اگر تحریمها پا برجا بود چه؟
فاطمه آقاییفرد (روزنامه نگار)اینروزها تقریبا همه نامزدهای انتخاباتی سخن از زبان ما میگویند؛ از ریزش بورس، بیکاری، درد معیشت، گرانی مسکن، پایین بودن دستمزد و حقوق، مهاجرتهای اجباری تحصیلکردهها برای پیدا کردن موقعیت کاری و مالی بهتر، کاهش جمعیت، لزوم جایگزنی انرژیهای پاک با سوختهای فسیلی، تولید خودروهای هیبریدی و...، اما با یک تفاوت بزرگ؛ اینکه ما بعد از این همه سال از دردسرهای تحریم برای اقتصاد باخبریم، اما آنها انگار که بهانههای قبلی خود برای عبور از بحرانهای اقتصادی را فراموش کردهاند. از یکپسو بررسی آمارهای اقتصادی طی هشت سال اخیر، از فاجعه حوزههای مختلف در پی محدودیتهای بینالمللی حکایت میکند و از سوی دیگر نیز اظهارنظرهای ضدونقیضی درباره چشمانداز اقتصادی از زبان فعالان اقتصادی و شعارهای کاندیداها شنیده میشود؛ نامزدهای انتخاباتی از وعده ایجاد میلیونها شغل در سال، بالا رفتن میزان تولید داخلی و افزایش سطح رفاه سخن میگویند، اما فعالان اقتصادی باور دارند که به دلیل نبود امنیت اقتصادی نمیتوانند به صادرات فکر کنند؛ آنها آماری ارائه میدهند که نشان میدهد درصد زیادی از اعضای صنفشان طی سالهای اخیر یا تعطیل شدهاند یا حتی به صنفهای دیگر مراجعه کردهاند. در این میان اما آنچه بیشتر توی ذوق مخاطبان میزند این است که تقریبا در سه بخش از مناظرههایی که از رسانه ملی پخش شد، هیچ سوالی در زمینه نحوه اداره کشور در شرایط تحریمها مطرح نشد.
و در همین زمینه هیچیک از نامزدها نیز به خط فکری خود در این زمینه اشاره نکردند و هر چه که شنیده شد، فقط وعده بود و وعده بود و وعده؛ بدون هیچ توضیحی درباره چشمانداز دولتشان با فرض اینکه محدودیتهای بینالمللی رفع نشود. اینکه مدیریت بازار ارز در شرایطی که موانع بانکی مانع از بازگشت درآمدهای حاصل از صادرات شود، چطور خواهد بود، اینکه چه تضمینی وجود دارد که کسری بودجه ناشی از کاهش درآمدهای نفتی از طریق سیاستهایی مانند چاپ پول بدون پشتوانه حل نشود، اینکه با رشد اقتصادی کنونی چگونه میتوان قول ایجاد اشتغال داد و...، این وعدهها درباره ایجاد اشتغال اما قابلتوجهتر بود؛ آنهم در شرایطی که در بررسی دلایل و راهکارهای کاهش نرخ بیکاری همواره دو دیدگاه کلی وجود دارد؛ برخی معتقدند بین نرخ رشد اقتصادی و نرخ بیکاری به عنوان دو شاخص اقتصادی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، به این معنی که رشد اقتصادی منجر به کاهش نرخ بیکاری میشود، اما به اعتقاد برخی دیگر، رشد اقتصادی لزوما نمیتواند منجر به کاهش نرخ بیکاری شود. در این زمینه دیدگاه اولی بیشتر مورد تایید کارشناسان قرار دارد و در اغلب موارد در کنار صحبت از اشتغال باید نگاهی به رشد اقتصادی هم انداخت. در حالیکه نرخ رشد اقتصادی یکی از پیشنیازهای ضروری برای ایجاد اشتغال است، متوسط نرخ رشد اقتصادی کشور از سالهای 91 تا 98 نزدیک به صفر بوده است که با بهانههایی مثل تحریم و کرونا همواره این موضوع به سایه رفته است. چند وقت پیش بانک جهانی در گزارشی چشمانداز جدید خود از رشد اقتصادی خاورمیانه در سال 2021 میلادی را پیشبینی کرد که اقتصاد ایران بعد از آبرفتن در سال 2020 در سال جاری میلادی دوباره به رشد خود بازمیگردد. اما آنچه در سالهای اخیر بر اقتصاد کشور گذشته، نشان از عدم رشد اقتصادی قابلقبول بوده و حتی این فاکتور حیاتی با رشد منفی نیز مواجه شده و با توضیحاتی مانند تحریمها و موانع بینالمللی به آن سرپوش محکمی گذاشته شده. بدیهی است که میان دو شاخص افزایش تولید ناخالص داخلی و اشتغال رابطه معنیداری وجود دارد و به عبارتی رشد اقتصادی زمینه را برای کاهش بیکاری فراهم میکند. نكته مهم در تعريف و تشريح اين رابطه اين است كه هيچ راهي براي ايجاد اشتغال و كاهش بيكاري وجود ندارد، مگر اينكه سرمايهگذاري جديدي انجام شود تا فعاليتي اقتصادي شكل بگيرد يا سرمايهگذاري براي گسترش يك فعاليت اقتصادي صورت بگيرد. این پیشنیاز در شرایطی است که محدودیتهای بینالمللی از میان برداشته شود و کسبوکار در فضای امنتری راه را برای همکاریهای بینالمللی افزایش دهد. اینکه برخی از کاندیداها این وعده را میدهند که سالانه چند میلیون اشتغال ایجاد میکنند در شرایطی مطرح است که وضعیت مذاکرات درهالهای از ابهام قرار دارد و هیچ چشماندازی برای اقتصاد ایران در روزهای آینده وجود ندارد. تحریمهای چند ساله در کنار عدم مدیریت یکی از فاکتورهای اصلی در زمینه بحرانهایی است که اینروزها در اقتصاد شاهد هستیم. اما نگاه کاندیداها به اقتصاد به قدری خوشبینانه است که گویا مذاکرات برای از سرگیری برجام به نتیجه رسیده و فضای کشور آماده است تا با بازگشت به درآمدهای سرشار نفتی، با دستاوردهایی همچون رفع موانع بانکی برای بازگشت ارزهای بلوکه شده مواجه شود، تورم از میان برداشته شود، شرکتهای بورسی صادراتمحور نیز کسب سودهای جذاب خود را از سربگیرند و رشد ناخالص داخلی آنقدر رشد کند که اشتغال خودش در بزند. اینکه چگونه میتوان در صورت پابرجا بودن تحریمها، اشتغال ایجاد کرد و این همه وعده جذاب اقتصادی را عملیاتی کرد خود سوال مهمی است که در مناظرهها به آن پرداخته نشد. این وعدهها همانند تبلیغاتی است که میگویند میتوانید بدون نیاز به مدرک تافل یا آیلتس به کشورهای توسعهیافته مهاجرت کنید و مدرک پزشکی یا مهندسی از بهترین دانشگاههای دنیا دریافت کنید.