انتقاد علی عطشانی از نحوه اداره فرهنگی کشور:
در مدیریت سینما و فوتبال از اهل آن استفاده نمیشود
همدلی| علی عطشانی، کارگردان فیلمهای سیاسی اجتماعی، که فیلم «سلفی با دموکراسی» او نتوانست در جشنواره فجر حضور داشته باشد، از غرضورزی دبیر جشنواره برای عدم پذیرش این فیلم در جشنواره گفت. به اعتقاد او؛ سینمای ایران ضعیفترین دوران مدیریت خود را سپری میکند.
به گزارش ایلنا، در سالی که کرونا باعث تعطیلی بسیاری از جشنوارههای مطرح سینمایی در جهان شده، اصرار به برگزاری جشنواره فیلم فجر کمی تعجبآور بود. جشنوارهای که در ضعیفترین شکل ممکن برگزار شد و البته هیچ کس هم از دلیل این اصرار به برگزاری خبردار نشد. در این دورهمی فرهنگی سینمایی، اساسنامه جشنواره هم دستخوش تغییر شد و در پایان ۱۶ فیلم به سی و نهمین جشنواره فیلم فجر راه یافتند و یکی از ضعیفترین جشنوارههای فیلم فجر و جشن انقلاب در بهمن ماه سال گذشته برگزار شد. حال کمتر از یک ماه با برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر فاصله داریم و باید دید در وضعیت کنونی کشور که کرونا وارد پیک چهارم و پنجم شده، همچنان اصرار به برگزاری این جشنواره از طرف متولیان سینما وجود خواهد داشت یا مسئولان از برگزاری جشنوارههای بیرمق و بیمنفعت برای سینما دست خواهند کشید. علی عطشانی یکی از فیلمسازانی بود که به دلیل عدم قبول فیلمش به نام سلفی با دموکراسی در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر به این مراسم اعتراضاتی داشت. وی درباره وضعیت کنونی حاکم بر سینمای جهان گفت:«این اتفاق و شیوع بیماری کرونا فقط مربوط به ایران نیست و در همه جای دنیا وضعیت همین است. شرایط جوری نیست که بتوانیم بگوییم ما کمکاری کردهایم. من به دلیل ارتباطی که با کمپانیهای فیلمسازی در آمریکا دارم، شاهد هستم که اتفاقات جامعههای دیگر و مدیریتی که میشود با ایران تقریبا یکسان است. در آمریکا هم مثل ایران دائما سینماها تعطیل میشوند. در زمان حضورم خیلی تلاش کردم که در یک سینما بتوانم فیلم جدید نولان را ببینم، اما یک سینمای باز هم پیدا نکردم. در کشورهای دیگر هم مانند ایران روند تولید فیلم ادامه دارد. البته در صفحات مجازی اعتراضات مردم را میبینم که میگویند چرا با این شرایط فیلم ساخته میشود، اما در کشورهای دیگر هم روند فیلمسازی مثل قبل ادامه دارد و تولید متوقف نشده است، به این دلیل که تقریبا اکثر ما بر این باوریم که به زودی این وضعیت تمام میشود. پس از اتمام این شرایط هم مقداری زمان لازم است تا مردم بتوانند به روال قبلی زندگیشان برگردند و به سینما رفتن عادت کنند، پس باید فیلمهایی برای اکران عمومی وجود داشته باشد. به همین دلیل تولید فیلم نباید متوقف شود. قطعا این حجم از فیلم از نظر مدیریت زمانی در اکران به مشکل برمیخورند، اما این مشکل در گذشته هم در سینمای ایران و در مورد اکران فیلمها وجود داشته است، ولی در این مقطعی که چنین اتفاقی برای دنیا افتاده است چه کاری میتوان انجام داد؟ نمیتوان تولید سینما را متوقف کرد، زیرا این چرخهای است که افراد زیادی از آن ارتزاق میکنند.»
وی درباره وضعیت کنونی مدیریت سینمای ایران گفت: «یکی از ضعیفترین دوران سازمان سینمایی و کسانی که متولی سینما هستند، به غیر از فارابی، همین دوران اخیر بوده است. خیلی ساده است و اصلا نیازی نیست حتما اهل سینما باشیم تا چنین حرفی بزنیم. اگر کسی که شغلش مرتبط با هواپیمایی نیست، در جایگاه رئیس هواپیمایی کشور قرار بگیرد چه اتفاقی میافتد؟ کسی که هیچ اطلاعاتی از هواپیما و ناوبری و غیره ندارد. یا اگر کسی که مهندس ساختمان است، رئیس بیمارستان شود چه اتفاقی برای آن بیمارستان خواهد افتاد. هیچ وقت چنین انتخابها و انتصابهایی نمیتواند نتیجه مثبت داشته باشد. تمام روسای بیمارستانها پزشک هستند یا تمام روسای انجمن مهندسین، مهندس هستند. تنها جایی که این اتفاق نیفتاده و از اهل آن در راس امور استفاده نمیشود سینما و فوتبال است، البته به جز یک دوره که جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی شد. من هم با او مشکلات فکری و سلیقهای داشتم که کاملا طبیعی است، ولی دوره مدیریت او به دلیل فیلمساز بودن یکی از دوران بسیار خوب سینما بود. شمقدری هر حرفی میزد روی حرفش میماند و دو دوزه بازی نمیکرد. او خودش فیلمساز بود و وقتی با او درباره مسائل مربوط به یک فیلم صحبت میکردیم، همه چیز را میدانست.»
وی ادامه داد:«آقای انتظامی بسیار انسان خوبی هستند اما تخصصشان این نیست. هر زمانی که در فوتبال و سینما رأس هرم شخصی از خود آن قرار بگیرد اتفاقات بهتری رقم خواهد خورد. امیدوارم در دولت بعدی افرادی در راس سازمان سینمایی قرار بگیرند که خودشان سینماگر باشند. البته متاسفانه مشابه این اتفاق زیاد تکرار شده است؛ مثلا آقای صالحی امیری که در مقطعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند، در حال حاضر رئیس کمیته المپیک هستند. این اتفاق به این معنی است که فقط یک صندلی مدیریت در اختیار افراد گذاشته میشود بدون اینکه به تواناییهای آن فرد نگاه کنند. اگر این اتفاق بین وزارت صنعت و معدن و وزارت کشاورزی بیفتد شاید در یک فضا باشند، اما اینکه وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس کمیته المپیک شده، باعث تعجب میشود. در انتصابها ضرر اصلی شامل حال افرادی میشود که در آن صنفها مشغول به کار هستند.»
این کارگردان سینمای ایران با اشاره به رقمهای نجومی دستمزد بازیگران گفت:«این خیلی اتفاق بدی است و خیلی از فیلمسازان هستند که چندین سال است به علت دستمزدهای بالای بازیگران نمیتوانند فیلم بسازند. در حال حاضر کمترین بودجه مورد نیاز یک کارگردان برای ساخت یک فیلم خوب حداقل ۵ میلیارد تومان است. متاسفانه هیچ نهادی برای کنترل این دستمزدها وجود ندارد و کنترل و مدیریتی صورت نمیگیرد. سینمای امروز ما در و پیکر ندارد و هرکس هر کاری دلش میخواهد انجام میدهد. هیچ کسی وجود ندارد که پیگیر شود که چرا فلان بازیگر اینقدر دستمزد میگیرد؟ هیچ متولی وجود ندارد که برای بازیگر قیمت تعیین کند. امیدوارم این مسئله منتهی شود به اینکه یک نسل جدیدی از بازیگران روی کار بیایند، با درخواستها و توقعات کمتر و وقتی هم معروف شدند چنین دستمزدهایی نگیرند.»
عطشانی درباره جشنواره فجر نیز گفت:«سی و نهمین جشنواره فیلم فجر یکی از سخیفترین جشنوارهها بود و ضعیفترین مدیریت را داشت. خیلی خوشحالم که کوسه را به جشنواره ندادم. فیلم سلفی با دموکراسی را هم به دلیل اصرار و پیگیری برخی دوستان برای جشنواره ارسال کردم که متاسفانه با یکسری اتفاقات عجیب و نگاههای کاملا شخصی از طرف دبیر جشنواره مواجه شدیم و فیلم از جشنواره حذف شد و در اختیار هیات داوران جشنواره قرار نگرفت. البته امروز خوشحالم که فیلم من در جشنوارهای به دبیری طباطبایینژاد در جشنواره فیلم فجر اکران نشد.»