به مناسبت روز بزرگداشت سعدی
آموزگاری برای تمام فصول
بهزاد هراتی (نویسنده)هر سرزمین به پشتوانه داشتهها و داراییهای مادی و معنوی خود هویت و شناسنامه وجودی خود را همچون تابلویی تمام رُخ به نمایش میگذارد تا بدین گونه پیشینه، نامها و یادها را در صندوقچه تاریخی خود ثبت کرده و چراغ و نقشه راهِ نسلهای آینده آن سرزمین باشد. در این میان؛ ایران، نامداران و بزرگان بیشماری را در عرصههای گوناگون در گهواره خویش پرورانده که آوازه و پرتوی نورشان همواره و تا همیشه، چراغ هدایت پویندگان این سرزمین است. یکی از نامآوران نیکو سرشت که با اندیشههای تابناکش در دنیای ادبیات و سخنوری طرحی نو درانداخت و قلههای رفیع اخلاق و انسانیت را در کلام در نوردید؛ «سعدی شیرازی» است. مشرف الدین مصلح بن عبدالله متخلص به «سعدی»؛ فصاحت و بلاغت و شیوایی سخن را به چنان مرتبهای از عظمت رساند که هیچ کس را یارای دست یازیدن بدان نیست و میتوان گفت پیشاپیش گوی بلاغت را از آیندگان هم ربود. «سعدی شیرازی» بیگمان بزرگترین و برجستهترین معلم مکتب اخلاق و انسانیت است که آفاق و اَنفُس را در نوردیده و با پند و اندرزهای حکیمانهاش که زبان گویای شاعر است همگان را به صلح و دوستی و عشق راهبری کرده است. شیخ اَجل سعدی شیرازی اندیشههایش را آزاد و رها و بیهیچ نقابی در « بوستان » عشق، که سرشار از فضایل و مکارم انسانی است جولان داد تا با نظمی از دلدادگی به «گلستان» معرفت و آرایش سخن برسد و این گونه «نظم» و «نثر» را که بخشی از مهارتهای ذاتی و خدادادی اوست به منصه ظهور رساند. در این میان ذوق لطیف و احساسات شورانگیز وی همچون اسب تازی بر دشت بیکران عارفانهها و عاشقانهها؛ گاهی در زمین و گاهی بر آسمان یکهتازی میکند تا روانترین «غزلیات» را در تاریخ ادبیات ما بیافریند. بیگمان جایگاه و منزلت سعدی در گروههای مختلف جامعه به گونهای است که عوام و خواص هر یک به نسبتِ داشتهها و توانمندیها و درک خود؛ برداشتی از کلامش کرده و کامشان را به حلاوت سخنش شیرین میکنند و مهمتر این که او را در کنار خود و از خود میدانند تا جایی که بسیاری از آثار وی به صورت ضربالمثل رواج یافته که این خود نشان از صداقت در گفتار اوست و همان گونه از دل برآمده، لاجرم بر دلها نشسته است. نمونههایی از هزاران گفتار که به صورت ضرب المثل در آمده است:«ادب از که آموختی، از بیادبان». «ترسم نرسی به کعبهای اعرابی، این رَه که تو میروی به ترکستان است ». «و آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است».