غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دکلماسیون چیست؟

فیض شریفی (منتقد و پژوهشگر ادبیات)

‍‍  نیما می‌نویسد: «باید بیان برای دکلماسیون داشت. یعنی با حرف صرف طبیعی وفق بدهد. می‌بینید که تا این کار را نکنیم...دکلماسیون هم نخواهیم داشت و در ادبیات ما تئاتر مفهوم مسخره و زیان‌آوری خواهد بود». دکلماسیون باید زیرمجموعه وصف روایی باشد. یعنی باید در خدمت تجسم هنری با پوئتیک قرار بگیرد. دکلماسیون به معنی خطابه است و لحن طبیعی همراه با آهنگ و تپش حسی قوی است. نیما دکلماسیون و تئاتر را سازنده ظاهر می‌داند. هر دو (دکلماسیون و تئاتر) زنده را با آنچه در بیرون زنده است سروکار می‌دهند. وصف باید با مشاهده دقیق صورت بگیرد و از انتزاع یا ذهنی‌گرایی دوری کند و طبیعی باشد. طبیعی هم نحو طبیعی عبارات و جمله‌های شعری و انتخاب کلمات طبیعی است. نثر آهنگین و تپش حسی باعث ایجاد درام می‌شود. لحن گفتار طبیعی را نباید با زبان روزمره یکی دانست. شخصیت‌ها باید مطابق جایگاهی که در اجتماع دارند با لحن خاص و طبیعی خود حرف می‌زنند. لحن یک پهلوان با یک پیرزن متفاوت است. لحن یک کارگر با لحن معلم متفاوت است. این لحن باید ساده و همجنس باشد یعنی نوع بیان بیان باید با موضوع سنخیت داشته باشد. نیما می‌نویسد:‌«هر موضوعی در خود فرمی را دارد... هنگامی که معنی متداول و در واقع نازل است و هنگامی که معنی بلند واقع شده است... در اولی کلمات باید سهل الوصول و در دومی سنگین و باشکوه باشد.» (نامه شماره 19)