شاهرخ مِسکوب؛ نویسنده، مترجم و شاهنامهپژوه
مسکوب که زاده بابل بود، دوره ابتدایی را در تهران گذراند و از همان زمان مطالعه آثار ادبی را آغاز کرد. سپس در اصفهان ادامه تحصیل داد و پس از پایان تحصیلات دبیرستان در سال ۱۳۲۴ از اصفهان به تهران آمد و در رشته حقوق دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد و در همین سالهاست که به روزنامه «قیام ایران» رفت و به تفسیر اخبار خارجی پرداخت که این «اولین کار نویسندگی» او بود. علاوه براین، در این سالها زبان فرانسه را آموخت. گرایش سیاسی چپی او باعث شد که در سال ۱۳۳۰ در آبادان دستگیر و روانه زندان شود ولی در سال ۱۳۳۰ یک ماه در زندان ماند و «بعد از اینکه از زندان درآمد، به شیراز منتقل شد». یک بار دیگر یعنی در اسفند سال ۱۳۳۳ و چند ماه پس از واقعه ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ دوباره دستگیر شد و تا اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در زندان ماند. نخستین نوشتههایش را در سال ۱۳۲۶ با عنوان تفسیر اخبار خارجی در روزنامه قیام ایران به چاپ رساند. در روزهای پس از انقلاب زمانی که دانست نوشتن و انتشار عقایدش امکانپذیر نیست، ایران را ترک کرد و در مدرسه مطالعات اسلامی پاریس مشغول به کار شد. پس از تعطیلی مدرسه دیگر ممر درآمدی نداشت و ناگزیر در عکاسی خواهرزادهاش مشغول به کار شد. در این ایام او پشت پیشخوان عکاسی کار و همانجا هم زندگی میکرد.
شاهرخ مسکوب در ۸۲سالگی درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. تالیفات او:مقدمهای بر رستم و اسفندیار، سوگ سیاوش، در کوی دوست، مسافرنامه، (با نام مستعارش. البرزی). ملیت و زبان: نقش دیوان، دین و عرفان در نثر فارسی، چند گفتار در فرهنگ ایران، شکاریم یک سر همه پیش مرگ: جستارها، گفتارها و نوشتارها، داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع، خواب و خاموشی، تن پهلوان و روان خردمند، روزها در راه و کتاب مرتضی کیوان، به کوشش شاهرخ مسکوب و... .