حق با من است، کوتاه نمیآیم!
طاهر اکوانیان (روزنامه نگار)همه ما روزانه شاهد عصبانیتها، از کوره دررفتنها یا به عبارتی کاهش آستانه تحمل مردم و نیز خود هستیم، به طوری که با بیاهمیتترین و کم جلوهترین موضوع که میتوان با صبر و بیاعتنایی و گذشت از کنار آن عبور کرد، کشمکشها، جدالها و دعواهای شدید شکل میگیرد و گاهی در این شرایط اتفاقهایی رخ میدهد که زندگی افراد درگیر را نابود میکند. جامعهشناسان و روانپزشکان ارتباط کاهش آستانه تحمل با اتفاقات جامعه، بیکاری، بیعدالتی، مشکلات اقتصادی، فاصله و شکاف میان درآمدها و مخارج خانواده، فاصله طبقاتی، اضطراب و افسردگی و غلبه سیاسی بر اجتماع و فرهنگ را از دلایل خشونت در جامعه میدانند. جرائم مبتنی برخشونت، عصبانیت، تندخویی، خشم و برافروختگی شامل نزاع، توهین و ضرب و شتم و قتل، این روزها در میان آمار جرائم در جامعه ما رقم قابل توجهی است. این وضعیت نشان میدهد آستانه تحمل مردم از قبل هم کمتر شده و با کوچکترین تنش شاهد نزاع منجر به قتل هستیم. بدون آنکه بخواهم مصداقی به موضوع نگاه کرده و به اتفاقات بیشمار روزانه در جای جای کشور اشاره داشته باشم قصد دارم در حد امکان نکتهای را که به نظرم پررنگتر از بقیه موارد است برجسته کنم. فضای روانیای که تا حدودی زیرپوستی و گاه آشکار در کشور ما وجود دارد فضای غیرت و زبر بار نرفتن و کوتاه نیامدن در موقع دعوا و درگیری است. اغلب مشاهده میشود بیشتر افرادی که دعوا میکنند و مرتکب قتل و جرح میشوند قصد کوتاه آمدن از موضع خود را نداشتهاند و به نوعی میخواستند خودی نشان دهند تا با این کار بگویند ما اهل باج دادن و زیر بار حرف زور رفتن نیستیم و از عواقب کار هم نمیترسیم. این بر سر موضع ایستادن تا پای جان یا کشتن طرف مقابل، محصول فرهنگی است که عذرخواهی یا پذیرش اشتباه را ترسیدن تفسیر کرده یا عقبنشینی از دعوا را مذمت میکند. چنین فرهنگی طبیعتا آدم جسور و بیپرده و هتاک را تشویق میکند و این فرد هم با این روش در موقعیتهای گوناگون امتیازاتی به دست میآورد که این خود دلیلی است تا خشونت چرخهاش در جامعه متوقف نشود. آسیبهای اجتماعی و خانوادگی ناشی از برخوردهای خشن که گاه به جنایت میانجامد در پارهای از موارد محصول این نگاه و برخورد خشن و بیملاحظه است که تاکنون خانوادههای زیادی را داغدار و آواره کرده است.