نگاهی به سه مجموعه شعر سعید محمدحسنی
ما برای اتفاق افتادیم
در کتاب ما «برای اتفاق افتادیم»، نوآوری در اجرا، زبانورزی به تجارب خاص شخصی و غیر تقلیدی، رفتن به راههای طی نشده، نوآوریهای ویژه در صرف و نحو زبان شعر فارسی و البته سعی در نگاهداشت مخاطب پیش چراغ شعر و گرفتن دستهای ارتباطی خواننده، شاعر را به سمت داشتن صدایی خاص و رسیدن به زبان شخصی شاعرانه او سوق میدهند. سرودههای این کتاب اگرچه مشدد، دیریاب، تجربهگرا و رادیکال در نوجویی و نوآوری است، اما او را صاحب صدایی خاص در دهه هشتاد کرده است. از سال ۸۴ تا پایان دهه هشتاد همزمان با تحولات و دگرگونیهای اجتماعی با روی کار آمدن راستگرایان افراطی، محمد حسنی کتاب شعری را به چاپ نمیرساند. این دوره که مصادف با افول اصلاحات است شکلگیری و اقتدارگرایی جریان احمدینژاد و جریانهای همسوی آنان است. در جامعه ادبی همراه با افول جریانهای رادیکال پسامدرنیستی و سر بر آوردن جریانهای موسوم به سادهنویسی است که به سرعت بین تودههای کتابخوان جا باز میکند؛ تودههایی که شاعران دهه هفتاد و سوپرمدرنهای رادیکال هرگز قادر به جذب آنها نبودند. محمد حسنی در این دوره با تشکیل کارگاه شعر در خوزستان به تدریس مکاتب هنری و ادبی قرن بیستم و آموزش بنیانهای شعر نو فارسی از طریق نقد و بررسی و تشریح دورههای مختلف شعر و شاعران نوپرداز معاصر و جریان نیمایی و پس از او میکند. این کارگاه قریب به سه سال از ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ بیوقفه ادامه پیدا میکند. او با مصاحبه، سخنرانی و نقد و نوشتار به جریان سادهنویسی میپردازد. شاعر شعرهای این سالها را در دهه۹۰ به نام «فارسی حدود من است» به چاپ میرساند. این کتاب را انتشارات بوتیمار بر بساط نشر مینشاند. مجموعه شعر «فارسی حدود من است » مربوط به شعرهای شاعر در آستانه چهل سالگی است. او دستاوردهای خودش را در زمینه نوآوریهای شاعرانه در زبان و بیان درونی کرده و زبان تالیفی مخصوص به خود را تثبیت کرده است. استایلهای بیانی شاعر با شگردها و فیگورهای تکنیکال در تمهای متفاوت شعر اجتماعی، عاشقانه، فلسفی، هرکدام با درجات متفاوتی از نوآوری زبانی راهکارهای متفاوتی را پیدا کرده است. شاعر به ویژه در زمینه محتوایی با گرایش جسورانه به شعر سیاسی -اجتماعی و فاصله گرفتن از زبان بارگیها، تشتت و تردیدهای مخاطب گریزان انگارههای پست مدرنیستی که موجب آرمان زدایی و به حاشیه رفتن شعر متعهد اجتماعی در دهه هفتاد شده بود، باعث تقویت صدای خاص او در شعر امروز شد. محموعه «بی زبانی» را انتشارات نگاه چاپ و منتشر میکند. این کتاب در تابستان ۱۳۹۶ به چاپ سوم میرسد. شاعر با انتخاب عنوانی خاص به نام «بی زبانی» مانیفست شعری خود را به جامعه ادبی ارائه میکند. محمد حسنی که به زبان ورزی و نوآوریهای مدام در تکنیکهای زبانی شهرت دارد در این اثر به رویکردی جدید دست میزند. او از سطح زبان و رفرمهای آشنای سالهای قبل خود به سمت درونه زبان و فلسفه شعریت تغییر جهت میدهد. این مجموعه دربردارنده سه دفتر است. دفتر اول تماما دربرگیرنده سرودههای کوتاه اوست. شاعران شعر زبان در زمینه شعر کوتاه تقریبا هیچ دست آورد تثبیت شدهای تا پیش از این دفتر از خود نداشتند. آنها شعر کوتاه را میدان تنگی فرض کرده بودند که یارای لفاظیها و زبان بازیهای مطول و دراز نفس آنها را ندارد اما محمد حسنی عامدانه همین عرصه تنگ را برمیگزیند تا نشان دهد که آفرینش شعر از رهگذر زبان و اتفاقات زبانی، توفیری در کوتاه یا بلندی میدانهای کار ندارد. شعر کوتاه در دهه هشتاد و نود بسیاری از شاعران را به سوی خود جذب کرده بود و این خود دارای تحلیلهایی در چراییها و چگونگیهایی بود که در اختیار سادهنویسان، تصویر گرایان و هایکونویسان قرار گرفته بود. به تحقیق هیچ کدام از این شاعران وهایکوسرایان در مقوله زبانیت و تولید شعر از درونه زبان، توان و دانش و تاثیری از خود نشان نداده بودند. سعید محمدحسنی در دفتر نخست این مجموعه تمام شعرهای کوتاه خود را از منظر زبان ورزی و تعامل حروف و کلمات برهم در خلق حجمهای شاعرانه میسراید. این تفاوت ماهوی شعر کوتاه شاعر با همه شعرهای کوتاه زمانه ماست.