حادثه نطنز، قوت دیپلماسی و چند نکته دیگر
امیرحسین سعیدیان (کارشناس روابط بینالملل)سانحه یا حادثه در تاسیسات اتمی نطنز بار دیگر نگاهها را متوجه اقدامات خرابکارانه و تروریستی دشمنان ایران کرد. این که جماعتی در برابر منطق و استقلال رای سرزمین و مردمانی دست به پلیدترین اقدامات بزنند مسبوق و معمول در تاریخ این تفکرات گندمنما و جوفروش است. روزگاری برای اشغال و راندن صاحبان و ساکنان اصلی سرزمین فلسطین دست به جنایات دیریاسین و کفرقاسم میزدند و زمانی حذف فیزیکی اکابر و اهل علم در اقصای عالم را پیشه میکردند، پس از اهالی تفکر شقاوت مگر همین قطور کردن پرونده اوراق جنایت انتظاری نمیرود. اما در شرایط کنونی و با توجه به درجریان بودن مذاکرات مرتبط با احیای برجام میان جمهوری اسلامی ایران و طرفهای مقابل میتوان چند نکته را ذیل عنوان تحلیل و تکمله اضافه کرد:
1-ماهیت ضدانسانی و متجاوز رژیم تلآویو، متحدان دوستانش در درازنای تاریخ هیچ تغییری نکرده است و آنجا که منافع یا هراس مستولی شود از هیچ باطلی ابا ندارند. در منطقی که استاندارد دوگانه حکمران مطلق است، داشتن کلاهک هستهای و نپیوستن به هیچ کدام از کنوانسیونهای منع اشاعه توجهی برنمیانگیزد، اما فعالیتهای علمی ایران باعث تهدید صلح جهانی است و هزار توجیه به میان میآید. اگر مسیری برای رسانیدن قرص نان یا ابتداییترین ابزار برای دفاع توسط محور مقاومت گشوده شود عرصه هیهات و قطعنامه برپا میشود، اما بمبارانهای مهیب و فروش تسلیحات کشتار جمیع و فجیع به بیثباتترین و بدسابقهترین موجودیتهای سیاسی محل اعتنا و توجه نیست و در این فضا اصل قدرتمند شدن وداشتن توان بازدارندگی بیشتر رخنمایی میکند و این معنا را در ذهن میپروراند که برای برقرار ماندن و استقلال تصمیم باید قوی بود و بر قدرت در حوزههای مختلف اضافه کرد.
2-کیفیت برنامه علمی-هستهای ایران با مجاهدات دانشمندان کشور و علیرغم تمام تلخیهای ترور و ایزولهسازی دشمن به نقطهای بیبازگشت رسیده که مخالفان و دشمنان کشور هر بار با ابزار ترور و خرابکاری وارد عمل میشوند تا مگر بتوانند اخلال یا توقف ایجاد کنند. این قبیل آویختن به پستترین ابزارها که یادآور اسلاف این جماعت در گروههای تروریستی ایرگون و اشترن و هاگانا (دستههای ترور و جنایت رژیم صهیونیستی در ابتدای شکلگیری این موجودیت نامشروع) نشانگر آن است که در هیچ برههای تحقیق و توسعه برنامه علمی-صلحآمیز هستهای متوقف نشده است و علم در ذهنیت دانشمندان هستهای نهادینه شده است. اقداماتی چون ترور دانشمندان هستهای و خرابکاریهای تروریستی نیز چرخ سانتریفیوژها را کند نکرده است، چرا که دانش هستهای به نقطه بیبازگشت رسیده است و این قبیل کردارها در حکم عرض خود بردن و زحمت جماعت داشتن است(البته عرضی در کار نبوده است که از میان برود).
3- حال که مذاکرات برای احیای برجام در میان است باز جریان صهیونیست و شرکا به راه افتادهاند تا یا تفاهمی حاصل نیاید یا با کیفیتی استحاله شده روی میز قرار بگیرد. در مذاکرات منتج به برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) نیز رژیم صهیونیستی پیوسته نارضایتی خود از توافق را اعلان و تلاش خود را برای برهم زدن یا تغییر مفاد آن بهکار برد اما ناکام ماند. ممکن است آمرین و عاملین با این تحلیل گام به میانه این اقدامات نهاده باشند که مفاد و کیفیت احیای برجام را تغییر دهند، اما از یاد بردهاند که موضع طرف ایرانی مشخص و پابرجا بوده است.
لغو یکباره تمام تحریمهای غیرقانونی و امکان بهرهمندی ایران از مزایای برجام شرط مشخص و اعلانی جمهوری اسلامی ایران است و کنش سیاسی تهران در تمام این سالها نشان داده که از ایستادگی بر مواضع صحیحی و پرداخت هزینه استقامت در چهارچوب صبر استراتژیک هیچ پروایی ندارد و این قبیل اقدامات کمترین تاثیری برجای نمیگذارد.
النهایه آن که در مرام و موجودیت دشمنان مردم ایران اقدام به حذف فیزیکی و خرابکاری نهادینه و شیوه مرسوم است و اقدام در نطنز نه اولین و نه غایت این اعمال است، اما آنچه مغفول و نادیده انگاشته شده است آن که در منطق صحیحی و پیمودن مسیر صحیح برای تهران کمترین تردید یا تزلزلی ایجاد نمیکند. اگر اقداماتی چون آنچه در نطنز رفت برای چیدن دستاوردی در وین است، این معنا به طنز میماند تا حقیقت و تجربه چهل و دوساله جمهوری اسلامی ایران نیز نمایانگر این معناست.