روایت صف
طاهر اکوانیان (روزنامه نگار)هیچ صفی خودبه خود و بیدلیل شکل نمیگیرد و تا قرار نباشد چیزی کمیاب شود یا نایاب یا گران، مردم برای خرید آن هجوم نمیآورند. در این شرایط که کرونا تیغ به دست جولان میدهد و کاری از دست کسی ساخته نیست، پس مردم از سر ناچاری و اجبار تن خسته و مضطرب خود را به صف میسپارند تا چیزی را فراچنگ بیاورند که شاید تا ساعتی دیگر به دستش نیاورند؛ این را با تجربههای تلخ فراوان به دست آوردهاند و از ضد و نقیضگویی مسئولان درباره هر کالای اساسی و غیراساسی و کمیاب و نایاب. و الا کیست که با این اوضاع و احوال خود را به هلاک بسپارد که میداند کسی نیست در صورت وقوع هر گونه مشکلی به فریاد او برسد. صف مرغ که این روزها بیش از بقیه صفوف بحثش داغ شده هم بالطبع از دیگر امور مستثنا نیست. بنا به گفته خود مسئولان که اخیرا اعلام کردهاند شاید با گران شدن نهادههای دامی دوباره مرغ گران شود، میبینیم که مردم چقدر کارشناسانه و دقیق این مورد را تشخیص دادهاند و فهمیدهاند باید خودشان دست به عمل بزنند و فعلا کاری از دستشان ساخته نیست جز در صف ایستادن؛ اگر چه دستاندرکارانی دیگر در حوزه مقابله با کرونا این صفها را به باد اتتقاد بگیرند. این گونه که معلوم است صفها تمام شدنی نیستند و فقط به نوبتند و عنقریب است که صفهای دیگری احتمالا با طول بیشتری شکل بگیرند تا روایت صفها کاملتر شود. مرغ که تقریبا غذای ارزانی هم نیست اما میتواند با هر زحمتی و با کمی مخلفات دیگر جواب سفرههای مردم به جان رسیده را تا حدودی بدهد. پس این که مردم برای به دست آوردن و خریدن آن حتی گرانتر از قبل صف میکشند از سر سیری یا بیکاری نیست بلکه شامهشان با تلخیهای فراوان تیز شده و دیگر امیدی به حرفهای شعاری ندارند. گرانی را به صفها نسبت دادن یا یکی از دلایل شیوع کرونا را به هجوم مردم منتسب کردن فقط تلخی فرافکنی را بیشتر میکند و بیاهمیتی اظهارنظرهای بیفایده و تکراری را. روایت صفهای همیشگی که نتیجه بیتدبیری مسئولان و شایعهپراکنی خودشان و گاه همدستانش است، به این آسانی و زودی تمامی ندارد تا اتفاق بنیادینی در تصمیمگیریها و برنامهها صورت نگیرد و آن گاه این برنامهها شکلی عملی به خودش بگیرد.