خواب طلایی برای تشکیل وزارتخانه جدید
عباس اشتری (نویسنده)من خیلی قورمهسبزی دوست دارم؛ قورمهسبزیای که دستپخت عیال باشد. مواد اولیه آن هم از منابع دست اول تهیه میشود؛ مثلا لوبیاچیتی آن از مزارع اطراف دماوند، سبزیاش از منطقه پاکدشت، ترشی آن بیشتر از آبغوره و غوره دانه محلی، با گوشت بره و برنج درجه یک کلات. بوی عطر آن تا محله آن طرفتر دل هر صاحب دلی را میبرد. اینها را گفتم که بدانید مطلقا تهمتی متوجه این مائده بهشتی نیست. اینکه بنده بر سر سفره در مواجهه با چنین قورمهسبزیای «اذا بلغت الحلقوم» میخورم، هم در موضع اینجانب تغییری پدید نمیآورد! گیرم که بعد از خوردن آن باقی مناسک سفره خودبهخود عملیاتی میشود که بخش عمده آن «خاصه در بهار» و تعطیلات عید، به خواب رفتن کنار سفره است و این مناسک جزء لاینفک قورمهسبزی خوردن. همزمانی ماجرای تشکیل وزارتخانه جدید، با این مناسک کاملا تصادفی است. و اما ماجرا: تمام اینستاگرام، انعکاس طرح مجلس بود برای تشکیل «وزارت بطالت و مردمآزاری».
با خودم فکر کردم چقدر فضای جامعه در سال جدید باز شده که در قالب دروغ سیزده چنین مطلبی شایع میشود! اما بعد از مدتی متوجه شدم قضیه جدی است، چند نفر از نمایندگان طرحی ارائه دادهاند که به موجب آن «وزارت بطالت و مردمآزاری» تشکیل شود. بررسی طرح در صحن مجلس برقرار بود. طراحان شروع به دفاع کردند؛ یکی از نمایندگان که مدیر اجرایی دولت قبل بود، پشت تریبون رفت و این گونه داد سخن داد:«همکاران گرامی! در اثر مراجعات مردم به این نتیجه رسیدیم حجم بسیاری از مراودات اداری توسط کارمندانی که یا دانش و تجربه کاری ندارند یا انگیزه لازم را برای حل مشکل ارباب رجوع در خود نمیبینند با سنگاندازی همراه است... برای شروع، باید سنگاندازی بیضابطه را قانونمند و مدون نماییم تا بتوانیم آن را کنترل کنیم. یکی از مواد این قانون که به نظرم خیلی راهگشاست این است که هیچ کارمندی حق ندارد کار ارباب رجوع را در اولین مراجعه رسیدگی نماید و رسیدگی به کار از مراجعه دهم تا مراجعه پانزدهم میبایست به سامان برسد. این کار جلوی رانت و پارتیبازی را خواهد گرفت. هیچ اربابرجوعی نباید بعد از مراجعه پانزدهم دست خالی از اداره مزبور مراجعت نماید و در هربار مراجعه، حضور ارباب رجوع به گونهای قابل استناد ثبت میشود. علیهذا اینجانب از تمام همکاران درخواست میکنم حتما به کلیات این طرح رای بدهند تا در این مجلس اولین قدم برای اصلاح نظام اداری کشور برداشته شود.» سپس نوبت به یکی از مخالفان طرح رسید و با نوعی استهزا، طراحان تشکیل وزارتخانه جدید را مخاطب قرار داد:«بانوان و آقایان! به خدا راه و رسم قانونگذاری این نیست! بیش از این خودمان را مضحکه نکنیم. هر دقیقه برگزاری جلسه چهل میلیون تومان هزینه دارد! به جای طرح مسائلی که باعث وهن مجلس است، اجازه دهیم به مسائل جدی پرداخته شود. از هیات رئیسه محترم تقاضا میکنم طرح پیشنهادی را از دستور کار مجلس خارج کنند؛ اگر هم دلیل حقوقی میخواهید اصل 75 قانون اساسی؛ میبایست منابع مالی هر طرح پیشبینی شود والا شورای محترم نگهبان آن را رد خواهد کرد. خواهش بنده این است که وقتمان را صرف رفع معضلات جاری کشور کنیم.»
در حین سخنرانی، صدای«دو...دو» از صحن مجلس به گوش میرسید که نشانه مخالفت نمایندگان بود. نوبت به نماینده موافق بعدی رسید. در پاسخ به نماینده مخالف گفت:«بعضی از همکاران بعد از سالها کار حقوقی، هنوز الفبای حقوق را نمیدانند. در تشکیل وزارتخانه جدید تاکید شده است که نیرویی استخدام نشود و از تمام ادارات، کارمندی معین شده و به عنوان کارمند وزارت جدید مامور به خدمت در همان اداره میشود و مانند ذیحساب دارایی انجام وظیفه میکند. جزئیات تنظیم خواهد شد و نظر شورای محترم تامین میشود. همکاران عنایت داشته باشند کاری که این طرح میکند صرفا قانونمند کردن رویهای است که در ادارات جاری است و خدای ناکرده ابداع روشی برای مردمآزاری نیست...» صدای مبهمی از صحن شنیده میشد که میگفت:«اقلا یه «هدایت» اولش بذارید...»صدای دیگری میگفت:«پس رشوه را هم قانونی کنید.» رادیو کماکان مشغول پخش مستقیم مذاکرات مجلس بود که صدایی آشنا به گوشم رسید. صدا نزدیکتر و مفهومتر شد. شنیدم که میگفت:«اگه میخوای بخوابی پاشو برو رو تخت! کنار سفره که جای خوابیدن نیست!»