فردریش شیلر در یک نگاه
آرمان افراسیابی (شاعر و نویسنده )در اشعار «فردریش شیلر» پرداخت کاملا مستقیمی از احساس دیده نمیشود، گویا شیلر نخست اندیشه و تعمق میکند و به نوعی طبقهبندی و درجهبندی در ارزشها را در پیشینه کار خود قرار میدهد که با این نوع نگرش به سرودن اشعاری عمیق و متفکرانه پرداخته و در این راه خود را متمایز از دیگر شاعران و فیلسوفان هم دوره خود نشان داده است؛ به گونهای که تصاویر، مثالها و وقایع، هوشمند از نوعی اشعاری کاملا متفکرانه و عمیق خبر میدهد.
شیلر در اشعار خود خبر از رابطه هنر و زندگی میدهد؛ در واقع شیلر جایگاه آرمان و زندگی را در اشعارش برجسته میداند.
او در دو کتاب «پیاده روی» و «جشن اولوئیزی» پرداختی مهم به تاریخ و فرهنگ دارد و در ترانه «ناقوسها» به نوعی مخاطب را درباره اندیشیدن به انسان و زندگی سوق میدهد. دید کلی شیلر او را از هم دورهایهایش متمایز میکرد؛ همعصرانی چون «گوته» که جزءگرا بود و به ریز ریز موضوعها و وقایع میپرداخت. بیگمان شیلر در سویه دیگر شعر «اشعار حماسی» بسیار قوی و نیرومند عمل کرده تا جایی که به عنوان مثال شیلر در مصاف با «گوته»، گرانسنگی اشعارش را کاملا به رخ او میکشد.
آنچه گوته در اشعار حماسی بر آن واقف است حضور جنبههای حماسی - شعری است.
در سوی دیگر شیلر با خلق جنبههای حماسی - نمایشی ابیات و تنوع در گفتار و وسعت زبان در این مصاف، باز گوی سبقت را از گوته میرباید و نشان داده که شکل و محتوای اثرهایش از گوته متمایز است؛ محتوایی با نگرشهای معنوی و ایدههای عالی که یک سر آن به ارزشها متصل است و سر دیگر آن پای عنصر وفاداری در میان است که در سروده «کفالت»نمونهای از این همسویی به چشم میخورد.
شیلر در سرودههای دیگر به ارزشهای انسانی میپردازد که به کشتنِ تکبر رای میدهند و در این سرودهها بر گستاخی آدمی بر آدمی راه میبندد. شیلر در نمایشنامه نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
شاهکارهایی که چشم میگشودند و چشم را خیره میکردند؛ شاهکارهایی چون «اردوگاه والن اشتاین»، «مرگ والن اشتاین» که خلق هر کدام از این اثرها بزرگترین تراژدی تاریخ و فرهنگ آلمان را به همراه داشت. آثاری که زبان شیلر را آن گونه که میباید ترسیم کرد و در اندرونش انرژی و برجستگی و همسویی با اتفاقات شکل بسته است.
شیلر بعد از این آثار بر آن شد تا منصفانهتر نمایشنامه «دوشیزه اورلئان» را به زیر نور ببرد و گمان داشت که در این اثر، کسانی چون «شکسپیر» و «ولتر» به خوبی نتوانستهاند قهرمان ملی فرانسه را نشان دهند و به عدل در باب این شخصیت برخورد نشده است که در این راه با یک شاهکار روبه رو خواهیم شد.
در اغلب آثار او ایده آزادی به چشم میخورد، آنگونه که زندگی و انسانیت، کردار و گفتار را همسو و یک واحد مینامد.