غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نقبی بر احتجاجات دیرهنگام انتحاری وانتخاباتی روحانی

محمدرضا چمن‌نژادیان (فعال مدنی)

در دنیای مدرن که انتخابات دمکراتیک با پوشش احزاب و نهادهای مدنی برگزار می‌شود، معمولاً پس از پایان رقابت‌های انتخاباتی با تبریک به فرد و تفکر پیروز همه به اتاق فکر خود می‌روند تا چاره‌اندیشی بهتری برای ارتقا، تثبیت موقعیت و تغییر وضع موجود و مهم‌تر از همه جلب مشارکت و اقبال عمومی کنند. در این میانه تیم پیروز در زمینه جلب مشارکت و اقبال مجدد عمومی مسئولیت سنگین و سخت‌تری از رقبا و مغلوبین دارند، زیرا که باید با امکانات قانونی و مدنی در جهت تحقق منافع ملی، مطالبات عمومی جامعه و ترویج تفکر هیات حاکمه مورد اقبال اهتمام ورزند. با این صعوبت کار و مسئولیتی که ملت در نتیجه رأی خود بر دوش دولتمردان می‌گذارند، هیات دولت و در راس آن ریاست دولت موظف است که هم تیم کارگزار کارآمد خود را خوب ببندد و هم همه‌جانبه مطالبات ملی و مدنی را ببیند و عمل کند. ضمن این‌که باید بدانند رقبا در رختکن‌های تیمی پس از فینال و رقابت سخت لیگ حرفه‌‌ای لباس راحتی بر تن نمی‌کنند، و در پر قو هم نخواهند خوابید. بنابراین باید هم‌زمان در چند جبهه مشترک با هوشیاری دفاع و حمله هوشمندانه داشته باشند، تا برای توفیقات بیشتر در جهت تحقق مطالبات ملت و خواست هواداران خود عاقلانه و آینده‌نگرانه بدون انفعال عمل کنند.
علاوه بر این‌که نباید بگذارند تیم گل بخورد، باید مواظب گل به‌خودی هم باشند، تا از پیروزی به‌دست آمده با زدن گل بیشتر و تهییج هوشمندانه برای همراهی مشارکت‌جویانه صیانت شود. 
همچنین تیم پیروز باید بر اساس برنامه‌های اعلامی خود و منویات اکثریت با جذب و رعایت حقوق اقلیت پاسخگوی حال و آینده باشند.
در این راستا بود که ملت ایران حسن روحانی را به‌خاطر شعارها، برنامه‌ها و مطالبات شهروندی برای ۸سال برگزیدند و با مشارکت معنادار ۲۴میلیونی رأی به پیروزی تفکرات ائتلاف اعتدالی و اصلاحی بر رقیبان دادند. اما اکنون دیگر همچون بیداری بعد از تغییر نرخ بنزین و بی‌خبری ایشان قابل قبول نیست، که در آستانه انتخابات دو نهاد اساسی(ریاست جمهوری و شوراها) دم از اهمیت مشارکت حداکثری و مهیا نبودن شرایط مشارکت ملت بزنند؛ زیرا ایشان‌، هیات دولت و وزیرکشورشان، باید نسبت به حقوق پایمال شده عقلای قوم و اکثریت مدنی مایوس شده توسط فرصت‌طلبان دولتی، والیان و مدیران سست عنصر محلی پاسخگو باشند. زیرا در برابر این احتجاج دیر هنگام جناب دکتر روحانی و دولتمردان او، ملت در رنج و عذاب معیشت و مدنیت خواهند گفت:‌‌ای منتخب و منتخبان سال سخت و غریبانه۹۲ ما با وجود درک شرایط حاکم برمملکت و بداخلاقی رقیبان نامدنی می‌گوییم؛ جناب روحانی عزیز، دو صد گفتار برای مشارکت مدنی و حزبی چون نیم کردار نیست. جناب روحانی با این همه تجربه و کارکرد در دستگاه‌های حساس حاکمیتی باید نیک می‌دانست که ابرپروژه مورد مطالبه و تاریخی ملت که بر زمین مانده بود، تنها افتتاح ابر پالایشگاههایی مانند خلیج فارس بید بلند۲ یا آب رسانی از خلیج فارس و... به قلب تفتیده ایران و استان‌های کویری نبوده است. اگرچه در شرایط جنگ واقعی اقتصادی، بداخلاقی و کارشکنی کاسبان تحریم، این موارد برخی از آرزوهای دیرینه ایرانیان برای عمرانی و آبادانی بوده است، با این وجود باور داریم، ابرپروژه دولت و مطالبه ملت که از نظر هیات دولت مغفول مانده، ساماندهی مدنی ملت پس از اتفاقات ویرانگر ۸۸ و آثار مخرب بر جامانده آن بوده است.
زیرا اقبال مجدد به تفکر پیروز، نشاط برای مشارکت معنادار امروز و جلوگیری از اتفاقات ناگوار دیروز در گرو عملیاتی شدن این ابرپروژه مدنی تاریخی و البته ناکام ایرانیان بوده و هست، که دولتیان می‌توانستند با درک صحیح و هوشیارانه نقش پایگاه‌های اجتماعی، نسبت به ساماندهی، سامانه‌سازی و هوشمندسازی مدنی فراگیر اقدام کنند و شرایط آبیاری دشت کویر و صحرای برهوت تشنه مدنیت و مشارکت اثربخش ملت را برای کشت بذر محبت، همگرایی و جلب مشارکت حداکثری فراهم کنند. اما سوال این است که آقای رئیس جمهوری کدام معاون، وزیر، استاندار، مدیر کل و... را به زیرساخت‌سازی این ابرپروژه مدنی و مطالبه بر زمین مانده تاریخی ملت برای مشارکت امروز ترغیب کرده‌اند؟ کدام دستور، همایش و برنامه آموزشی زیرساختی را برای توسعه همه‌جانبه، کیفیت بخشی به خانه احزاب، احزاب فراگیر و نهادهای صنفی عملیاتی شد؟کدام نشست و دعوت تشویقی برنامه‌محورانه دمکراتیک برای ترویج، تقویت و توسعه احزاب برگزار شد؟خوشبختانه چند نفر از برجستگان هیات دولت اعم از معاون، رئیس دفتر و برخی سازمان‌های راهبردی و...از حزب اعتدال و توسعه متعلق به دولت هستند. اما سوال این است که این افراد چه کار کمی و کیفی تشکیلاتی انجام داده و در این مسیر با تمام امکانات و فرصت‌هایی که در اختیار داشته‌اند، چه گلی بر سر حزب خود زده‌اند؟ بقیه احزاب با بی‌برنامگی وزیر تحمیلی کشور، استانداران رانتیر و فرمانداران و‌ مدیران لابی‌گر برای رفع تزاحمات اقتدارگرایان پیشکش آنها شده است. در این میان رئیس جمهور نباید انتظار داشته باشد، که مردم دوباره به حرف‌های بنزینی و شب انتخاباتی دوباره دلخوش باشند و با ایجاد جو روانی و هیجانات کاذب به مشارکت بی‌سرانجام تشویق شوند و برای برگزیدن گزینه‌های مورد نظر با تهییج ذهنیات پوپولیستی و گعده‌زنی‌های انتحاری و انتخاباتی دو و چند نفره در مرکز دوباره با شور ۹۲ و ۹۶ به‌سوی صندوق‌های رای بشتابند.