غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


سرنوشت ما و طبیعت

نصیب‌اله رایکا (نویسنده)

چه بر سر ما خواهد آمد؟! پایان این طبیعت محتضر کی خواهد بود؟‌ به سیر هستی بدون انسان اگر نگاهی بیندازیم تکامل را می‌توانیم در انقراض، تولد، مرگ و حوادث طبیعی تنها مشاهده کرد، اما زمانی که انسان متفکر در این طبیعت نقش پیدا کرد، دیگر طبیعت سیر جدیدی را در هستی آغاز کرد، حافظه‌های تاریخی شکل گرفت و عبرت و ذات جستوجوگر انسان سرعت تکامل را شدید کرد و قوه اختیارش قانون طبیعی را شکست و سازه‌های فکری انسان، محور و جهت این طبیعت را تغییر داد و با گذر زمان این سیر انسانی را طبیعت در خود هضم کرده و پذیرفته بود و انسان و طبیعت در کنار هم به قولی در خوشی و خرمی زندگی می‌کردند تا اینکه انسان با به وجود آوردن تکنولوژی و استفاده از آن در جهت تخریب اکوسیستم  و پی بردن به  سلاح‌های بیولوژیکی در جهت تغییر سیستم ژنتیک، باعث آفت فراوان به روح هستی شد و رنگ و طراوت زندگی را گرفت. کارخانه‌های تولید مواد  شیمیایی و جنگ‌های مدرن با بمب‌افکن‌های مخرب، یکی از بارزترین آفت‌ها در این محیط طبیعی هستند. امروز برای اشباع وجدان‌های بشری مؤسسات و سازمان‌های حقوقی در صنف انسانی، گیاهی و حیوانی به وجود آمده که باز خود در جهت نادرست هستی قدم برمی‌دارند. قوانین که برای بقای صنف خود بدون در نظرگرفتن اصناف دیگر وضع شده  و گمان می‌کنند می‌توانند با این قوانین ذات انقراض را از طبیعت گرفت؟! بشر به فکر انقراض‌ها و مرگ‌ها و حفظ قدرت خود قوانینی را تصویب کرده که طبیعت تا خود را با آن وقف دهد (که معلوم نیست چنین سازگاری به وجود بیاید) جهان دچار حوادث ناگواری خواهد شد. تا وقتی انسان به فردیت خود در آزادی، تعلیم نبیند حس کنجکاوانه او یک «ناهنجاری» اجتماعی به پا می‌کند و شاخه‌هایی از این ناهنجاری‌های اجتماعی در طبیعت نمود می‌کند. برای مثال «آشیانه پرنده‌ای روی درخت که صبحگاه با صدای زیبایش روح مرد پیری را در خانه نوازش می‌داد به دست مرد خشمگین بریده شد و دیگر صبحگاه صدای به گوش پیرمرد نمی رسید و خلأ درونش او را حیران و از حالت خوش روی به یک مرد عصبی تبدیل کرد و زن پیرش از شدت خشم او سکته کرد و غم مرگ همسر او را زودتر از موعود به گور سپرد». شکست‌های مدام سیر حرکت بشری در مسیر غلطی که پیش می‌رود هیچگونه پایانی نخواهد داشت جز نابودی.