ایران در قعر جدول برابری جنسیتی زنان و مردان
رتبه ۱۵۰ از بین ۱۵6 کشور دنیا
همدلی| ستاره لطفی- رتبه ایران درخصوص شکاف جنسیتی هرسال سقوط را تجربه میکند. امسال نیز این رتبه دو پله سقوط کرد تا زنان ایرانی باور کنند حلقه برابری جنسیتی در ایران سال بهسال تنگتر و مسیر آنان برای رسیدن بهحقوق برابر با مردان دشوارتر میشود.
تازهترین گزارش مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد ایران بهلحاظ شکاف جنسیتی از میان ۱۵۶کشور بررسی شده جهان در رتبه ۱۵۰ قرار گرفته است. براساس این گزارش، کنگو، سوریه، پاکستان، عراق، یمن و افغانستان بعد از ایران ۵کشور انتهای جدول هستند. کشورهایی که سالها درگیر جنگ داخلی بوده و برخی هنوز هم درگیر هستند و از نظر میزان توسعه یافتگی، قدمت، پیشینه هم قابل قیاس با ایران نیستند، اما در کنار ایران و در قعر جدول به سر میبرند.
براساس این گزارش وضعیت ایران در منطقه نیز از حیث برابری جنسیتی مناسب نیست. رتبه ایران در میان ۱۹کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ۱۶عنوان شده است و برخی از کشورهایی که در گذشته به کشورهای ناقض حقوق زن در دنیا معروف بودند، در این رتبهبندی از جایگاه بهتری نسبت بهایران برخوردار هستند. ایران در سال گذشته نیز باز سقوط را تجربه کرد. گزارش سال گذشته مجمع جهانی اقتصاد (سال۲۰۲۰) در خصوص شکاف جنسیتی، رتبه ایران در میان ۱۵۳کشور جهان ۱۴۸ بود؛ رتبهای که نشان داد عملکرد ایران در حوزه زنان نسبت بهسال قبل از آن، ۶پله تضعیف شده است.
شکاف جنسیتی در ایران روی مدار سقوط
سالهاست ایران در خصوص شکاف جنسیتی روی مدار سقوط قرار دارد؛ بهنحوی که این سقوط بهیک روند و رویه تبدیل شده است. جایگاه ایران از نظر شکاف جنسیتی در سال ۲۰۰۶میلادی ۱۰۸ بوده که اکنون بعد از ۱۵سال ۴۲پله سقوط را نشان میدهد. لازم بهیادآوری است شاخص جهانی جنسی یک شاخص مقایسهای میان دو جنس است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ توسط انجمن جهانی اقتصاد معرفی شده است. این شاخص تفاوتهای میان دو جنس را در چهار بعد سیاسی، اقتصادی، آموزش و بهداشت بررسی میکند. درواقع شاخصهای مورد بررسی مجمع جهانی اقتصاد برای تهیه این گزارش، شامل مشارکت اقتصادی و فرصتها، دستاوردهای آموزشی، سلامت و بقا و توانمندسازی سیاسی است. درحالیکه جایگاه ایران با تمام ادعاهایی برخی از مسئولان در مورد حقوق برابر زنان و مردان از بین ۱۵۵کشور ۱۵۹است که در جدول برابری جنسیتی منتشره در سال ۲۰۲۱ کشورهای ایسلند، فنلاند، نوروژ، نیوزلند، سوئد، نامیبیاِ، روآندا، لیتوانی، ایرلند و سوئیس رتبه نخست تا دهم، کمترین شکاف جنسیتی را به خود اختصاص دادند. ایسلند و فنلاند حداقل ۸۵درصد شکاف جنسیتی را کنترل کردند و فنلاند تا سوئیس تا ۸۰درصد بهبرابری جنسیتی دست یافتند. لازم بهذکر است که در گزارش امسال مجمع جهانی اقتصاد تاکید شده است که برابری جنسیتی تا حدود ۱۳۶سال دیگر محقق نخواهد شد؛ این درحالیست که در گزارش سال گذشته این نهاد بینالمللی، این رقم حدود یکصد سال ذکر شده بود.
گزارش مجمع جهانی اقتصاد بیراه نیست
اگرچه برخی گزارش شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد را در مورد ایران بدبینانه میدانند، اما با نگاهی گذرا بهشرایط زنان میتوان بهاین نتیجه رسید که گزارش این نهاد بینالمللی خیلی هم بیراه نیست، چراکه بیش از ۸۵درصد زنان ایران باسواد هستند، اما بیش از دو میلیون زن سرپرست خانوار در مشاغل پایین دستی بهدنبال کار هستند.
سهم زنان از مجلس شورای اسلامی فقط ۴درصد است و بعد از گذشت ۱۰سال لایحه امنیت زنان بهمجلس میرود، اما اعلام وصول نمیشود. سهم زنان از بازار کار ایران حدود ۱۶درصد است. همچنین بهرغم بهدست داشتن بیش از ۵۰درصد از کرسیهای دانشگاهی برای زنان تنها حدود ۳۰در د از آنان هیأت علمی هستند. بسیاری شکاف جنسیتی در ایران را ناشی از اعمال محدودیتهای برخی از نهادها و سازمانها بر زنان میدانند که بیش از چهار دهه است با بهانههای دینی و عرفی سد راه فعالیت زنان در زمینههای مختلف میشوند تا دسترسی آنان را بهموقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی محدود کنند. همین نهادها و سازمانها یا شبهنهادها و سازمانها با فعالان حقوق زنان و برایری جنسیتی برخوردهای امنیتی میکنند و حتی گاهی برخی از آنان را با احکام سنگین خاموش میکنند.
نابرابری جنسیتی با عدالت اجتماعی همخوانی ندارد
در حالی گزارشهای داخلی و بینالمللی و همچنین واقعیتهای جامعه به نابرابریهای جنسیتی در ایران صحه میگذارد که این تبعیض و نابرابریها نهتنها با عدالت اجتماعی همخوانی ندارد، بلکه برخلاف شعارهایی است که بیش از چهار دهه است از زبان بسیاری از مسئولان کشور از خرد تا کلان در حمایت از زنان و توانمند کردن آنان شنیده میشود. ناگفته پیداست زنان بهعنوان نیمی از جامعه اگر دیده و شنیده نشوند، اگر با نگاهی انسانی بهآنان نگریسته نشود و نیازهای اقتصادی- اجتماعیشان در لابهلای هیاهوی نیازهای مردانه گم شود، نه تنها قادر نیستند نقش خود را به درستی در جامعه ایفا کنند، بلکه میتوانند بر عملکرد نیم دیگر از جامعه که مردان هستند تاثیر منفی بگذارند. بدیهی است داشتن جامعهای شاد و توسعه یافته نیازمند برقراری عدالت بین دو جنس زن و مرد است، نه اولویت دادن یکی بر دیگری. بدیهی است اگر برخی از نهادها و سازمانها تنگنظری را در رابطه با زنان کنار بگذارند، مسیر رسیدن به برابری جنسیتی برای زنان هموارتر میشود و رتبه ایران از حیث شکاف جنسیتی در سازمانهای جهانی بهبود پیدا میکند.