مثلث برموداى نظام
محسن اوركى كوهشور (دكتراى سياستگذارى عمومى)افسانه آنجا رخ مىنمايد كه عقل از درك علل و عوامل وقوع يك پديده يا حادثه در مىماند يا نمىخواهد با منشأ واقعى حوادث و رويدادها مواجه شود. حكايت مثلث برمودا نيز افسانهای است كه سالها بر همين سياق بوده است. سالهای سال در منطقهاى حدفاصل سه تکه از اقیانوس آتلانتیک شمالی شامل برمودا، فلوریدا و پورتوریکو كه در گذشته با نام «مثلث شیطان» یاد میشد و وسايل حمل و نقل مختلف مثل هواپیماها، کشتیها و پهپادها را در عجیبترین و بیپاسخترین شکل ممکن میبلعيد. بههمین خاطر است که این مثلث را «مثلث شیطان» نامگذاری کردهاند و از آن بهعنوان یکی از عجیبترین و مرگبارترین نقاط جهان یاد میکنند. حال اينكه هر كدام از اين حوادث دليل خاص خودش را داشته است. جايى خطاى انسانى خاصه اشتباه خلبان و در جايى ديگر برخورد با صخرههاى مرجانى از سوى كاپيتان كشتىها و ناوهاى دريايى منشأ اين اتفاقات بوده است. نظام جمهورى اسلامى در پايان دهه چهارم و شروع دهه پنجم عمر خويش با سه مسئله سياستى حائز توجه و اهميت روبهرو است كه بايد واقعبينانه چارهجويى و حل مسئله كند:
١- حاكميت ملى و ايجاد توازن و برداشتن هر آنچه موجب كاهش حضور مردم و تضييع حق انتخابشوندگان و انتخابكنندگان است. قدرت ملى منبعث از حاكميت ملى، اصلىترين مؤلفه حكمرانى از نظر علماى علم سياست بهويژه سياستگذارى عمومى است. حركت طى شده از ١٢ فروردين ١٣٥٨ تا انتخابات اسفند ١٣٩٨ رو به كاهش بوده و شاخص درخور و رو به تزايدى نيست، بلكه نشانگر بىرغبتى مردم به سرنوشت عمومى خود و نظام است. مشاركت 2/98درصدى در رفراندوم به نظام جمهورى اسلامى و مشاركت حدود ٤٥درصدى در يازدهمين انتخابات مجلس شوراى اسلامى نشانگر شكاف بزرگى در مشاركت و حاكميت مردم است. اين شكاف ناشى از هر متغير يا متغيرهايى كه باشد، بايد كنترل و اصلاح شود. نظارت استصوابى، ناكارآمدى مديريت اقتصادى، تحريمهاى ايالات متحده آمريكا، فساد اقتصادى و بحرانهاى طبيعى مىتوانند سواى از اندازه و وزنشان از مهمترين متغيرها و عوامل اين كاهش مشاركت و این شکاف باشند.
٢- تعلل و تأخير در واكسيناسيون؛ به ميزانى كه تعلل و تأخير در اجراى واكسيناسيون عمومى بهوجود آيد، تبعات اجتماعى اين پديده پيامدها و مخاطراتى را به مديريت و سياستگذاران كشور تحميل مىكند كه مىتواند عامل پيش گفته را تشديد كند؛ و به عنوان يك متغير فزاينده همچون بهمنى كه تازه از كوه شروع به غلتيدن كرده است عمل كند و ساير نارضايتىها را تشديد كند.
٣- مرگ برجام. به استناد مواد مكرر اعلاميه جهانى حقوق بشر از جمله بند ٢٢ اين اعلاميه حق نظام جمهورى اسلامى و مردم است كه مثل ساير مردم جهان از مزاياى سياسى، اقتصادى و فرهنگى نظام بينالملل استفاده كند، علاوه بر اين كشور ما سهم قابل توجهى در توسعه اقتصادى- اجتماعى جهان دارد و حق دارد به همين ميزان از دستاوردهاى علمى، اقتصادى و اجتماعى برخوردار باشد. صرف تكيه بر بخشى از كشورها و بىتوجهى يا ناديده گرفتن ساير قدرتهاى شريك برجام ممكن است به محروميت كشورمان از مزاياى برجام منجر شود و مسائل را بغرنجتر كند. از سويى تجربه قبل از ٢٠١٥ميلادى و همراهى روسيه و چين در گذراندن و تصويب قطعنامههاى شوراى امنيت ذيل فصل ٧ منشور سازمان ملل تجربه چندان خوشايند و در عين حال دورى نيست. از ديگر سو پايان ترامپيسم و بازگشت بايدن به برجام ولو با ملاحظاتى، فرصتى است كه بايد حداكثر منافع ملى را بهينه كرد.
توجه به حاكميت ملى و دخالت مردم در سرنوشت خودشان و برداشتن و حذف موانع مشاركت فعال در انتخابات، تعجيل در واكسيناسيون عمومى و كاهش خسارتهاى ناشى از كرونا و جلوگيرى از مرگ برجام در استفاده از مزاياى اقتصادى آن اجتناب از مثلث برمودايى است كه نظام به سلامت از کنار آن خواهد گذشت.