غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


جعبه جادویی در ایام عید

محدثه کاظمی (پژوهشگر ارتباطات و رسانه)

بشر از آغاز ورود به این صحنه خاکی و زمانی که هنوز از پیدایشش زمان کمی گذشته بود، دست به اختراع زد تا بتواند کارهای خود را تسهیل ببخشد و منهای افزایش سرعت در وقت خود نیز صرفه‌جویی کند!
 اصلا چقدر خوب که بعضی چیزها اختراع شد! مثلا برق، مثلا رادیو یا همین تلویزیون، یا خیلی چیزهای دیگر، در این عید فکر می‌کردم که چقدر خوب شد که کنترل تلویزیون اختراع شد! چیزی که شاید هیچ وقت، ضرورت اختراعش را حس نکرده بودم.
 فرض کنید ایام عید است و تعطیلی، کرونا و در منزل نشستن اجباری، بدون دید و بازدید و حالا وقت به میدان آمدن جعبه جادویی است که ما را سرگرم کند و سنگ تمام بگذارد! اما این جعبه اگرچه در دلش نسبت به گذشته پر از بخش‌های مختلف شده است، اما از بیست و چهار ساعت شبانه‌روز، اگر خیلی خوش‌بینانه نگاه کنیم، فقط دقایقی برای ما جادو می‌کند و با ما دوست می‌شود و چهره می‌نماید. 
البته گاه حوصله ارائه جادوی جدیدی را هم ندارد و همان جادوهای قبلش را که دوست داشته تکرار می‌کند؛ جادویی که ما دیگر تمامش را خط به خط بلدیم و نمی‌دانیم چرا خودش دست از سر این جادوها برنمی‌دارد و برایش تکراری نمی‌شود؟! 
چاره‌‌‌ای نیست و ما زیاد بهانه نمی‌گیریم و خدا را شکر می‌کنیم و به خود می‌گوییم باید خرسند باشیم که چه خوب که حداقل کنترل تلویزیون اختراع شد و ما برای پرش از جادوهای رنگارنگی که برای تولید هرکدامشان کلی زحمت و نیرو و هزینه و وقت... صرف شده کارمان راحت‌‌‌‌تر شده و برای این گونه پریدن نیازی نیست که با نیروی جاذبه به تفاهم دو سویه‌‌‌ای برسیم و خود را به زحمت بلند کرده و تا جایگاه این جعبه برسانیم تا شبکه را تغییر داده و به دلخواه خود برسیم.
 پس این کنترل است که کار ما را راحت کرده و چه خوب است که کنترل اختراع شده، همانطور که نشسته‌ایم و احتمالا خوراکی‌هایی را نوش جان می‌کنیم، به همه جا سرک می‌کشیم و در این میان سری هم به شبکه‌های رادیویی می‌زنیم که به مدد ابداعات جدید، شبکه‌های رادیویی هم بر روی این جعبه، پشت سرهم ظاهر می‌شوند و در کنار شبکه‌های تلویزیونی به ردیف قرار می‌گیرند. 
پس از مدت زمانی سرک کشیدن و گشتن و برنامه مناسبی نیافتن، هم ما خسته می‌شویم و هم آن جعبه جادویی و احتمالا هم کنترل! ‌‌‌‌این‌که زیر لب چه می‌گوییم را آن قدر دقیق نمی‌دانیم چون از هر نفر تا نفر دیگری فرق دارد اما این را می‌دانیم که این حرف‌ها آن قدرها هم قشنگ نیستند که ما آن‌ها را اینجا بگوییم.
 به نظر اگر می‌شد کنار این جعبه جادویی، چراغ جادویی هم ضمیمه می‌شد، کار ما خیلی راحت‌‌‌‌تر بود و چراغ جادو کارکردش از کنترل هم برایمان بیشتر و کارآمدتر و دیگر این قدر نیاز به بالا و پایین رفتن از روی شبکه‌ها و گشت و گذار را نداشتیم که در آخر هم خسته شویم و هم از جایمان بلند شویم و نهایتا همه چیز با یک نقطه گرد تو خالی به پایان برسانیم.