غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


خاطراتی کمتر شنیده‌شده از کمال‌الملک سینمای ایران که موزه سینما منتشر کرد

روزی که «تختی» در آغوشم گرفت

همدلی| موزه سینمای ایران دیروز ۱۳ فروردین ماه، همزمان با سالروز درگذشت زنده یاد جمشید مشایخی، بخش‌هایی از گفت‌وگوی تاریخ شفاهی این هنرمند نامدار را منتشر کرده است.
جمشید مشایخی با اشاره به دوران کودکی در این گفت‌وگو توضیح داده: پدرم نظامی بود به همین دلیل من را هم به دبیرستان نظام فرستاد. مدتی که در دبیرستان بودم متأسفانه فعالیت تئاتری نداشتم وارد دانشکده افسری شدم اما اصلاً علاقه نداشتم.

*دیدار با غلامرضا تختی در رستورانِ سرکوچه

جمشید مشایخی درباره مرحوم غلامرضا تختی بیان کرد: یادم می‌آید رستورانی سر کوچه‌مان بود که زنده یاد تختی را آنجا دیدم. با یک دستش روزنامه مطالعه می‌کرد و با دست دیگرش غذا می‌خورد. به خودم اجازه ندادم سلام نکرده از تختی بگذرم زیرا مثل همه مردم ایران که عاشق تختی بوده و هستند من هم او را خیلی دوست داشتم از طرفی هم فکر کردم که او جای خلوتی پیدا کرده است و خلوت او را به هم نزنم به همین دلیل دودل بودم اما دل را به دریا زدم و به او سلام کردم و تختی هم انگار که سال‌هاست من را می‌شناسد، در آغوشم گرفت و گفت بشنیم و هر غذایی دوست داری بگو برایت بیاورند (این درحالی بود که هنوز کسی من را به عنوان بازیگر نمی‌شناخت) وقتی خداحافظی کردم و از او جدا شدم با خودم گفتم خدایا اگر روزی در کارم شهرتی پیدا کردم ازت می‌خواهم همانند «تختی» فروتن و متواضع باشم و هنوز بعد از سال‌ها لحظه‌ای که تختی را دیدم فراموش نمی‌کنم.
مشایخی با اشاره به حضورش در فیلم «خشت و آئینه» نیز افزود: روزی ابراهیم گلستان همراه با مرحوم فروغ فرخزاد برای دیدن نمایش مرده‌ها که من در آن ایفای نقش داشتم آمدند و بعد از دیدن نمایش من را به یک مهمانی دعوت کردند و گفتند می‌خواهند فیلمی به نام «خشت و آئینه» بسازند. البته علاوه بر من در این مهمانی پرویز فنی زاده، محمدعلی کشاورز، منوچهر فرید، اکبر مشکین، مسعود فقیه و جلال مقدم نیز حضور داشتند که با ما صحبت کردند و در نهایت آن فیلم ساخته شد.
او درباره حضورش در فیلم سینمایی «گاو» نیز گفت: سال ۱۳۴۸ زنده یاد عزت الله انتظامی به منزل من آمد و گفت جوانی به نام داریوش مهرجویی از آمریکا آمده است و می‌خواهد یکی از قصه‌های غلامحسین ساعدی به نام «گاو» را به شکل فیلم سینمایی درآورد. البته آقای والی این داستان را در تلویزیون به شکل نمایشنامه اجرا کرده بود.
مشایخی با اشاره به این‌که داریوش مهرجویی بعد از «الماس ۳۳» فیلم سینمایی گاو را ساخت، بیان داشت: این فیلم بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت و بعدها در جشنواره‌های زیادی درخشید و موفق به کسب جایزه نیز شد. در همان سال (۱۳۴۸) بعد از اتمام فیلمبرداری «گاو»، مسعود کیمیایی برای فیلم سینمایی «قیصر» از من دعوت کرد. در ابتدا قرار بود نقش فرمان را بازی کنم و نقش خان دایی را محمدعلی کشاورز ایفا کند که ایشان نیامد و مسعود کیمیایی نقش را عوض کرد و نقش فرمان را به ناصر ملک مطیعی و خان دایی را به من داد و این شروع کار من در سینمای حرفه‌ای بود.

*توصیه به علاقه‌مندان بازیگری

او درباره توصیه‌اش به جوانان علاقه‌مند به بازیگری گفت: آنچه که همیشه به جوانان نصیحت کردم و بازهم روی آن تاکید دارم این‌که هیچ چیز از تواضع و فروتنی بالاتر نیست. گاهی با برخی جوانان برخورد می‌کنم متوجه می‌شوم که به خاطر شهرت می‌خواهند وارد این حرفه شوند اما همه ما باید بدانیم زمانی که هدف شهرت باشد انسان به فساد کشیده می‌شود و هدف یک هنرمند نباید شهرت باشد. هدف از راه هنر باید به جامعه‌ای باشد که به آن خدمت می‌کند و اگر خیلی والا باشد می‌تواند به جوامع بشری نیز خدمت کند. مانند: حافظ، فردوسی، شکسپیر و دیگر بزرگان جهان.
مشایخی در پایان صحبت‌هایش گفت: بنده خاک پای ملت ایران بوده، هستم و خواهم بود.
گفتوگوی زنده یاد «جمشید مشایخی» به مدت ۸ ساعت در سال ۱۳۸۷ توسط زنده‌یاد زاون قوکاسیان انجام شده است و فیلم کامل این گفت‌وگو برای ثبت در تاریخ در بخش تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران نگهداری می‌شود.
یادآور می‌شود، موزه سینمای ایران به عنوان مجموعه‌ای فرهنگی و تاریخی که روایتگر سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف می‌داند نظرات و دیدگاه‌های سینماگران باتجربه و پیشکسوت را جمع‌آوری کرده تا نسل‌های آینده با نگاه و مسیر زندگی و نحوه خلق و شکل‌گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.
انتشار این مطالب به معنای تأیید و یا رد نظر اشخاص نیست و صرفاً جنبه پژوهشی و ضبط تاریخ شفاهی داشته و هدف پرداختن به سرگذشت و تاریخ سینمای ایران است.