بعد از تعطیلات
طاهر اکوانیان (روزنامه نگار)حقیقت این است که بعد از تعطیلات تا حدودی طولانی- که همه کارها به کما میرود- کار کردن از هر نوعی برای همه مقداری سخت میشود و آدم نمیداند از کجا شروع کند. شکل زندگی و روابط ما در ایام تعطیلات این سختی را بیشتر میکند و تا به خود آییم انگار باید پوست بیندازیم یا چیزهایی را دور بریزیم.
ما اغلبمان در این مدت بیش از دو هفته، زندگی روزمره و معمول را به کناری مینهیم یا بهتر است بگویم که جایی دور پرت میکنیم تا دست از سرمان بردارد و تا جایی که میتوانیم فراموشش میکنیم، آن گاه یواش یواش دنبالش میگردیم و با نارضایتی و زحمتی مضاعف پیدایش کرده و دوباره با آن کنار میآییم. این کار هر ساله بیشتر ما شده است، به خصوص اهالی مطبوعات که مدام در کار نوشتن و آماده کردن خبر و گزارش و یادداشتند و این فرصت را ماهها به انتظار مینشینند.
تعطیلات باز هم با سرعتی که همیشه فکرش را میکردیم گذشت و ما برگشتهایم تا سالی دیگر را قلم بزنیم و از لابهلای روزها و رهگذر اتفاقاتش آنچه را میبینیم به کلمه درآوریم. زندگی فرصت دیگری در اختیارمان قرار داده با چشماندازی تازه از حوادث گذشته و تجربههای اندوخته شده، بهعلاوه امیدواری به آینده و این امکان را داریم که در حد توان به کارهای نکرده بپردازیم و از این طریق رهاوردی برای دیگران داشته باشیم. تعطیلات بهاری را اگر خواب زمستانی برای خودمان تلقی کنیم باید با پوستی تازه و توانی نو آماده روبهرو شدن با اتفاقات خوش و ناخوشی باشیم که اقتضای روز و روزگار است و ما را گریزی از آنها نیست. ما با امیدی از دل نومیدیهای گوناگون سال دیگری را شروع میکنیم تا تاب بیاوریم مشکلات و ناملایمتهای گوناگون را و اینکه یاد بگیریم که به هر صورت زندگی ادامه دارد و روزهای بهتری با تلاش و امیدواری ما از راه خواهد رسید.