غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


تقابل قدرت‌ها در چالش 10ساله سوریه

دکتر سیف‌الرضا شهابی (کارشناس سیاسی)

برای ارزیابی درگیری‌های مسلحانه و خونین سوریه که حدود 10سال از آن می‌گذرد باید به علل آن توجه کرد:عملکرد جرج دبلیو بوش بعد از حمله نظامی به دو کشور اسلامی افغانستان و عراق و اشغال این دو کشور مسلمان‌، سبب گسلی بین آمریکا و کشورهای اسلامی و عربی مخصوصا کشورهای عربی منطقه استراتژیک خاورمیانه شد و بدبینی نسبت به آمریکا در بین مسلمانان افزایش پیدا کرد‌. با پایان دوره دوم ریاست جمهوری بوش‌، استراتژیست‌های آمریکا به این جمع‌بندی رسیدند جهت کاهش گسل ایجاده شده ضرورت دارد شخصی با شخصیت «باراک حسین اوباما» روی کار بیاید که گرایشات دمکرات داشته باشد و همچنین ریشه در سیاهپوستان و نیمی از پیکره‌اش از مسلمانان باشد تا آنچه را که بوش تخریب کرده ترمیم کند .

شروع اقدامات ترمیمی اوباما با سخنرانی در قاهره، مرکز ثقل جهان عرب و حتی به خاطر دانشگاه «الازهر» جهان اسلام کلید خورد‌. اگر اوباما با همان فرمان پیش می‌رفت، احتمال داشت به کاهش گسل بین برخی از مسلمانان با آمریکا کمک کند، ولی این فرمان منحرف شد و سبب حوادثی ناگوار در کشورهای عربی شد‌. 
اگر چه در ابتدا برخی از ساده‌اندیشان بر آن «بهار عربی» نام نهادند، ولی بعد از تغییر نظام در تونس که فتح‌باب تغییرات در جهان عرب بود و در پی آن با سقوط حسنی مبارک در مصر‌، ناامنی و درگیری‌های خونین و ویرانی و کشتار در کشورهای عربی شروع شد و سیاستمداران و اندیشمندان عرب بر خلاف خوش‌بینی‌های اولیه واقف شدند که تغییرات در کشورهای عربی به جای بهار‌، خزان آورد و بیشتر به بهار آمریکایی شبیه است . 
آمریکای دوران اوباما‌، جمعیت «اخوان‌المسلمین» را به عنوان آلترناتیو در پی سقوط دیکتاتوران عرب بر گزیده بود و حمایت می‌کرد، گزینه‌ای که مورد قبول رهبران سنتی عرب نظیر عربستان و امارات نبود و نظامیان مصر هم با آن جمعیت سر ناسازگاری داشتند.
به هر حال‌، به قدرت رسیدن اخوان در مصر موجب افزایش این وسوسه و دلمشغولی برای کسب قدرت در اخوانی‌های سوریه که از دیر باز با حکومت خاندان اسد مخالفت داشتند شد و امید بستند در سایه حمایت واشنگتن  به مبارزه جدی با «بشار اسد» بر خیزند و حکومتش را ساقط کنند‌.
 در این میان اردوغان که ریشه اخوانی دارد، بر آن شد از فرصت استفاده کند و علی‎‌رغم دوستی که با بشار اسد داشت، با حمایت از اخوانی‌های سوریه‌، اسباب به قدرت رسیدن آن‌ها را مهیا کند .
در سوریه مشابه تونس و مصر و...با اعتراضات مردمی نسبت به امور جاری شروع شد و بی‌تدبیری حکومت سوریه و عدم درک صحیح از اوضاع‌، سبب شد تا دمشق به جای مذاکره و مفاهمه با معترضان سوری به روش‌های خشونت‌آمیز و سرکوبگر متوسل شود و به این ترتیب‌، درگیری‌های مسالمت‌آمیز به درگیری نظامی تبدیل شد و جنگ داخلی شروع شد که ده سال است ادامه دارد و هزاران کشته و بی‌خانمان بر جای گذاشته است و یک سوم سوری‌ها مجبور شدند کشورشان را ترک کنند و سوریه به ویرانه و تلی از خاک تبدیل شد .مخالفان بشار اسد در سال‌های نخستین درگیری‌ها در سایه حمایت آمریکا و غرب و ترکیه و برخی کشورهای عربی به سقوط اسد بسیار امیدوار بودند تا جایی که اتحادیه عرب در حرکتی شتابزده‌، سوریه را از اتحادیه اخراج کرد و سبب خوشحالی دشمن دیرینه سوریه یعنی اسرائیل را فراهم کرد .
با نگاهی اجمالی به اوضاع سوریه در بعد از 10سال درگیری‌، باید گفت که مخالفان داخلی و خارجی اسد از این‌که‌ نتوانستند حکومتش را ساقط کنند، دچار شکست فاحش شدند و همین مسئله‌، سبب شده آمریکا و غرب تا حدود زیادی از حمایت‌های اولیه‌‌شان از مخالفان داخلی کاهش بدهند و در نقطه مقابل‌، از این که‌، حدود 30درصد از خاک سوریه در اختیار حکومت این کشور قرار ندارد و در اشغال کشورهای خارجی و بیگانه است یک ضربه بزرگ به حکومت سوریه تلقی می‌شود، به اضافه خرابی‌های برجای مانده از جنگ که بازسازی آن‌، به هزینه هنگفت نیاز دارد و دولت سوریه در وضعیت اقتصادی مطلوب قرار ندارد تا بتواند خرابی‌های جنگ 10ساله را بازسازی بکند. 
اسرائیل‌، از این که موفق نشد اسد را سرنگون کند دچار شکست شد، ولی از این که‌، دمشق‌، قدرت اقتصادی و نظامی و سیاسی‌اش را در پهنه سوریه و جهان عرب از دست داد و توان 10سال قبل را در مقابل هژمونی اسرائیل را ندارد، احساس پیروزی می‌کند، به‌طوری‌که‌، در حال حاضر‌، خطری جدی و بالفعل از ناحیه دمشق‌، اسرائیل را تهدید نمی‌کند‌. کلام آخر این که‌، در اوضاع نابسامان سوریه‌، گروهی به نام داعش‌، فرصت عرض اندام پیدا کرد که در مجموع تهدیدی جدی برای امنیت منطقه است .