غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دوران چینش مقدمات فرهنگستان زبان

قاسم رمضانیان (نویسنده)

همپای نخستین تلاش‌ها برای تاراندن آفات خودکامگی و جهل از پهندشت ایران زمین و همزمان با پدیدارشدن طلیعه روشنایی‌های ‌‌«قانون‌گرایی‌‌» و ‌‌«عدالت‌خواهی‌‌»، اولین کوشندگان نوسازی پیکره فرهنگی جامعه نیز پای به صحنه نهادند تا با به حاشیه راندن شیوه کاتبان قجری در رسم‌الخط دیوانی تجدید نظر کنند. بدین آرزو که با آفرینش و گزینش واژگان نوین به الزامات ورود به عصر روشنگری پاسخ بایسته بدهند. در آغاز پیشتازانِ ایجاد تحول در زبان و ادبیات این مرز و بوم را اعضای برخی انجمن‌های ادبی و محفل‌های شعری پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ تشکیل می‌دادند که اغلب به صورت متفرقه، بی‌ارتباط با یکدیگر بر اساس ذوق و ابتکار فردی به اصلاح و پالایش زبان و گزینش لغات تازه به جای واژگان نامأنوس و دشوار می‌پرداختند. آنان پس از رسیدن به درک واقع‌بینانه از نیازهای عصر نوین، وقتی به زوالِ تاریخیِ اشرافیتِ پوسیده می‌نگریستند، به فراست در می‌افتند که زبان و ادبیاتِ پرپیرایه دیوانی با واژگانِ ثقیل و مُغلق و لفاظی‌هایِ سخیف، همراه با سجع‌نگاری‌ها و قافیه‌پردازی‌های کلیشه‌‌ای نیز به فنای محتوم خویش نزدیک شده و محکوم به انزوا و بازنشستگی است! شانه به شانه این ادیبان نواندیش، اصحاب جراید و سرمقاله‌نویسانِ این نشریاتِ نوین نیز با نفی و حذفِ نثر دیوانی و باطل‌شماریِ سبک و‌ سیاقِ درباری، ضمن زنگارزدایی و پرهیز از پیرایه‌های نگارشی، زبان نوشتاری مطبوعات را به زبان گفتاری مردمانِ کوچه و بازار نزدیک می‌کردند. استاد احمد بهمنیار با ستایش از اسلوب نویسندگی آنان، این شیوه را‌‌«تطابقِ مکتوب با ملفوظ‌‌» نام نهاده بود! در واپسین سال‌های قرن نوزده، بیش از بیست نشریه فارسی زبان در ممالکِ؛ هندوستان، بریتانیا، آذربایجان روسیه، گرجستان، ترکیه، فرانسه و...منتشر می‌شده‌اند که از طریق جاسازی در میان محموله‌های تجاری نظیر؛ چای، حبوباب، پارچه، ظروف چینی و....مخفیانه وارد کشور می‌شده‌اند‌. استقبالِ روزافزونِ قشرهای آزاده و متفکر جامعه از زبان سلیس و نثرِ شیوای نویسندگانی‌ که راهِ برون‌رفت از سیاهچاله‌های تباهی را به اهالی روشن‌اندیش جامعه قرون وسطاییِ تحت سلطه مستبدین می‌آموختند، عاقبت از نگاه عوامل استبداد پوشیده نماند! شوربختانه نام سرمقاله‌نویسانِ نشریات ثبت اوراق سیاهِ خودکامگان شد تا آن روز کبود که صاحب قلمان روشن‌بین را به قتلگاهِ (باغ شاه) فراخواندند و به گناه چراغ‌افروزی در معابر تیره و تاریک به دار مجازات آویختند! به رغم این مقاومت‌های خشن، نه بساطِ کهنه و ناکارآمدِ اشرافیتِ خودکامه استمرار یافت و نه زبان و ادبیاتِ دیوانی توان حضور در نشریات جدید پیدا کرد. طومار مستبدین که درهم پیچیده شد، فرهنگ آنان نیز طریق قهقرا طی کرد؛ این دو چون به لحاظِ تاریخی تعلق به دورانِ سپری شده داشتند، از بیم مرگ و نیستی تن به اصلاحات بنیادین سپردند! درسال‌های آغازینِ قرن اخیر نمایندگان وزارتخانه‌های جنگ و صنایعِ مستظرفه برای اولین بار به صورت سازمان یافته اقدام به تشکیل انجمنی کردند تا با گزینش لغات و اصطلاحات جدید نیازهای ارتش نوپای کشور را مرتفع سازند. در شرحِ وظایف این انجمن؛ معادل‌یابی و گزینش کلمات و لغات تازه در زمینه امور مهندسیِ نظام به انضمامِ ساختِ اسامی و عنوان‌های نوین برای ‌‌«جنگ‌افزارها‌‌»، ‌‌«ادوات توپخانه‌‌» و‌‌«صنایع هواپیمایی‌‌» ذکرشده است. این انجمن در مدت زمان فعالیت خود موفق به آفرینش حدود سیصد واژه مناسب و مطلوب برای مقاصد نظامی شد که بیشترینه آن واژگان به دلیل سهولت در تلفظ و سادگی و زیبایی، خیلی زود زبانزد خاص و عام شدند که همچنان در سازمان‌های نظامی و انتظامی کشور کاربرد دارند. برای نمونه انجمن به جای؛ توپِ طیاره‌زنی (ضدهوایی)، ساخلو (پادگان) و میدان طیّاره (فرودگاه) را برگزید. البته خوش‌ساختی واژه‌ها و زیبایی لغات و اسامی با مسمای این انجمن دولتی هم آنان را از نیش قلم منتقدان محفوظ و در امان نگه نداشت و خرده‌گیران به برخی واژه‌های آنان از جمله: ‌‌«فرودگاه‌‌» پیله کردند و پرسیدند: مگر در این مکان هواپیما به پرواز در نمیآید و نشست و برخاست نمیکند که شما آنجا را فرودگاه یعنی مکانی انحصارا برای فرود تعریف کرده‌اید؟! -که انصافاً خیلی هم بیراه نمیگفتند!