وقتی تورم بال بال میزند
مرغ؛ پرنده دو سر باخت!
همدلی| همدلی| کورش شیرازیان: افزایش قیمت مرغ در بازار ایران بهرغم ثبات در هزینه نهادهها، بار دیگر فشار بر معیشت مردم را تشدید کرده است. این در حالی است که مسئولان، از تولیدکنندگان گرفته تا مدیران وزارت جهاد کشاورزی، دلایل متعددی مانند افزایش هزینههای کارگری، حمل و نقل و دارو را برای این افزایش ذکر میکنند، اما آیا این دلایل قانعکننده بوده یا ضعف در مدیریت و نظارت، علت اصلی بحران است؟ علی ابراهیمی، مدیرعامل اتحادیه مرغداران گوشتی، با اشاره به ثابت بودن قیمت نهادهها از سال گذشته، مدعی شده افزایش هزینهها اجتنابناپذیر است. این در حالی است که دبیر اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور، کاهش قیمت نهادهها نسبت به نرخ مصوب را تأیید کرده است. اگر قیمت نهادهها که بخش عمدهای از هزینههای تولید را تشکیل میدهد، کاهش یافته، چگونه میتوان افزایش قیمت مرغ را بهطور کامل به عوامل دیگر نسبت داد؟
سود کم تولیدکنندگان یا ضعف در نظارت؟
ابراهیمی اظهار میکند تولیدکنندگان مرغ زنده تنها ۵ تا ۶ درصد سود میبرند، در حالی که فروشندگان خردهفروشی سود بیشتری دارند. این ادعا سوالاتی درباره ضعف نظارت بر زنجیره توزیع ایجاد میکند. آیا نبود شفافیت در قیمتگذاری و نبود سامانههای نظارتی کارآمد، باعث چنین اختلافاتی نشده است؟ به گفته نماینده جهاد کشاورزی تهران، عرضه روزانه مرغ در حال افزایش است و قیمتها باید متعادلتر شوند. با این حال، میانگین قیمت مرغ کشتار همچنان بالای ۹۰ هزار تومان باقی مانده و حتی در برخی مناطق از ۱۰۰ هزار تومان هم فراتر رفته است. این تناقض نشاندهنده ناکارآمدی در مدیریت بازار و عدم توزیع مناسب است.اگرچه افزایش هزینههای جانبی مانند حمل و نقل و کارگری از واقعیتهای اقتصاد تورمی ایران است، اما نمیتوان نادیده گرفت زنجیره توزیع همچنان فاقد ساختاری شفاف و قابل نظارت است. قیمتگذاری نامتعادل، سودهای متفاوت در مراحل مختلف و عدم کنترل کارآمد بر بازار، از چالشهای اصلی هستند. برای مصرفکنندهای که با افزایش بیرویه قیمتها مواجه است، این سوال پیش میآید که اگر نهادهها با قیمت پایینتر از نرخ مصوب عرضه میشوند و عرضه مرغ نیز افزایش یافته، چرا قیمت مرغ کاهش نیافته و همچنان از تورم جامعه تأثیر میپذیرد؟در شرایط فعلی، آنچه بیش از هرچیز به چشم میآید، نیاز به شفافیت در فرآیند قیمتگذاری و نظارت مؤثر بر زنجیره تولید و توزیع است. تنها با ارائه اطلاعات دقیق، حذف واسطههای غیرضروری و اعمال نظارت دقیق بر بازار میتوان امید داشت که مصرفکننده از فشارهای بیپایان اقتصادی رهایی یابد. مسئولان باید بهجای توجیه مکرر، اقدامات عملیاتی مؤثری انجام دهند تا تناقضات موجود در بازار مرغ رفع و اعتماد عمومی به مدیریت بازار بازسازی شود.
دولت به بازار نگاه میکند؟
دولت بهعنوان نهادی که نقش اصلی را در تنظیم بازار و حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان ایفا میکند، باید رویکردی جامعتر اتخاذ کند. سامانههای کنترلی که از آنها بهعنوان راه حل یاد میشود، هنوز به مرحله اجرا نرسیدهاند یا تأثیر عملی قابل توجهی نداشتهاند. آیا این تأخیر در راهاندازی سامانهها و اقدامات نظارتی، ناشی از کمبود منابع یا ضعف برنامهریزی است؟ از سوی دیگر، نیاز به سیاستهای حمایتی بیشتری احساس میشود. اگر هزینههای کارگری، دارویی و حمل و نقل بهعنوان عوامل اصلی گرانی مطرح شدهاند، دولت باید با ارائه یارانههای هدفمند یا تسهیلات ویژه، فشار بر تولیدکنندگان را کاهش دهد تا افزایش قیمت به مصرفکننده منتقل نشود.در اقتصادی که تورم به طور مداوم قدرت خرید مردم را کاهش میدهد، افزایش قیمت مواد غذایی اساسی مانند مرغ، مستقیما بر سفرههای خانوارهای کمدرآمد تأثیر میگذارد. بر اساس دادههای اخیر، بسیاری از خانوادهها بهجای خرید گوشت قرمز یا مرغ، به سمت مصرف پروتئینهای جایگزین ارزانتر مانند حبوبات یا تخم مرغ روی آوردهاند. این تغییر الگوی مصرف، پیامدهای بلندمدتی بر سلامت و تغذیه جامعه خواهد داشت.یکی از نکات کلیدی که در گفتوگوهای مسئولان به چشم میخورد، فقدان اطلاعات شفاف و هماهنگ است. تناقض در اظهارات مسئولان مختلف، از جمله تفاوت در آمار عرضه و قیمتها، نشاندهنده نبود پایگاه اطلاعاتی جامع و قابل استناد است. نبود شفافیت، نهتنها اعتماد عمومی را کاهش میدهد، بلکه مانعی بزرگ بر سر راه اجرای سیاستهای اصلاحی است.
دولت باید با استفاده از فناوریهای جدید مانند سامانههای دیجیتالی، نظارت دقیقتری بر زنجیره تولید تا مصرف اعمال کند تا اختلاف قیمت میان تولیدکننده و مصرفکننده به حداقل برسد. واسطهگری بیش از حد در بازار مواد غذایی، یکی از عوامل اصلی افزایش قیمتها است. حذف واسطهها میتواند هزینههای اضافی را کاهش دهد. قیمت بالای جوجه یکروزه، یکی از عوامل افزایش قیمت تمامشده مرغ است. برنامهریزی برای تولید داخلی بیشتر و واردات هدفمند میتواند در کاهش هزینهها مؤثر باشد. حمایت از تولیدکنندگان در زمینه هزینههای جانبی مانند حمل و نقل و دارو میتواند از انتقال این هزینهها به مصرفکننده جلوگیری کند.
بازار مرغ، نمونهای از چالشهای گستردهتر اقتصاد ایران است؛ اقتصادی که با مشکلات ساختاری و مدیریتی دست و پنجه نرم میکند. حل این مشکلات، نهتنها نیازمند برنامهریزی دقیقتر و هماهنگی بیشتر میان نهادهای مختلف است، بلکه مستلزم ارادهای قوی برای مقابله با عوامل مخرب و فساد در زنجیره تولید و توزیع است. تا زمانی که سیاستهای شفاف، نظارت مؤثر و حمایتهای واقعی اجرا نشود، معیشت مردم همچنان تحت فشار گرانیهای بیپایان باقی خواهد ماند و اعتماد عمومی به توانایی دولت در مدیریت بحرانها کاهش خواهد یافت.