امام حسين(ع) را از كجا شناختم
محمدعلی اخوت (حقوق‌دان)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2458
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نقد عصبانیت‌های انتخاباتی

رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)

با گذشت یک هفته از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری و مشخص شدن رئیس جمهور منتخب برخی از افراد نه تنها نتیجه حاصل شده و میزان مشارکت شهروندان را قبول نکردند، بلکه در هر فرصتی تیکه‌ای به سایر رقیبان می‌پرانند و عصبانیت خود را به نمایش می‌گذارند. چرا؟
به نظر می‌رسد دلیل بخش زیادی از واکنش‌های فوق منفی نزدیکان جلیلی و قالیباف به عدم کسب نتیجه دلخواه در انتخابات اخیر، به ساختارهای ذهنی، تکیه به برخی ادبیات امیدوار کننده و سرمایه‌گذاری روی متر و معیارهای بسیار شخصی شده قوام یافته است.
به عنوان مثال؛ چنانچه فردی در انتخابات اخیر فعالیت ستادی و به اصطلاح کار را در کف میدان و میان مردم انجام داده باشد لاجرم و به دلیل زیستن در محیط کوچک ستاد و دقت کردن به ترددها و سخن گفتن بدون واسطه با مردم و طرفداران به این نتیجه می‌رسد که گزینه ما به دلیل شلوغی ستادها و مراجعه مردم عادی به ستاد رای خواهد آورد. همین‌طور حضور در تجمع‌های انتخاباتی نیز برای نزدیکان و هواداران تقویت کننده چنین ذهنیتی است و ابطال چنین امری در زمانه تبلیغات بسیار دشوار و ناممکن است و چه بسا با واکنش منفی سایر اعضای ستاد و هواداران روبرو شود.
برگزاری یک تجمع 5 هزار نفری پرشور و یا یک تجمع 20 هزار نفری در ورزشگاه و حتی دیدن بنرها و پوسترهای نصب شده در سطح شهرها عامل تقویت کننده چنین برداشت سطحی از پیروزی در کارزارهای انتخابات است؛ حتی در نظر گرفتن آرای محل تولد کاندیدا، محل زندگی و محل تولد همسر. بسیاری از فعالان ستادی اعتقاد عجیبی به تعداد بنرهای نصب شده در خیابان‌های پُرتردد شهرها دارند و چنانچه داربست‌های فلزی به دلخواه آنان اینجا و آنجای شهر نباشد از کلید واژه «ما باختیم» و یا «اصلا کسی کاندیدای ما را نمی‌شناسند» استفاده خواهند کرد. به عبارتی معیار یک فرد در زمانه تبلیغات فقط دایره محیطی و اطرافیان فرد است و نقطه تقویت توقع از بُرد و پیروزی از همین جا آغاز می‌شود. از جایی از اساسا پایه‌های استواری در زمین واقعیت ندارد.
طی روزهای تبلیغات انتخابات و با آغاز سفرهای استانی کاندیدا، یک‌باره کلید واژه «جلیلی کار را تمام کرد» به وفور در متن‌ها، عنوان کلیپ‌ها و موضع‌گیری‌ها تکرار شد. پس از سفر جلیلی به اصفهان و از استفاده از تکنیک‌های خاص فیلمبرداری هوایی و تدوین عبارت «کار تمام شد» نقل محافل و ستادهای متعلق به سعید جلیلی شد. واژه‌ای که به شکل دیگری در کمپین تبلیغاتی مسعود پزشکیان و دور اول رقابت‌ها به چشم می‌خورد. تکرار «ما روز شنبه جشن می‌گیریم» و «به رئیس جمهور آینده سلام کنید» یکی از همان واژه‌هایی بود که براساس جمعیت تجمع‌های انتخاباتی به مخاطبان خبر از پیروزی می‌داد، در صورتی که نتیجه انتخابات نه مشخص بود و نه نظرسنجی‌ها بازتاب دهنده چنین شرایطی بودند. خصوصا در دور اول تبلیغات که عملا همه چیز در هاله‌ای از ابهام بود و حتی نزدیکان قالیباف با قدرت تمام خواهان استعفای جلیلی  بودند، تقاضایی که بیش از اندازه غیر واقعی و ذهنی‌سازی شده بود.
چنانچه متن‌های منتشر شده توسط حلقه اول سعید جلیلی را بازخوانی کنیم به دفعات با کلیدواژه‌هایی همچون: کار تمام شد، اصفهان برای جلیلی به پا خواست، مشهد کار را تمام کرد، در دور اول کار تمام می‌شود، یک یا علی دیگر کار تمام است و... روبرو می‌شویم. تردیدی نیست که در شرایط هیجانی تکرار این واژه‌ها دارای بار معنای بزرگتری خواهند شد و تصویر آینده با شربت شیرین پیروزی را از همین امروز به کام طرفداران خواهد ریخت. در واقع قبل از آنکه نتایج صندوق‌های رای مشخص شود طرفداران خود را پیروز میدان می‎دانند، از همین‌رو وقتی نتیجه رقابت‌ها به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد و خدشه جدی به تصویر ذهنی فرد وارد می‌شود ناخواسته با ادبیات نفی کاندیدای جریان طرف مقابل روبرو می‌شویم. تولید بخش زیادی از ادبیات سطحی و سخیف این روزها ریشه در چنین برداشتی از رقابت‌های انتخاباتی دارد؛ ادبیاتی که به جای تکثیر همدلی و کار برای کشور، همچنان در فضای تبلیغات انتخابات سیر می‌کند.
بنابراین بی‌دلیل نیست که حتی برخی رای دهندگان به سعید جلیلی پای شورای نگهبان را نتیجه انتخابات به میان کشیدند. چرا که کلیت ذهنیت ایشان براساس پیروزی صورت‌بندی شده بود و برای نشان دادن اینکه آن تصویر سراسر ذهنی با واقعیت‌های ذهنی‌شان همخوان بود، تیغ تیز نقد را به چهره هر کسی می‌کشند تا مبادا آن تصویر دلنشین سابق دچار ایراد گردد. به عبارتی ما و جریان ما پیروز بوده است، اما دیگران کارشکنی کردند! برداشت فانتزی از سیاست و رقابت‌های نفس‌گیر یعنی تکرار همین تصورات ذهنی که گاه پرده خیال، اوهام و تصویر سازی‌های نامتعادل را پشت سر می‌گذارد.