غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


“ شجاعت” لازمه تفکر، لازمه دمکراسی

مسعود نادری( فعال فرهنگی)

“ شجاعت”  لازمه تفکر، لازمه دمکراسی

مسعود نادری( فعال فرهنگی)

  در علم منطق رابطه بین “ تفکر” و “ دمکراسی “ از بین چهار حالت تساوی، تباین، عموم و خصوص من وجه و عموم خصوص مطلق ، “عموم خصوص من وجه” است. یعنی ضمن داشتن تفاوت، نقاط مشترکی هم دارند. یکی از نقاط مشترک آنها این است که لازمه هر دو “طلب مجهول” است . در تعریف کلاسیک تفکر می‌خوانیم ، “ سیر از مقدمات معلوم برای معلوم کردن مجهول مطلوب.” و در تعریف دمکراسی گفته شده است ، “روش‌‌های معین ، نتایج نامعین” پس در هر دو نتایج از قبل نامعین و مجهول هستند . . از آنجائیکه حقیقت تفکر تابعی از متغییر نامعین بودن نتیجه آن است ( سو گیری در تحقیقات علمی ، علم را از حقیقت آن دور می‌کند) پس هر چه نتیجه تفکر قبل از اتمام تحقیقات روشن‌‌‌‌‌تر باشد، ما از یک تفکر و تحقیق حقیقی دورتر می‌شویم.
در دمکراسی هم هر چه نتیجه انتخابات قبل از انتخابات معین‌‌‌‌‌تر باشد ، از دمکراسی حقیقی فاصله گرفته‌ایم . با توجه به اینکه حقیقت علم و دمکراسی به روش آنان وابسته است لذا روش نتیجه‌گیری در تفکر و دمکراسی از خود نتیجه مهمتر است؛  زیرا اگر از راه مخصوص آن نگذریم هرگز نه دمکراسی محقق می‌شود و نه تفکر .  اما تفکر و دمکراسی شباهت دیگری هم دارند. از لوازم ضروری هر دو “ شجاعت “ است.  همانطور که گفته شد ، در هر دو ما طالب امری هستیم که نمی‌دانیم چیست. طالب امر مجهول بودن در تحقیقات علمی و نتیجه نامعین را طلب کردن در دمکراسی “شجاعت” می‌خواهد.  هم آن امر نامعین که بوسیله دمکراسی معین می‌گردد. ممکن است جامعه را دچار تحولی عمیق و گسترده کند و هم آن امر مجهول که به وسیله تفکر و تحقیق معلوم می‌شود. ممکن است اعتقادات پیشین را زیر و رو کند. اما چه باک که : هر چه آن خسرو کند شیرین بود . البته از آنجائیکه رابطه بین تفکر و دمکراسی از نوع عموم خصوص من وجه است، با هم تفاوت‌هایی هم دارند. از تفاوت‌های آنها یکی آن است که اگر حکومت کنندگان تکیه به همه مردم داشته باشند و نه گروهی خاص، نتیجه انتخابات هرچه باشد جای نگرانی ندارد چون نهایتا حکومت به دست اکثریت می‌افتد و چون اکثریت حکومت می‌کنند امنیت هم ایجاد می‌شود. لذا با فرض تکیه حکومت کنندگان به همه مردم ، دمکراسی نه تنها ترس آور نیست که آرامش بخش و امنیت‌زا هم هست. اما این خصوصیت در تفکر نیست. تفکر بدون محدودیت، همیشه دل شیر می‌خواهد. کافی است کمی به سونامی که نظریه داروین در زمینه‌ها و حوزه‌‌های مختلف ایجاد کرده توجه کنیم. باری محدود کردن مردم در امر انتخابات و همچنین محدود کردن اندیشمندان در امر تحقیقات نه تنها دمکراسی و تفکر را از معنای حقیقی خود دور کردن است که نشانه عدم شجاعت هم است.