«وفاق» به مویی بند است
محسن خرامین(روزنامه‌‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2554
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید





در کرده‌ها و نکرده‌هایتان تجدید نظر کنید!

ولی‌الله شجاع‌پوریان (مدير مسؤل)

در کرده‌ها و نکرده‌هایتان  تجدید نظر کنید!

    ولی‌الله شجاع‌پوریان (مدير مسؤل)

 در روزهای گذشته اتفاقات ریز و درشت بسیاری در فضای رسانه‌ای و افکار عمومی کشور بازتاب داشت که غالب آنان نیازمند نظارت، پیگیری و بعضا مجازات متخلفان و مسببان است. کشف یکی از بزرگ‌ترین فسادهای مالی در واردات چای، اعلام وجود ابهاماتی در سرنوشت 17 هزار میلیارد در شهرداری تهران، ترک فعل بسیاری از مدیران و مسئولان در موضوع آلودگی هوا و تعطیلی مداوم مدارس و استشمام هوای مسموم در کلانشهرهای کشور، استفاده از آب کشاورزی برای آبیاری در مشهد، افزایش قیمت مرغ به مرز 100 هزار تومان و قریب به 20 هزار تومان بالاتر از نرخ مصوب دولت، بازپس دادن بنزین وارداتی توسط طالبان در افغانستان به دلیل کیفیت پایین، افشای جزئیات جدیدی از ماجرای شاسی بلندها و نمایندگان مجلس و ... که هرکدام‌شان به دلیل عدم رسیدگی و بررسی مناسب و عدم اقناع افکار عمومی در برخورد با متخلفان، تار و پود سرمایه اجتماعی نظام و کشور را هدف قرار داده و بر جریان نارضایتی مردم از نحوه حکمرانی در کشور افزوده‌‌است.
 واکنش حاکمیت و مجموعه‌های نظارتی مرتبط با این اتفاقات، نیز با ابهام و انفعال و سکوت همراه بوده که بر برخی گمانه‌زنی‌ها و بد بینی ها افزوده‌ است
 اما ناگهان در اقدامی عجیب و قاطع(!) سخت‌ترین و ضربتی‌ترین واکنش حاکمیت در برخورد با پیرمردی خوش‌مشرب در بازار ماهی‌فروشان رشت مسأله سازشد؛ پیرمردی 70 ساله با شهرت “صادق بوقی”  که معمولا بدون استفاده از هیچ گونه ساز و آلات موسیقی و صرفا با تکیه بر ذوق و قریحه و روحیه شاد خود، جماعتی اندک را در بازار به وجد می آورد و کلیپ آن نیز به شدت مورد استقبال افکار عمومی قرار می‌گرفت، در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد و بدین واسطه اسباب انبساط خاطر بخشی از مردم را در این روزهای تلخ و دشوار فراهم می‌کرد.
بازداشت این پیرمرد شاد ، مسدود کردن صفحه شخصی او بدون مسجل شدن هیچ جرم و اتهامی و بازداشت 12 نفر از کسانی که ویدئوهای شادی این پیرمرد را منتشر کردند، اتفاق عجیبی بود که از سوی برخی افکار عمومی “انتقام سخت”  از یک شادی خودجوش مردمی بود!
طنز این ماجرا به‌گونه‌ای است که اگر این روایت برای هر غیرایرانی یا ایرانی دور از وطن نقل شود، بدون تردید آن را به حساب شوخی، دوربین مخفی و یا نهایتا سوتفاهم خواهد گذاشت و با لبخندی از کنار آن خواهد گذشت. اما واقعیت این ماجرا، جدای از مضحک بودن، جنبه‌های دردناکی دارد که این روزها در شبکه‌های اجتماعی و میان افکار عمومی به آن اشاره می‌شود. اما متاسفانه این‌گونه رفتارهای متناقض و عجیب و غریب به واکنشی رایج در فضای سیاسی و امنیتی کشور تبدیل شده است، واکنش هایی که با هیچ منطق دینی، مذهبی، اجتماعی، انسانی، اخلاقی و حتی سیاسی و امنیتی سازگار نبوده و مشخص نیست عاملان این گونه برخوردها با چه استدلال و منطقی چنین واکنش‌هایی را رقم می‌زنند؟!آیا افکار عمومی با این پرسش و ابهام مواجه نمی‌شود که سرنوشت پرونده عمل منافی عفت مسئول بلند‌پایه در همین استان محل زندگی پیرمرد رشتی، به کجا رسید که اکنون این چنین سخت‌گیرانه صادق بوقی را بدون ارتکاب هیچ جرم قانونی مورد مجازات قرار داد‌ه‌اند؟! اصولا مسئولان محترم وقعی برای مردم، پرسش‌ها و نظرات آنان قائل هستند؟ یا فقط در فضای حوادث سال گذشته و از سر ناچاری مردم را به گفتگو دعوت می‌کردند و ملتمسانه از هنرمندان و خوانندگان درخواست می کردند فضای تاریک و مرده جامعه را با برگزاری کنسرت و خنده و شادی تغییر دهند؟!
نتایج انباشت نارضایتی از چنین تصمیمات سخت‌گیرانه و عجیب و غریب خیلی دیر یا زود در آینده نزدیک آشکار خواهد شد، شوربختانه در فقدان منطق و عقلانیت، سرمایه اجتماعی نظام و اعتماد عمومی مورد دستبرد قرار گرفته و دلسوزان نظام و کشور نیز یا از روی ناچاری  و یا بی‌اثری، چشم و زبان خود را بر این گونه رفتارها بسته‌اند، اما آیا مسئولانی که رای به چنین احکامی می‌دهند در محافل خصوصی از خودشان نمی‌پرسند شادی خودجوش یک پیرمرد رشتی با گویش محلی و منطبق بر فرهنگ بومی آن هم در فضای بازاری که این روزها به لطف تدبیر و عنایت مسئولان آشفته‌تر از هر زمان دیگری است، چه آسیبی برای فرهنگ، نظام، انقلاب و اسلام دارد؟ ای کاش به جای اینکه رقص پیرمرد رشتی رگ غیرت عده‌ای را برجسته کرد، برای عده‌ای این تلنگر ایجاد می‌شد که چرا قیمت ماهی در همین بازار به قدری گران شده که سرانه مصرف ماهی ایرانیان به یک پنجم ژاپنی‌ها و یک سوم کانادایی‌ها تقلیل یافته است؟!
این روزها و روزگار می‌گذرد اما آثار و عواقب چنین تصمیمات غیرمنطقی و سخت‌گیرانه آینده این جوانان و دینی  را نشانه خواهد گرفت که مسئولان مرتبط ادعا دارند برای برپایی و مراقبت آن این اعمال عجیب را انجام می‌دهند.
باید به این دلواپسان گفت اگر کم‌ترین علقه و علاقه‌ای به دین و خاک و مردم این سرزمین دارید اجازه ندهید بیش از این چنین تصمیمات نابخردانه‌ای به پای دین و مذهب نوشته شود، مردمانی با رقص و آوازهای محلی در گوشه و کنار این سرزمین، قرن‌ها مدافع و مقوم همین اسلامی بوده‌اند که امروز به ابزار اعمال قدرت و حاکمیت شما تبدیل شده است، اندکی تفکر و تامل و درنگ قبل از انجام برخی امور، نه تنها آن را با مشکل مواجه نخواهد کرد، بلکه منطق و پشتوانه قدرتمندی برای آن فراهم کرد. دیگر خود دانید و تامل‌ها و تفکرهایتان. به نظر می‌رسد که اگرچه کسی را- که نباید- مجازات کرده‌اید، اما کس یا کسان دیگری را -که باید- مجازات نکرده‌اید؛ هر دو فهرست طولانی هستند. در هردو تجدید نظر کنید.