خواب آشفته سرمایهگذاری نفت
رضا صادقیان (روزنامهنگار)رضا صادقیان- در هنگام رویارویی با مشکلات در حوزههای مختلف حکمرانی و خصوصا صنعت نفت و گاز، آنچه در میان هیاهوی خبری مفقود میشود، پرداختن به بنیانهای ظهور چنین مسائلی است.
این روزها کسی به حرفهای مبتنی بر واقعیت وزیر نفت در ماههای گذشته شهریور و آذرماه سال جاری نمیپردازد، بلکه همه از سخنان او درباره «سرمای سخت اروپا» حرف میزنند. نگرشی که نشانگر موضعگیری کاملا سیاسی و دور از نگاه کارشناسی و تخصصی در حوزه سیاستهای انرژی است، اما همین کلیپ به صورت گسترده در شبکههای اجتماعی میچرخد و آنچه مخاطب از این حرفها و مواضع خاص متوجه میشود، نادرست بودن این پیشبینی است. حرفهایی که به نظر میرسد از سر ذوق و برای خوشایند بدنه رسانهای گفته شده که روزگاری است خبرهای بدبختی و تیرهروزی دنیای غرب و آمریکا را بهتر از رویدادهای داخلی پوشش میدهد! بگذریم.
شهریور ماه امسال وزیر نفت در گفتوگویی از نیاز کشور به جذب 145 میلیارد دلار سرمایه برای احیای صنعت نفت و گاز خبر داده بود. در همان گفتوگو مشخص بود نگاه ایشان به حضور شرکتهای چینی است و چنانچه امکان حضور این کشورها در صنعت نفت و گاز فراهم شود، امکان احیاء و سپس توسعه این صنعت فراهم خواهد شد. در گفتوگوی دیگری که تاریخ آن آذرماه است، وزیر نفت گفت: براساس برآوردهای صورت گرفته این صنعت نیازمند سرمایهای معادل ۲۵۰ میلیارد دلار است. از سخنان وزیر مشخص بود که این سرمایه در جهت «طرحهای نیمهتمام صنعت نفت و لزوم نوسازی و بهسازی تجهیزات این صنعت» است. در واقع وزیر نفت همان سخن قدیم را با عدد جدید تکرار کردند. فهم و شیوههای جذب این عدد زمانی دشواتر میشود که متوجه بشویم کشور قطر برای میزبانی جام جهانی 2022 مبلغ 200 میلیارد دلار برای ساخت استودیوم ورزشی، هتل، حمل و نقل عمومی، بهروز رسانی تجهیزات هوایی و نصب تاسیسات سرمایشی در برخی معابر را هزینه کرده است.
اندکی به گذشته بازگردیم تا درک عدد اعلام شده از سوی وزیر نفت و شرایط امروز این صنعت را بهتر متوجه شویم. براساس نظر کارشناسان در هنگام تدوین برنامه پنجم توسعه و در جهت جذب سرمایه خارجی در صنایع بالادستی نفت و گاز، کشورمان نیازمند 125 الی 150 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی بود. براساس آمارهای موجود بهترین جذب سرمایه خارجی در دولت دهم و سال 1391 انجام و دولت موفق شد رقم 3.5 میلیارد دلار در این حوزه جذب کند. هر چند این عدد در مقایسه با نیاز واقعی کشور رقم قابل توجهی نیست، اما توان جذب در همین حدود بوده است. چنانچه کارنامه هشت سال دولت یازدهم و دوازدهم را در این بخش مهم و با اهمیت مدنظر داشته باشیم، در مجموع دولت موفق به جذب کمتر از 5 میلیارد دلار سرمایهگذاری در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی شده است. رقمی که در مقایسه با نیازهای مبرم داخلی شوخی به نظر میرسد و حکایت از آن دارد که سیاستگذاریهای مناسب برای جذب سرمایهگذار خارجی اتفاق نیفتاده است. در واقع نه تنها پیشرفتی حاصل نشده است، بلکه نسبت به یک دهه گذشته در حوزه صنعت نفت و گاز عقبتر رفتهایم. بنابراین کمبود گاز این روزها ریشه در عدم جذب سرمایهگذاری خارجی و موانع موجود در این بخش بوده است.
سرمایهگذاری در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی با توجه به جایگاه ایران در حوزه تامین انرژی و سیاستگذاری براساس منابع طبیعی از اهمیت دو چندانی برخوردار است؛ حتی اگر تنها به نفع مالی دقت کنیم و سایر مسائل را نادیده بگیریم. اما جذب سرمایهگذاری خارجی با توجه به پایدار بودن تحریمها و وجود برخی موانع برای سرمایهگذاران خارجی و همچنین عدم ثبات در سیاستگذاری طی دهههای گذشته، در عمل کشور را در تنگای اجرای سیاستهای توسعهمحور در صنایع بزرگ قرار داده، مسیری که به غیر از فرسودگی تجهیزات و کاهش میزان تولید را به دنبال نداشته است. به عبارتی آنچه امروز به عنوان افت فشار گاز و نرسیدن گاز به استانهای شمالی اتفاق افتاده است، نشانه روشن عدم توسعه و عدم احیاء ظرفیتهای پیشبینیپذیر بوده است و چندان به شخصیتها، دولتمردان دیروز و امروز ارتباط مستقیم ندارد و تا مادامی که شرایط برای جذب سرمایههای خارجی فراهم نگردد، چه بسا وضعیت صنعت بزرگ نفت، گاز و پتروشیمی با دشوارههای دیگری نیز روبرو شود. سختیهایی که بخشی از آن لاجرم در زندگی عادی شهروندان نمایان خواهد شد.