موافقان و مخالفان بودجه خیرهکننده سریال حاتمیکیا چه میگویند؟
جنجالهای پیش از تولید یک سریال بزرگ
همدلی| علی نامجو:ماجرا از آنجایی شروع شد که بعد از ساخت سریال یوسف پیامبر، زندهیاد فرجالله سلحشور به فکر ساخت سریالی برای حضرت موسی با محوریت قوم بنیاسرائیل افتاد تا به تعبیر برادر مداحش، کمر اسرائیلیها را در دوره حاضر بشکند.
او سالها زمان خود را صرف نگارش فیلمنامه این سریال هفتاد و دو قسمتی کرد و به تعبیر برادرش روی دیالوگ به دیالوگ این اثر، وقت گذاشت. آرزوی این چهره انقلابی البته به حقیقت بدل نشد و پیش از آنکه مجال اجرای این کار برای چهره نهچندان کم حاشیه تلویزیون و سینمای ایران فراهم شود، بیماری وجودش را فراگرفت و درنهایت هم در پی پیشروی همان بیماری چشم از جهان فروبست.
پس از مرحوم سلحشور، نوبت به جمال شورجه از دیگر کارگردانان شناختهشده جریان اصولگرایی رسید که بهعنوان کارگردان ساخت این سریال را به دست بگیرد. با توجه به پیشینیهای گرانی که درباره بودجه لازم برای ساخت این سریال انجام شده بود، جمال شورجه و سید احمد میرعلایی تلاش کردند تا سرمایهگذاری خارج از سازمان صداوسیما برای کار پیدا کنند و به همین منظور به سراغ بانکها رفتند؛ در آن روزها، رقم برآورد شده برای ساخت سریال «موسی» ۲۵۰ میلیارد تومان بود.
همان ایام هم محمود فلاح؛ تهیهکننده تلویزیون درباره سرانجام پروژه «سلمان فارسی» گفت: «برآورد اولیه ما برای تولید این سریال حدوداً ۶۰ میلیارد تومان است.»
با اعلام بودجه لازم برای ساخت سریال حضرت موسی از سوی عوامل سازنده این اثر، برخی افراد که در آن ایام مسئولیت نظارت بر این حوزه را بر عهده داشتند ازجمله عباس نعمتی با این برآورد مخالفت کردند و نهایت اعلام کردند حداکثر بودجه موردنیاز برای ساخت سریالی با این مختصات، ۲۲ میلیارد تومان است. در سازندگان اثر اعلام کردند تنها حدود ۱۰۰ میلیارد تومان پول به بازیگران برای حضور در این کار، پرداخت شده است.
نکته مهم درباره کارهای بزرگ در حوزه سریالسازی اما آن بود که معمولاً برآوردهای اولیه با هزینه تمامشده آن اثر، تفاوت فاحشی دارد و در پایان و بعد از تمام شدن کار ساخت چنین سریالهایی معمولاً باید منتظر مبالغی دو تا سه برابر پیشینیهای اولیه بود.
علت هم البته مشخص است؛ وجود شرایط اقتصادی خاص در کشور ما و تورم موجود در این حوزه همیشه سبب میشود آثاری که بهصرف زمان چندین ساله برای کامل شدن نیاز دارند، تورمهای چندصددرصدی را هم تجربه میکنند و برای مثال هزینه ساخت لوکیشن و فراهم کردن تجهیزات در بازه زمانی طولانی و پرداخت هزینههای جاری در چنین پروژههایی سبب میشود هیچوقت پیشینیها در پایان محقق نشود. البته در طول سالیان نمونههای کمی هم نداشتهایم که حتی هزینه پایانی پروژه در آن با برآورد اولیه، ده برابر اختلاف داشته است؛ سریال «مختارنامه» که برآورده اولیه ۲ میلیارد تومان بود اما با ۲۴ میلیارد تومان به پایان رسید، سریال «یوسف پیامبر» که برآورد اولیه آن ۹۰۰ میلیون تومان بود و با ۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به پایان رسید، از آن جملهاند.
دلیل دیگر اختلاف برآورد اولیه عوامل سازنده سریال با تخمین ارائهشده از سوی ناظران هم به دلیلی بازمیگشت که از سوی پسر مرحوم سلحشور در گفتوگو با روزنامه کیهان بیان شد.
به گفته او وقتی بودجه ساخت فیلم سینمایی «محمد رسولالله» ۱۵۰ میلیارد تومان شده، طبیعتاً ساخت یک سریال هزینه بیشتری برمیدارد.
در حقیقت جابهجایی توقع عوامل این سریال، متأثر از هزینه فیلم مجید مجیدی بود. فیلمی که هزینه ساختش را بنیاد مستضعفان پرداخت کرد و البته تعدادی لوکیشن پرهزینه هم برایش ساخته شد.
درنهایت، ۱۹۷ میلیارد تومان بودجهای بود که عوامل و ناظران صداوسیما بر سرش توافق کردند. تعیین این رقم برای بودجه سریال حضرت موسی سبب شد عوامل سریال سلمان فارسی هم که به مبالغی بسیار کمتر از این راضی شده بودند در رقابت با همتایانشان در سریال حضرت موسی، بودجهای بالاتر را طلب کنند . درنهایت موفق به تصویب بودجه ۲۶۰ میلیارد تومانی برای اثر خود شوند.
در این اوضاعواحوال، سریال «موسی» مسیری را آغاز کرد که در ادامه سریال «سلمان فارسی» هم در آن گام گذاشت و درنهایت بدعتی ایجاد شد که نشان میداد برای تصویب بودجه سریالهای الف دیگر تنها در نظر گرفتن عوامل فنی کافی نیست.
ساخت سریال سلمان فارسی در ماه پایانی پاییز 98 آغاز شد اما افزایش بودجه موسیقی سبب شد این سریال در عمل به علت کمبود بودجه لازم، متوقف شود.
گذر زمان باعث شد نشانههای بیماری در جمال شورجه هم روزبهروز بیشتر و بیشتر شود و درنهایت او را زمینگیر کند. در این اوضاعواحوال نامهای مختلفی بهعنوان جایگزین او برای ساخت یکی از مهمترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران یعنی حضرت موسیقی مطرح شد تا درنهایت، ابراهیم حاتمیکیا کارگردانی این اثر مهم؛ دستکم از منظر موج رسانهای و البته بودجه ساخت را بر عهده بگیرد. سیداحمد میرعلایی هم که پیشتر بهعنوان تهیهکننده این اثر معرفی شده بود در توقف طولانی آغاز به تولید این کار، از سریال فاصله گرفت تا سیدمحمود رضوی؛ تهیهکننده پرحاشیه ینما که در این ایام سمت مشاور فرهنگی و هنری قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی را بر عهده دارد، بهعنوان تهیهکننده جدید سریال موسی معرفی بشود.
البته که هم ابراهیم حاتمی کیا نامی موفق در قامت کارگردانی سینما در ایران دارد و هم سید محمود رضوی چهرهای صاحبعنوان در قامت تهیهکننده در سینمای ایران به شمار میرود. اما هردوی این آدمها در یک نکته مشترک هستند؛ هیچکدام تجربه یک سریال تاریخی هرچند جمعوجور را در کارنامه ندارند. رضوی که بهکلی تا امروز سریالی نساخته و حاتمیکیا هم بعد از ساخت دومین سریالش؛ «حلقه سبز» نتیجه قابل قبولی به دست نیاورده است. او بعد از پایان آخرین سریالش به نشانه همراهی با انتقادها گفته بود: «به این نتیجه رسیدم که سریالساز نیستم، من مثل خلبانیام که ۹۰ دقیقه میتواند بپرد و توانایی پرواز بلندمدت را ندارم.»
ماجرای سریال حضرت موسی و بودجه این اثر بزرگ تلویزیونی اما چند روز قبل و پس از سخنان نمایندگان مجلس درباره لزوم کمک به سازندگان این کار برای آغاز به کار تولید سریال دوباره در مرکز توجه رسانهها قرار گرفت. حجتالاسلام محمدرضا میرتاج الدینی؛ نایبرئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس، دراینباره گفته بود: «ما هم همهجانبه حمایت کنیم سریال موسی (ع) را با شیوههای تکنولوژی جدید شروع کنند و بیش از این تعلل نکنند. تولید این سریال خیلی طول کشیده و از آن زمانی که حرف آن و سناریوی مرحوم فرجالله سلحشور به میان آمد خیلی طول کشیده است. ما این موضوع را از رؤسای صداوسیما میخواهیم تا پایان سال، سریال موسی (ع) را کلید بزنند و در بودجه ۱۴۰۲ برای آن بودجه و بحثهای حمایتی را خواهیم داشت.»
میرتاج الدینی این را هم گفته بود که هرکدام از سریالهای «موسی» و «سلمان فارسی»، دو هزار میلیارد بودجه میخواهند. یعنی برای ساخت دو سریال الف وِیژه قرار است ۴ هزار میلیارد تومان هزینه شود.
بعد از سخنان این نماینده مجلس، جواد نیکبین؛ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم سخنان میرتاجالدینی را تائید کرد و گفت: «ساخت این سریال برای ما اهمیت ویژهای دارد و باید به جریان بیفتند.»
در حالی امروز برای ساخت سریال حضرت موسی رقم 2 هزار میلیارد تومان بهعنوان بودجه لازم اعلام میشود که 5 سال قبل و بعد از توافق عوامل سازنده و ناظران صداوسیما رقم موردتوافق برای ساخت این اثر نهایتاً به 200 میلیارد تومان رسیده بود. این افزایش ده برابری در حالی اتفاق افتاده است که هنوز هیچ نشانهای از اراده جدی برای ساخت این سریال در این ایام دیده نمیشود. بر این اساس میشود نتیجه گرفت حتی اگر همین امروز کار ساخت سریال را آغاز کنند، در پایان عددی بسیار فراتر از این پیشبینی بهعنوان هزینه تمامشده ساخت این سریال خرج خواهد شد؛ عددی بین 7 تا 10 هزار میلیارد تومان.
البته سید محمود رضوی؛ تهیهکننده این سریال در توئیتی به پیشبینی این عدد بهعنوان مبلغ تمامشده سریال از سوی منتقدان واکنش نشان داده و نوشته است: «حاکمی مردی را به هزار ضربه شلاق محکوم کرد. مرد گفت: ای حاکم، یا شلاق نخوردهای یا هزار نمیدانی چقدر است! حالا داستان همین است یا سریال نساختید یا ۱۰هزار میلیارد نمیدانید چقدر است! شما که میخواستید دروغ بگید لااقل ۱۰هزارمیلیارد دلار میگفتید که باکلاس باشه و بتونید فحش آبدارتر بدید!»
کیوان کثیریان منتقد شناختهشده سینمای ایران هم به اعلام مبلغی که بهعنوان بودجه ساخت سریال حضرت موسی بهطور رسمی از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعلام شده، واکنش نشان داده و نوشته است: نمیدانم درباره خبر اختصاص هزاران میلیارد تومان برای ساخت سریال «موسی» (ع) به کارگردانیِ ابراهیم حاتمیکیا چه میشود گفت. در شرایط بغرنج اقتصادی و اجتماعی مردمی که از تهیهی مایحتاج اولیه زندگی خود ناتوانند و در اوضاع ناامیدکننده و بلاتکلیف سینما و فرهنگ که هیچ سینماگر و هنرمند مستقلی قادر به کار کردن نیست، هزینه کردن هزاران میلیارد تومان برای یک سریال چه معنایی دارد؟ در شرایطی که کشور در سختترین وضعیت اقتصادی خود -احتمالاً در طول تاریخ- به سرمیبرد و روزبهروز «فلاکت» در جامعه فراگیرتر میشود، در شرایطی که کسر بودجه کلان دولت در کمین جیب ملت نشسته و مالیاتهای رنگارنگ و کمرشکن انتظار مردم بینوا را میکشند، هزینه کردن اینهمه پول بیزبان از محل بیتالمال با کدام دلیل عقلانی و قانونی قابل توجیه است؟ این بودجه واقعاً از کدام محل، تأمین و پرداخت میشود؟ آیا رضایت مردم که علیالظاهر صاحبان اصلی این بودجهاند، لحاظ شده؟ آیا آقایان قرار است اشتباه فاحش پروژهی فاجعهبار و شکستخوردهی مجید مجیدی – محمد رسولالله (ص)- را در ابعاد بزرگتر تکرار کنند؟ فیلمی که با بودجه نجومیاش، نه در اکران داخلی موفق بود و نه در ابعاد بینالمللی، به کوچکترین توفیقی دست یافت. آیا این پروژه، اهداف سیاسی را دنبال میکند و برای مبارزه با اسرائیل طراحی شده؟ اگر اینطور است آیا اساساً به این فکر شده که محل ارائه و پخش چنین پروژه عظیمی کجاست؟ در تلویزیون خودمان؟ که چه کسی تماشا کند؟ هدف از صرف اینهمه وقت و سرمایه برای این پروژه چیست؟ ارزشافزوده آن کدام است؟ و قرار است چه نتیجهای داشته باشد و چه منافعی عاید چه کسانی یا چه گروهی شود؟ و بهراستی آیا این سؤالات، گمانهی مشکوک بودن این پروژه را تقویت نمیکند؟»
وی افزود:« اصلاً یک سؤال کلیدی! چرا ساختن سریال «موسی» (ع) برای جمهوری اسلامی اینقدر مهم است ولی مثلاً ساخت سریال حضرت عیسی (ع) یا حضرت ابراهیم (ع) اینقدر اهمیت ندارد؟ این اهمیت ازچهروست که پس از گذشت سالها با تغییر سه کارگردان (سلحشور، شورجه، حاتمیکیا)، آقایان هنوز بیخیال «موسی» نشدهاند؟ این اهمیت ازچهروست که هزاران میلیارد تومان میارزد؟ دقت کنید؛ هزاران- میلیارد- تومان.»
این منتقد سینما افزود:« نمیدانم این علاقه شدید برای تصویر کردنِ داستانهای قوم بنیاسرائیل از کجا سرچشمه میگیرد(حضرت سلیمان، مردان آنجلس، یوسف پیامبر، موسی و…) ولی امیدوارم مسئولان تلویزیون، کارگردان و تهیهکننده سریال موسی (ع) توضیحات متقاعدکنندهای برای اقناع افکار عمومی داشته باشند، گرچه گمان نمیکنم هیچ مسئولی در این کشور نیازی به پاسخگویی در هیچ موردی احساس کند.»
موافقان و مخالفان تخصیص چنین بودجهای برای ساخت این سریال، هر یک نظرگاهی دارند و بر همین اساس و دلایلی را مطرح میکنند. در این میان اما چند نکته را نمیشود از قلم انداخت؛ اول اینکه فیلم مجید مجیدی که بودجهاش سبب افزایش اولیه سریال حضرت موسی شده بود، برای سینمای ایران در سطح ملی و بینالمللی چه موفقیتی کسب کرد و حالا انتظار مدیران و نمایندگان و بهطورکلی مسئولان از سازندگان چنین سریالی دقیقاً چیست؟ اگر میتوانند متر و معیار دقیقی دراینباره ارائه کنند و پیش روی موافقان و مخالفان قرار بدهند، همین نقطه نظرات هم میتواند از فیلتر منتقدان عبور کند و درنهایت انتظارت واقعی را ازآنچه دستنیافتنی است تا حدود زیادی جدا کند و از طرف دیگر هم آن دسته از پیشینیهای کیفی و کمی معقول را در گوشهای ضبط کند برای آینده؛ برای آن روزی که بالاخره سریال حضرت موسی بعد از سالها به پایان رسیده است و آنوقت میشود میزان موفقیتش را اندازهگیری کرد؛ اینکه آیا مطابق با آرزوی مرحوم سلحشور موفق شده کمر رژیم اشغالگر قدس و همپیمانانش در منطقه و جهان را بشکند؟ اینکه تا چه اندازه میتواند بهعنوان اثری متحدکننده در داخل مرزهای ایران عمل کند؟ و درنهایت اینکه برای ایران در سطح جهانی چه رهآوردی را به دنبال خواهد داشت.