غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


سوخت چراغی که به خانه رواست!

صلاح‌الدین هرسنی (کارشناس مسائل بین‌الملل)

«هر زمان مقامات لبنانی در خصوص دریافت سوخت و همکاری‌های دو کشور در حوزه انرژی آمادگی خودشان را اعلام کنند، ما آماده ارسال سوخت به لبنان هستیم.»
گزاره‌ی فوق بخشی از اظهار نظرهای اخیر حسین امیرعبدالهیان وزیر امور خارجه کشورمان در سفر به لبنان و گفتگو با مقامات رسمی این کشور بوده است.
 این اظهار نظر و اعلام آمادگی برای سوخت‌رسانی از سوی ایران به لبنان در شرایطی صورت می‌گیرد که سرمای زمستان تهران، جای سرمای زمستان اروپا را تحت تاثیر مجازات احتمالی پوتین از اروپا در بحران اوکراین گرفته است، به‌گونه‌ای که بسیاری از کارخانه‌ها، واحدهای تولیدی، مدارس و سایر ارگان‌ها در اغلب استان‌های ایران برای مصونیت از گزند سرمای زمستان چاره‌ای جز تعطیلی ارگان متبوعه خود نداشته‌اند.
 اینکه روابط لبنان با ایران به ویژه با جریان حزب‌الله و البته به مثابه یک نیروی نیابتی در مناسبات منطقه‌ای غرب آسیا و به واسطه یک تهدید مشترکی چون اسرائیل یک رابطه راه‌بردی و راه‌کنشی است، شکی در آن نیست و همین روابط راه‌بردی سبب می‌شود که لبنان و جریان حزب‌الله بخواهد خود را پشت‌گرم و مستظهر به حمایت‌های تهران در جنگ‌های نیابتی به ویژه در منازعات فزاینده در مقابل تهدیدات و گستاخی‌های تل‌آویو(به‌ویژه در شرایط قدرت‌یابی دوباره نتانیاهو) و حتی تهدیدات بالقوه مجموعه‌های عربی ببیند. البته مواضع اعلامی تهران در قبال لبنان به واسطه مخابره پیام‌ها از طرف وزیر امور خارجه کشورمان بیان می‌کند که تهران از ره‌گذر این روابط راهبردی، قصد دخالتی در امور داخلی لبنان ندارد و ترجیح می‌دهد که مردم لبنان و مقاماتش برای آینده روند‌ها و تحولات سیاسی لبنان تصمیم‌گیری نمایند.
 اما مسئله چالشی و بحث‌برانگیز نه آن است که چرا تهران باید لجستیک لبنان به ویژه در مقابله تهدیدات فزاینده تل‌آویو و معادلات پر آشوب منطقه غرب آسیا باشد، بلکه مسئله این است که چرا به‌رغم بحران در کمبود انرژی به ویژه در موسوم یخبندان گازی، مقامات تصمیم‌ساز تهران دست به حاتم‌بخشی زده‌اند و قطع سوآپ گازی ترکمنستان را بهانه این کمبود قرار داده‌اند. 
در این ارتباط دو نکته بیش از همه حائز اهمیت و محل مناقشه و تردید است.
 اول آن‌که اگر مسئله بحران گاز در زمستان ایرانی جدی باشد، نشان می‌دهد که ما دارای رتبه دوم گازی در جهان نیستیم و صرف اعلام چنین رتبه‌ای بعد از روسیه ادعایی بیش نیست.
 دوم آنکه سوخت‌رسانی و تامین انرژی امکان عمومی و نهادهای لبنانی به جای گرم ساختن کانون خانواده‌ها و ارگان‌های ایران باید در اولویت باشد، چرا که قرار است لبنان ضربه‌گیر و سپر تهدیدات فزاینده احتمالی تل‌آویو در قبال کشورمان باشد. 
فراموش نکنیم که همه دغدغه‌ها، اولویت‌های دولت ائتلافی «بنت-لاپید» در قالب «دکترین اختاپوس» و همچنین همه مساهمت و دغدغه «آیوی کوخاوی» که آخرین روز کاری‌اش در کسوت رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل دیروز 16 ژانویه به پایان رسیده، آن بود که به مراکز هسته‌ای ایران حمله کنند. 
حال و اگرچه وعده تامین سوخت لبنان از زبان وزیر امور خارجه کشورمان به مقامات لبنان چون گذشته داده شده است و تدبیر و مقاومتی هم از سوی نیرو‌های اجتماعی درباره خلف وعده و مخالفتش وجود ندارد، اما بهتر آن است که مسئولان و متصدیان امر بحران کمبود گازی در سرمای استخوان‌سوز زمستان را در موسوم التهابات، دست‌مایه اعتراضات دیگر و به‌روایتی افزایش ایجاد شکاف‌های متراکم ننمایند و فراموش نکنند که چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.