بررسی وضعیت آموزش غیرحضوری در فاز جدید کرونا در گفتوگو با حمزه سالمی؛ معلم
زیرساخت آموزش مجازی هیچ پیشرفتی نداشت
همدلی| مهسا بهادری:در هفتههای گذشته دانشآموزان باز هم تحصیل را به صورت مجازی تجربه کردند، آموزشی که زیرساختهای آن نسبت به دوسال گذشته پیشرفت چندانی نداشته و کماکان معلمان و دانشآموزان را با مشکل مواجه کرده است. به گفتوگو با حمزه سالمی پرداختیم که دکتری جامعهشناسی دارد و معلم مدرسه نیز هست، در ادامه متن کامل این مصاحبه را میخوانید.
حالا که دانشآموزان در هفتههای گذشته به صورت مجازی درس خواندند، شما فکر میکنید که نسبت به دوسال پیش پیشرفتی در زیرساختها ایجاد شده است؟
متاسفانه در حال حاضر و در چند سال گذشته آموزش دانشآموزان مجازی بود و متاسفانه با شاهد هیچگونه پیشرفتی در زیرساختها و برنامههای مجازی نبودیم. در برنامه شاد که نمیتوان تدریس کرد، الان هم فقط میگویند زیرساختها فراهم نشده است و داخل اپلیکیشن ایکس تدریس کنید. ما کارمان را انجام میدهیم، اما چون تعامل یکطرفه است، دانشآموز آن طرف پای سیستم میخوابد. ما یک فایل صوتی میفرستید دانشآموز هم یا کلا پاسخگو نیست یا پدر و مادرش پاسخ میدهند.
این مدت که بازهم تعطیل بود، کلا دانشآموزان نبودند و والدینشان پاسخ سوالات را میدهند، آن وقت این موضوع کجا مشخص میشود؟ وقتی که دانشآموز به صورت حضوری به مدرسه میآید وقتی از او پیگیر میشویم، کاملا از همه چیز بیاطلاع است.
ضعیف بودن اینترنت هم روی آموزش تاثیر گذار بوده است؟
قطع اینترنت تاثیر زیادی روی برنامهها نداشته، چون همه آنها داخلی است، به همین دلیل ضعیف بودن اینترنتها تاثیری روی کیفیت آموزش ندارد. مشکل ما این است که یک برنامه مناسبی برای آموزش ساخته نشده، یا هزینهبردار است، یا دانشآموز را وارد بحث آموزش نمیکند. مثلا یکی از برنامههایی مناسب برای آموزش، اسکای روم و کارسنج است که برای مدارس و دانشآموز هزینه دارد و اساسا بهخاطر بحث مالی نمیتوان از آن استفاده کرد. به همین دلیل باید به ایتا و شاد روی بیاوریم.
با اینکه ما دوسال پیش هم تجربه کرونا را داشتیم الان جامعه از لحاظ زیرساختی شرایطش را دارد که جامعه دوباره غیرحضوری شود؟
به نظر من از لحاظ مجازی اصلا شرایط فراهم نیست و من بهشخصه حاضرم بروم کرونا بگیرم، اما حضوری تدریس کنم. چون در مجازی حق مطلب ادا نمیشود. الان هم آن زیرساختی که گفته میشود تامین نیست و دلیلش را هم گفتم یکی از بحثهای آن مسائل مالی و بودجهای است.
سواد دانشآموزانی که از سال ۹۸ وارد دبیرستان دوره اول شدند را با چند سال قبل مقایسه کنیم، با سوادترند یا کم سوادتر؟
صد درصد سوادشان کمتر شده، چون ما سر جلسه امتحان، میدیدیم که بچه از لحاظ املایی نمیتوانست حتی یک جمله بنویسد و املایش را از معلم میپرسد و آنقدر کم خوانده و با کلمات آشنا نیست که در پایهایترین مباحث هم املای کلمات را میپرسد و با نوشتن آشنایی ندارد و در هر پاسخ دست کم دو غلط املایی وجود دارد، بدتر از غلطها این است که اصلا نمیتواند پاسخ درست به سوال بدهد. نمره اکثر دانشآموزها هم ۱۵ به پایین است، حتی میانگین از ۱۵ هم کمتر است.
دوسال و چندماه دانشآموزان به مدرسه نرفتند، آنهایی که نیاز دارند تعامل را یاد بگیرند، مسئولیتپذیر باشند و دیگر موارد را آموزش ببینند، مدرسه نرفتند و در خانه ماندند و اصلا بعید نیست که با ورود زیرسویه جدید اومیکرون این ماجرا دوباره تکرار شود، این مسئله چه تبعات اجتماعی برای نوجوانان دارد؟ درواقع در ده سال آینده با چه جوانانی روبه رو خواهیم بود؟
آن چیزی که الان در بچهها میبینیم این است که اکثر آنها مسئولیتپذیر نیستند، آدمهایی هستند که انتظار دارند یک نفر دیگر کارشان را انجام دهد و از زیربار مسئولیت شانه خالی میکنند. اکثرا والدینشان از آنها حمایت میکنند و اگر آنها کمک حال فرزندشان نباشند، آن فرد مسئولیتی که به او واگذار شده را انجام نمیدهد و متوقع هم هست. به همین دلیل در تمام مقاطع والدین دوشادوش فرزندشان هستند و اگر لحظهای او را رها کنند، فرد در کار خودش میماند.
در حال حاضر آمار طلاق کمی نگران کننده است، هم دختران و هم پسران با این عدم مسئولیتپذیری رشد میکنند و میخواهند تشکیل خانواده بدهند، حتی میتوانیم بگوییم این وضعیت مدرسه نرفتن در آینده روی وضعیت زندگی مشترک و آینده این افراد تاثیر میگذارد؟
بله 100 درصد، ما هرچه بیشتر رو به جلو حرکت میکنیم مسئولیت بیشتر میشود و وقتی افراد مسئولیتپذیر نباشند، از زیربار مسئولیت شانه خالی میکنند، همین شانه خالی کردن از الان شروع شده است بچههای گذشته خیلی بهتر بودند، چون مسئولیتپذیری بالایی داشتند. از طرفی اگر از خانواده خارج شوند هم با مشکل مواجه میشوند چون همیشه یک نفر بوده که از آنها حمایت کند و اگر این اتفاق نیفتاد قطع به یقین افراد از هم طلاق میگیرند. اگر طلاق هم رخ ندهد 100 درصد طلاق عاطفی اتفاق خواهد افتاد. یکی از دلایلش این است که نمیتوانند مشکلشان را با حرف زدن حل کنند.
ما به این مسئله اشاره کردیم به این ماجرا که نسل امروز زیاد مسئولیتپذیر نیست و در برابر مشکلات شانه خالی میکنند، چه راهکارهایی برای بهبود این اوضاع باید اعمال شود؟ این راهکارها از طریق کدام نهاد باید اجرایی شود؟
اولین نهاد، نهاد خانواده و بعد از آن هم آموزش و پرورش است. آن چیزی که من میبینم این است که اکثر خانواده یک یا نهایتا دو فرزند دارند و همین مادران خودشان در خانوادههایی پرورش یافتند که چندین خواهر و برادر داشتند، به همین دلیل تمام وقتشان را صرف فرزندانشان میکنند. این ماجرا یکی از دلایلی است که بچه مسئولیتپذیر بار نمیآید. یکی دیگر از دلایل این است که دونفر در خانه کار میکند تا یک نفر بخورد. به همین دلایل هم وقتی بچه نمره کم میگیرد و خانوادهها میبینند از او حمایت میکنند، میگویم شما کاری نداشته باشید، امروز غصه بخورد و نمرهاش کم شود، بسیار بهتر از این است که در آینده با مشکلات جدی مواجه شود. از همین سنین کودکی باید به بچه یاد داد که روی پای خودش بایستد، نه اینکه کیف او را هم حاضر کنیم تا به مدرسه بیاید.
البته بچههای این نسل به هیچ وجه زیر بار زور نمیروند از حقشان دفاع میکنند و دنبال ایدهآلگرایی و احقاق اهدافشان هستند. اگر یک روز حرف ناحقی به آنها بزنم مقابل میایستند و به این آسانیها زیر بار حرف زور نمیروند، خودشان را دارای حق میدانند.