«کریم باوی» ملی پوش دهه 30 درگذشت
از جبهههای خاکی تا مستطیل سبز
محسن افلاکی – فوتبالیستهای دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، پول آنچنانی نمیگرفتند. رسم به پیراهن باشگاه بود و نهایتا یک جفت استوک (کفش فوتبال) . قراردادهایشان آنقدری نبود که ماشین آخرین مدل داشته باشند. با موتور و دوچرخه، دوترکه و سهترکه از اقصی نقاط شهر، خودشان را به باشگاههایشان میرساندند. تنها آرزویشان پوشیدن پیراهن تیم ملی بود. میجنگیدند و خوب میدویدند.
فوتبالیستهای زمان ما خانههایشان بالای شهر نبود، اما در میان مردم بسیار اعتبار داشتند و دارند.کریم باوی از کوچه پسکوچه های آبادان و خوزستان، با تنی زخمی از ترکشهای جنگ، خودش را به تهران رساند تا به تیم ملی برسد. او شهاب سوزانی بود که شانزدهم آذر امسال، دلمان را سوزاند و رفت .
کریم با 24 بازی ملی و 10 گل زده، در تمام مسابقات با پیراهن باشگاه ایرانگاز آبادان، شاهین تهران، پرسپولیس و العربی، زهردار بود و لرزه به اندام تمام تیمها میانداخت. خودش میگفت در زمان جنگ و محاصره آبادان پلی که به طرف شهر میرفت را من منفجر کردم. بقدری احساس شجاعت میکردم که به مرگ فکر نمیکردم . جنگ که شد ما اول به اصفهان و بعد به تهران آمدیم. اولین بازی که برای تیم شاهین تهران کردم، محراب شاهرخی دقیقه هفتاد مرا به زمین فرستاد. تا آخر بازی دو گل زدم. شانسی که آوردم، مربیان تیم ملی وقت روی سکوها بودند و بازی مرا دیدند.
می گفت« وقتی به تیم ملی دعوت شدم، از خجالت در خانه ماندم و نرفتم . نه بابت اینکه انتخاب شده بودم. به خاطر اینکه کفش نداشتم و کفشهایم پاره بود. آن موقع هم مثل الان امکانات نبود و کفش هم قیمت خودش را داشت. حسین کازرانی که از مفاخر فوتبال ایران هستند و بچه خوزستان، برایم یک جفت کفش خرید و یادگاری داد و من به اردوی تیم ملی رفتم . ترکشهای جنگ را هم پیشکسوتان با هزینه خودشان درمان و از بدنم بیرون آوردند.
مانند کریم باویها در فوتبال بسیار بودند و هستند که مورد بیمهری مسئولین قرار میگیرند. بسیاری از آنان دیگر در میان ما نیستند، تعدادی رنجور و بیمار روزهای سخت را سپری میکنند. برخی هنوز اجارهنشین هستند و باشگاههایشان منحل شده. برخی نیز فراموش شدهاند و کسی نیست یادی از آنان کند . اگرچه برخی پیشکسوتان باشگاههای قدیمی همچون راه آهن و شاهین، که فقط نامی از آنها در تاریخ فوتبال مانده همچنان دورهمی هفتگی دارند و با صندوقی که ازاندک حقوق بازنشستگی خود تشکیل دادهاند و به دریبل زدن مشکلات مالی یکدیگر مشغولند، باشد که مسئولین دیده بگشایند .
کریم باوی با ترکشهای یادگار جنگش ، بسیار برای خوزستان وتیمهای باشگاهی و ملی جنگید. جوانان زیادی در کرج تربیت و به فوتبال ایران معرفی کرد . ولی سرطان کار خودش را کرد و او را از ما گرفت.