غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بررسی روند درج مقاله در نظام دانشگاهی ایران در گفتگوی همدلی با «ابوالفضل دلاوری» به بهانه خودکشی یک دانشجو

سیاست نظام درباره علم غلط است

همدلی| سعیده زمانی - دانشجوی دانشگاه تهران که در پی حادثه تلخ خودآسیب‌رسانی صبح روز شنبه، ۱۲ آذر ماه ۱۴۰۱ مصدوم شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت، درگذشت. بررسی‌ها حاکی از آن است که این دانشجو در مخالفت با درخواست استاد مبنی بر درج نام یک فرد در مقاله‌اش که هیچ ارتباطی با مقاله وی ندارد، اقدام به خودکشی می‌کند. وضعیتی که یکی از پژوهشگران از آن به «ابتذال و فساد در مقاله‌نویسی» یاد می‌کند. «همدلی» در گفتگو با ابوالفضل دلاوری، استاد دانشگاه علامه وضعیت مقاله‌نویسی در دانشگاه‌ها و همچنین روند ارتقای برخی اساتید با کمک مقالاتی که نقشی در آن ندارند را بررسی کرد. این استاد دانشگاه مهم‌ترین ریشه این مساله را فشار نهادهای سیاست‌گذار بر افزایش تعداد مقالات عنوان کرده و می‌گوید:«این اصرار تبعات ناخوشایندی برای نظام آموزشی کشور داشته است.»
نگارش مقاله سال‌هاست به مهم‌ترین معیار میزان تولید علم در کشورمان تبدیل شده است. برای درک این مساله ذکر خاطره ای از دکتر سیاوش شهشهانی، رئیس سابق دانشگده ریاضیات دانشگاه شریف از مریم میرزاخانی (یکی از هفت زن دانشمندی که دنیا را تغییر داد) خالی از لطف نیست؛ جایی که عنوان کرد «وقتی مریم در استنفورد استاد شد، اگر به ایران برمی‌گشت  نمی‌توانست استاد شود و به عنون نخبه شناخته شود چون مقاله نداشت!»
 ابوالفضل دلاوری، استاد دانشگاه علامه درباره ریشه‌یابی حادثه درگذشت دانشجوی دانشگاه تهران به همدلی می‌گوید:«مساله از اساتید دانشگاه شروع نمی‌شود بلکه آن‌ها نیز در دام سیاست‌های غلط نهادهای بالادستی مبنی برای افزایش تعداد مقالات گرفتار می‌شوند؛ جایی که نهادهای تصمیم‌گیر، با نگاه صوری به دنبال نشان دادن توسعه علمی هستند و چون یکی از مهم‌ترین مساله بازنمایی توسعه علمی، تعداد مقالات منتشر شده در داخل یا منطقه و ...  است. استاد، درگیر مقالاتی می‌شود که ملاک نهایی آن نه کیفیت، بلکه تعداد آن است و در این شرایط فشار تحمیل شده بر روی استاد بر دانشجو سرشکن می‌شود.»
او  با اشاره به هدف‌گذاری نهادهای بالادستی در افق 1404 می‌گوید:«تعریف غلط از توسعه علمی و تاکید بر تعداد بیشتر چاپ مقالات چه از سوی اساتید و چه از سوی دانشجویان در این اسناد دست‌نیافتنی، فشار زیادی به آنها تحمیل می‌کند و در نهایت شاهدیم که بعضا اساتید این فشار را به دانشجو منتقل کرده و در نهایت دانشجو از این بابت دو فشار را متحمل می‌شود.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه وزارت علوم هم مجری نهادهای بالادستی است و در کنار سایر نهادهای بالادستی کاغذ پاره‌های سند 1404 را می‌نویسد اظهار داشت:« دومین علت نیز بعد از سیاست‌گذار به دانشگاه‌ها باز می‌گردد که سیاست‌های تدوین شده را به صورت سلیقه‌ای اعمال کرده و به نوعی غلیظ‌تر می‌کنند. 
دلاوری با اشاره به استانداردهای مختلف دانشگاه‌ها و رفتار سلیقه‌ای آنها می‌گوید:«دانشگاه‌ها برای افزایش مقاله‌نویسی مسابقه می‌گذارند. بنابراین در این شرایط هم استاد و هم دانشجو در دور باطل چاپ مقالات بی‌محتوا گرفتار می‌شوند.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ترفیع اساتید پیش‌تر در گرو تعداد مقالات نبود می‌گوید:«آنچه استاد کاتوزیان را کاتوزیان کرد نه چاپ مقاله، بلکه آثار غیرمقاله‌ای ایشان بود.»
دلاوری در بخش دیگری از صحبت های خود با بیان اینکه نباید موضوع سوء‌استفاده برخی اساتید از دانشجویان را به همه آنها تعمیم داد اظهار داشت: «برخی اساتید کلمه به کلمه مقاله را می‌خوانند و به دانشجو کمک می‌کنند و بعضا برخی نیز حتی بدون آنکه یک‌بار مقاله را خوانده باشند اسم‌شان درج شده و مشارکت می‌کنند و البته ارتقا می‌گیرند.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه کار مشترک استاد و دانشجو خوب است، می‌گوید:«اما نباید مساله کمیت فدای کیفیت شود. بعضا شاهدیم که دست از سر دانشجو حتی بعد از دفاع هم برداشته نمی‌شود و اینها و مشکلی از این دست، چالش‌های بزرگ نظام آموزش عالی کشور هستند.»
دلاوری درباره تبعات نگاه کمی به موضوع آموزش می‌گوید:«اول اینکه این مساله سطح مقالات علمی را به‌شدت پایین می‌آورد. به گفته او این مقالات چون علمی نیستند و چون مشارکت جدی از سوی استاد وجود ندارد، شبه‌مقاله هستند و نشریاتی که اقدام به چاپ این مقالات می‌کنند می‌توان گفت جایی برای چاپیدن هستند».
این استاد دانشگاه علامه، انتظار و صف‌های طولانی برای چاپ مقاله را دومین پیامد نگاه کمی به مقالات دانسته و می‌گوید:«شاهدیم که چاپ مقاله بیش از دو سال طول می‌کشد. سومین آفت تاکید بر تعداد مقالات، داغ شدن بازار تخلف و تقلب و همان چیزی است که در خیابان انقلاب شاهد آن هستیم. مقالاتی که بیشتر شبیه پلی‌کپی، بدون سر و ته و بدون دیتا و اطلاعات هستند.»
این استاد دانشگاه در ادامه می‌گوید:«چهارمین پیامد تاکید بر تعداد مقالات، فشار روانی است که بر دانشجو تحمیل می‌شود تا جایی که همانند حادثه تلخ اخیر دانشجو از زندگی سیر می‌شود. بنابراین قرار نیست دانشجو مقاله‌نویس باشد.»
دلاوری با بیان اینکه آقایان پز می‌دهند که در آسیای غربی بیشترین تعداد مقاله را داریم، می‌گوید: سیاست کل نظام درباره علم غلط است.»
او با اشاره به تجربه مشابه چین با ایران در زمینه تفاخر به تعداد مقالات اظهار داشت: این کشور حدود دو دهه پیش بر این موضوع تمرکز داشت تا جایی که در شاخص‌های جهانی از آمریکا سبقت گرفت، اما در ادامه تحلیل محتوا کردند و دیدند که مقالات پشتوانه محکمی ندارد. بنابراین علم باید به سرعت تبدیل به تکنولوژی شود نه با کاغذ‌پاره و این مهم در گرو پیوند صحیح نهادها با دانشگاه و با پشتوانه علمی اساتید است.»