تحلیل سیدحمید حسینی از مواضع مسئولان درباره ناآرامیها
متوجه نشدهاند چه اتفاقی رخ داده
سیدحمید حسینی، یک فعال اقتصادی شناختهشده است که میانه خوبی با رسانهها دارد و در عین حال یک فعال شبکههای اجتماعی و بهخصوص کلابهاوس است. بر خلاف اکثر همتایانش، بدون لکنت و پردهپوشی و ملاحظات معمول، نوع حکمرانی اقتصاد در ایران را نقد میکند. او در گفتوگو با انصافنیوز هم به صراحت دولت سیزدهم را ضعیف و بیبرنامه خواند.
او درباره ریشه ناآرامیهای اخیر گفت:« به نظر من، ریشه اعتراضات اخیر در نارضایتی اکثر مردم از روندها و رویههای جاری کشور است. ۶۰، ۷۰ درصد مردم به این رویکردها و عملکردها باور ندارند و به آن معترضند. یکی از علتهایش این است که کشور هیچ افقی ندارد و مردم هیچ چشماندازی و هیچ امیدی به آینده ندارند. وقتی امید را از یک نسل بگیرید، آن را به یک نسل شورشی تبدیل میکنید چون یا باید از کشور برود و یا بماند اما هیچ آیندهای برای خود متصور نباشد.»
او ادامه داد:« دلیل تاکیدم بر برجام این است که آن را تنها عامل امیدآفرین در شرایط کنونی میدانم. برجام میتواند امید را به کشور بازگرداند و فضای اقتصادی را تحت تاثیر مثبت خود تحرک بدهد. همه ما هم شاهد بودهایم که وقتی فشار به دولت زیاد میشود، مواضع خود را درباره برجام اصلاح میکند. الان هم به نوعی در حال گدایی برجام هستند و دائما پیگیرند و پیغام و پسغام میدهند که ما انعطاف نشان دادیم، با نگاه مثبت درخواستهای خود را اصلاح کردیم.»
او در واکنش به تظاهر دولتیها به بیاعتنایی به برجام گفت:« من باور نمیکنم که سران دولت به برجام اعتقادی نداشته باشند. شاید در بدنه کسانی وجود داشته باشند که باوری به برجام نداشته باشند اما عدهای از مقامات دولت باور دارند که با برجام میتوانند بخشی از مشکلات اقتصادی کشور را حل کنند. ممکن است برای خوراک رسانهای چیزی علیه برجام بگویند ولی خودشان میدانند که چقدر به این توافق احتیاج دارند. وقتی رئیس سازمان برنامه و بودجه میگوید ۲۰۰ هزار میلیارد تومان کسری داریم، معنیاش این است که با منابع فعلی که در اختیار است، امکان جبران چنین حجمی از کسری بودجه وجود ندارد. البته میگویند که درآمد نفت بیشتر شده اما معنایش فروش نفت بیشتر نیست. معادل ریالی آن افزایش داشته چون دلار ۴۲۰۰ تومانی را دارند چند برابر میفروشند. ضمن اینکه تحقق همان درآمدهای پیشبینی شده در بودجه از بابت فروش نفت نیز مبهم است. الان متاسفانه آمارها را دیگر منتشر نمیکنند اما در ۴ ماهه نخست امسال فقط ۳۹ درصد پیشبینی محقق شده بود. بنابراین فکر میکنم هنوز بخشی از دولت دنبال برجام هستند.»
حسینی درباره نظر امریکاییها به برجام نیز گفت:« دموکراتها در مواجهه با ایران قطعا به دنبال براندازی نیستند و بنابراین برای حل مساله ایران یا باید بروند دنبال فشار بیشتر و بردن پرونده به شورای امنیت که از اینطرف هم با خروج از NPT پاسخ میگیرد و در نهایت فضا تقابلی و جنگی میشود، یا باید بالاخره به نوعی توافق با ایران برسند. بنابراین ممکن است برجام به آن شکل قبلی احیا نشود ولی من فکر میکنم هر دو طرف مایلند توافق و به سمت کاهش تنش حرکت کنند چون به هر حال به نظر میرسد نه منطقه، نه اروپا و نه امریکا تمایلی به رادیکالتر شدن ایران ندارند و بنابراین اگر برجام هم احیا نشود، نوعی از توافق حداقلی یا حداکثری مورد نیاز طرفین است.»
حسینی درباره تاثیر جنگ اوکراین چه بر شرایط جهانی ایران نیز گفت:« حمله روسیه به اوکراین، جغرافیای سیاسی جهان را تغییر داد و به تحولات گستردهای در بازار انرژی منجر شد که در جاهایی به زیان ایران بود و در جاهایی هم میتواند به نفع ایران تمام شود. در اینکه جنگ اوکراین موقعیت استراتژیک ایران را ارتقا داده شکی نیست، در اینکه راهآهن ایران میتواند مسیر جایگزین چین برای صادرات به اروپا باشد شکی نیست، در اینکه شرایط برای احیای جاده ابریشم به عنوان یک کریدور مهم و تعیینکننده مهیا شده شکی نیست اما از آنطرف روسها با دامپینگ محصولات پتروشیمی خود، بازار تولیدات ایرانی را به شدت تحت تاثیر قرار دادهاند. به هر حال این جنگ موقعیت آن را فراهم کرده که هم کریدور شمال جنوب و هم کریدور شرق غرب ایران دوباره احیا و فعال شود اما استفاده از این موقعیت نیاز به هشیاری دارد.»
او در توضیح هشیاری گفت:« ما کلا در شناسایی تهدید بسیار توانمندتر از شناسایی فرصت هستیم. در شناسایی فرصتها و استفاده از آن ضعف جدی داریم. میتوانیم تهدید داعش در سوریه را شناسایی و با آن مقابله کنیم اما از فرصتهای اقتصادی و تجاری سوریه پس از جنگ نمیتوانیم بهرهبرداری کنیم. الان هیچ تحرکی در کشور مشاهده نمیکنیم که علامتی مبنی بر شناسایی این فرصت باشد. بالاخره این شرایط الان وجود دارد، ممکن است چند ماه دیگر وجود نداشته باشد. به نظرم دولت برنامهای برای بهرهبرداری از این موقعیت ندارد. کاهش تنش بین چین و آمریکا یا پشت پردههای اجلاس بیست ممکن است موقتی باشد. به هر حال همانطور که گفتم کسانی که میتوانند تهدیدهای امنیتی را شناسایی کنند، توانایی شناسایی فرصتهای اقتصادی را ندارند و به همین دلیل ما هم در بازار عراق و هم در بازار سوریه، بسیار از رقیبی مانند ترکیه عقبتریم.»
او درباره برخی ادعاهای دولتمردان مبنی بر وضعیت خوب کشور گفت:« نگرانیهای جدی برای آینده اقتصاد کشور و انباشت نارضایتیها وجود دارد. هر چقدر هم که بگوییم کشور دارد پیش میرود و داریم پیشرفت میکنیم، وقتی برای مردم ملموس و عینی نشود، مورد پذیرش و باور قرار نمیگیرد. مردم نه در زندگی روزمره خود پیشرفتی را حس میکنند و نه اصلاحی در رویهها و رفتارها میبینند. به نظرم جمله آقای خاتمی که گفته بود هم ساختارها، هم رویکردها و هم رفتارها باید اصلاح شود، یک پیشنهاد کلیدی برای خروج از وضع موجود و بازگشت آرامش به جامعه است. حرف مااین است که اگر اصلاح ساختارها در شرایط کنونی امکان ندارد، رویکردها و رفتارها را که میتوانید اصلاح کنید. بالاخره یکجایی باید مردم ببینند صدایشان شنیده شده است. مگر اجباری داریم که اقای جنتی ۹۰ ساله را بگذاریم راس شورای نگهبان یا مگر مجبوریم صداوسیما کشور را بسپاریم دست جبهه پایداری؟ چه اجباری وجود دارد که این مدیران ضعیف و بیتجربه در راس کارها باشند.» این فعال سیاسی و اقتصادی در واکنش سخنان برخی مسئولان از جمله قالیباف که گفت آرامش که به کشور بازگردد، اصلاحات را آغاز میکنند، گفت:« این حرف یعنی اصلا متوجه نشدهاند چه اتفاقی رخ داده و مساله مردم چیست. یکی از مهمترین مسائل مردم، رفتارهای حاکمیت است. اصلاح رفتار که ربطی به آرامشدن یا نشدن فضای کشور ندارد. شما هر وقت که بخواهید میتوانید رفتار خود را اصلاح کنید. برکناری مدیری که کل سابقهاش شرکت در راهپیمایی اربعین بوده، چه نیازی به آرامشدن فضای کشور دارد؟ این حرف عباس عبدی به نظرم بسیار دقیق است که رفاقتها جایگزین لیاقتها شده است. آدم احساس میکند مجموع معاونین رئیسجمهور روی هم، در حد و اندازه آقای جهانگیری نیستند. جمع همه معاونان آقای رئیسی، توانایی و تجربه جهانگیری را ندارند. اما چیزی که فراوان است، اعتماد به نفس کاذب و حاشای واقعیتهاست. کار این دولت شده انکار واقعیتها و لجبازی.»