غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


وقتی شاعر آب وآینه به کیهان ورزشی نامه می‌نویسد

ملاحظات فوتبالی سهراب سپهری

سهراب سپهری اهل فوتبال بوده، خیلی از پنجشنبه‌ها و جمعه‌هایش در امجدیه می‌‌گذشته، طرفدار تیمی‌ بوده، نشریات ورزشی را به دقت می‌‌خوانده و جریان فوتبال ایران و جهان را دنبال می‌‌کرده است. این‌ شاعر نامه‌ای را در اوایل دهه ۱۳۵۰ برای مجله «کیهان ورزشی» نوشته که وجهی دیگر و کم‌تر شناخته شده از علایق و روحیات او را به دوستدارانش نشان می‌‌دهد:
«به مجله شما علاقمندم، تنها نشریه فارسی است که می‌‌خوانم، به‌اندازه کافی با کتاب‌ها و مجلات فرهنگی سروکار دارم. آنچه می‌‌خوانم به قلمروی دیگر مربوط است، چون کارم چیزی دیگر است. حاشیه نروم، حرف‌هایی دارم، از حرف‌ها شروع کنم آن هم به ترتیب و در پی ارقام:
کلمه فوتبالیست را از کجا آورده‌اید؟ در فارسی کلماتی ساخته‌ایم مثل «فیلم‌ساز». در این‌جا ریشه یک فعل را گرفته‌ایم و دنبال یک واژه فرنگی گذاشته‌ایم، اما در ترکیب این‌ کلمه تابع دستور زبان خودمان بوده‌ایم. شما «فوتبالیست» را از فرنگی‌ها گرفته‌اید یا با ابتکار خود ساخته‌اید؟ برای ما ساخته‌اید یا به خاطر آنان؟ و تابع چه دستوری؟ همین‌طور واژه «گلر» را؟
آیا بهتر نیست پاره‌ای را با حروف لاتینی هم بنویسید؟ البته خوانندگان شما می‌‌دانند «جرج بست» را چگونه تلفظ کنند. اما «EVERTON» را چطور؟ بارها شنیدیم که این‌ نام را ارتون (به ضم الف و سکون را) تلفظ کردند. نویسندگان شما گاه می‌‌نویسند «سنتر فوروارد» و گاهی «سانترفوروارد». یک بار «بریان کید» و بار دیگر «بارایان کید». آیا تلفظ کلمه‌ای واحد آن هم در این‌گونه موارد همیشه همان نیست؟صبح شنبه در «کیهان ورزشی» می‌‌خوانیم که روز پیش تماشاگران امجدیه بیست و پنج هزار نفر بوده‌اند، عصر در صفحه ورزشی روزنامه کیهان، سخن از بیست هزار نفر در میان است. آیا برای تعیین ارقام درست راهی نیست؟ مگر تعداد بلیت‌های فروش رفته را نمی‌‌توان پرسید؟قیمت بلیت‌های امجدیه بر چه مبنایی بالا و پایین می‌‌رود؟ یک روز پنج‌شنبه بهای بلیت زیر جایگاه صد ریال است و درست فردای آن روز قیمت آن به دویست ریال می‌‌رسد، چه حسابی در کار است؟ اگر اهمیت مسابقه مطرح باشد پس با این‌ همه تیم که بازی هرکدام در سطح خاصی است، قیمت بلیت زیر جایگاه باید پنج ریال و پانصد ریال نوسان پیدا کند، نکند عوامل جدی هم موثر باشد، خودتان می‌‌دانید که در سرزمین‌های دیگر بهای بلیت مسابقات نمی‌‌تواند چنین نوسان‌های تند و نابه‌هنگامی‌ داشته باشد.چه می‌‌شد اگر ما بهای اشتراک بلیت‌های مسابقات را به فدراسیون یا باشگاه‌ها می‌‌پرداختیم و آن‌ها بلیت مسابقه را برای ما می‌‌فرستادند، چه موانعی در سر راه موضوع اشتراک هست؟ در کشورهای پیشرفته چه می‌‌کنند؟
چرا بلندگوی امجدیه قبل از هر مسابقه (چه بزرگ و چه کم اهمیت) اسامی‌ بازیکنان و داوران را اعلام نمی‌‌کند، مگر این‌ کار چقدر وقت گوینده را می‌‌گیرد؟ این‌ را چطور باید یادآوری کرد؟جمعه‌ها درست در همان وقتی که در امجدیه مسابقه فوتبال در جریان است، تلویزیون ملی، فیلم مسابقات فوتبال را پخش می‌‌کند. آیا مسئول برنامه ورزشی تلویزیون تا این‌ حد از آنچه در زمینه ورزشی می‌‌گذرد، بی‌خبر است؟ و نمی‌‌داند که علاقه‌مندان واقعی برنامه او همان تماشاگران امجدیه‌اند؟ اگر میسر است این‌ را از راه مجله گوشزد کنید.
آیا بهتر نیست «کیهان ورزشی» هرهفته برنامه مسابقات فوتبال را به اطلاع خوانندگان برساند؟ این‌ کاری بود که در گذشته‌ها می‌‌کرد و کاری درست بود، انگار جواب خود را باید در بی‌نظمی‌ کار فدراسیون جستجو کنم.
 مُفسرین ورزشی که زیر جایگاه امجدیه می‌‌نشینند، تا آن جا که ما دیده‌ایم، کم‌تر به جریان بازی توجه دارند. حرف می‌‌زنند، شوخی می‌‌کنند، می‌‌خندند. تفسیر و گزارش آنان تا چه میزان می‌‌تواند دقیق باشد؟ وقتی تمام دقایق بازی را در مجله‌ای شرح می‌‌دهند، جز این‌ که فکر کنم از روی نوار مسابقه نوشته‌اند چاره‌ای ندارم. آیا چنین نیست؟ یا این‌که من قادر نبودم در جمع پرهیاهوی خبرنگاران، نویسندگان دقیق و تیزبین را هم زیر نظر داشته باشم؟چرا هیچ وقت کار یک داور را بررسی نمی‌‌کنید و همه جنبه‌های خوب و بد آن را باز نمی‌‌نمائید؟ مگر انتقاد درست داوری مجاز نیست؟ چه کسی باید داور را به خوب و بدش آگاه کند؟ اگر باز نمودن لغزش‌های یک داور اعتقاد مردم را نسبت به او سست می‌‌کند، چه بهتر که این‌ اعتقاد سستی گیرد. چرا باید مردم به داور بد، اعتقاد بی‌جهت داشته باشند؟ اما جنبه مثبت قضیه را هم در نظر باید گرفت. شاید انتقاد اصولی شما مددکار داور بود و قدرت داوری‌اش را فزونی دهد، همیشه این‌ تماشاگران نیستند که در سر راه داوری خوب، سنگ می‌‌اندازند. مگر همین داور مسابقه تاج-عقاب (در روز جمعه اول بهمن ماه)اعصاب همه ما را در امجدیه به بازی نگرفت. از شما می‌‌پرسم، اگر همین داور باز هم داوری یک مسابقه را به‌عهده بگیرد و سطح داوری‌اش همان باشد، واکنش کیهان ورزشی چه خواهد بود؟ تعبیر «داوری ضعیف» یا «داوری پر سوت» ارزش انتقادی ندارد، این‌ را قبول کنید.
... ... ... دوستدار شما سهراب سپهری»