گشت ارشاد و بایدهای تازه
بهروز ایاز- در فیلمی با نام «دیدن این فیلم جرم است» به کارگردانی رضا زهتابچیان نشان داده میشود که یک خانم توسط یکی از مسئولان دو تابعیتی کشور به خاطر نوع پوششش موردحمله قرار میگیرد. همسر این خانم که شخصی بسیجی است با دستگیری این فرد قصد محاکمه آن و اجرای عدالت را دارد. در ادامه فیلم، ورود مقامات بالای نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات، حوزوی و دولتی به پایگاه نیز نتوانست فرد بسیجی را راضی به مذاکره کند. او هیچ مذاکره و قانونی را باور ندارد و با گروگان گرفتن تمامی این افراد نظامی، دولتی و اطلاعاتی ردهبالا قصد دارد با اسلحه، عدالت را اجرا کند و شخص خاطی را به سزای عملش برساند. او طی فیلم تأکید دارد که اجرای عدالت نه با قانون، بلکه با اسلحه امکانپذیر است و مکرراً این سوال را تکرار میکند: «چرا شخصی به ناموس این مملکت تعرض میکند و زیر چتر حمایت از قانون قرار میگیرد که حتی حاضر به عذرخواهی نیست.» این شخص که بهعنوان قهرمان فیلم معرفی میشود، نماد فردی است که خونش برای ناموسش به جوش آمده است. این فیلم مورد استقبال خیل عظیمی از نهادهای اصولگرا قرار گرفت؛ زیرا تصویری واقعی از تفکرات اقلیتی پرنفوذ بود که برای تحقق خواستههای خود نه قانون را میپذیرد و نه بحث و مذاکره را.
اکنون پس از گذشت کمتر از دو سال، مشابه این فیلم با شدت بیشتری بهصورت واقعی اتفاق افتاد. در 22شهریور امسال، مأموران گشت ارشاد در برخورد با دختری 22ساله از سقز با نام «مهسا امینی» موجب مرگ مغزی و در نهایت مرگ او شدند. اگرچه این قیاس منصفانه نیست، چرا که گشت ارشاد در 15سال اخیر برخوردهای خشونتآمیز فیزیکی با بانوان داشته ولی این اتفاق اخیر، نمونه دردناک و قابلتأملی برای پرداختن به مسئله گشت ارشاد و بحث و مناظره با حامیان حجاب اجباری است. اگر بخواهیم این مسئله را با منطق حامیان حجاب بررسی کنیم، همانند آنچه از تفکرات آنها در فیلم نامبرده دیدیم رواست خانوادههای تمام کسانی که از سوی گشت ارشاد مورد تعرض و خشونت فیزیکی قرار گرفتند با اعتراض به قانون، بدون بحث و مذاکره و در واکنش به تعرض به ناموسشان به دفاع برخیزند؛ اما مردم نه تندروی خودسرانه را میپسندند و نه میلی به خشونت دارند. قشر اکثریت جامعه آماده بحث و مناظره بر سر این موضوعات است که در کدام سوره قرآن از حجاب اجباری سخن به میان آمده است؟ گشت ارشاد از کدام بند قانون اساسی بیرون آمده است؟ قوانین جامعه باید در راستای خواست منطقی عموم باشد یا شعارهای یک بخش از جامعه؟ خشونتهای فیزیکی و تعرضات صورت گرفته از سوی مأموران گشت ارشاد متناسب با کدام آیات و احادیث یا بندهای قانون اساسی و حقوق بشری است؟ آیا در بین شما دستاندرکاران از نظامی، روحانی و سیاسی کسی هست که فارغ از استانداردهای دوگانه بتواند بانوان مورد تعرض قرار گرفته را همچون ناموس خود بپندارد و دلش از این اتفاقات به درد آمده باشد؟ آیا خروجی چندین ساله گشت ارشاد و ناکارآمدی آن اثبات نشده است؟ چند بانوی دیگر باید به سرنوشت مهسا دچار شوند تا باور برخی از ناکارآمدی خشونتهای گشت ارشاد سیراب شود؟ بیش از 4 دهه شعارگرایی و پرداختن به آرمانهای دور از واقع و ناکامی در آنها، چیزی جز هزینههای هنگفت برای مردم در پی نداشته است. سر دادن شعارهایی همچون حسینیه کردن کاخ سفید در حقیقت منجر به از دست دادن دومینووار دوستی کشورهای عربی و تمایل آنها به سمت اسرائیل شد که ممکن است هر یک از آنها در آیندهای نهچندان دور به پایگاهی علیه جمهوری اسلامی ایران بدل شود. تئوریزه کردن اقتصادی اسلامی هم طی این سالها چیزی جر اختلاس و فساد اقتصادی در بر نداشت. گشت ارشاد نمونه دیگری از این تندرویها بود که حاصلش همین شکافی است که امروز در جامعه شاهدش هستیم. آری، این سالها آرمانگرایی و بلندپروازی اقلیتی تندرو باعث شد آنقدر سرخود را بالا بگیرند که زیر پایشان خالی شود و نتوانند یا نخواهند واقعیات پیش روی خود را ببیند. بیراه نیست اگر بگوییم ایدئولوگهای تندرو بیشتر از دشمنانشان به خودشان صدمه زدهاند و به ضد خودشان بدل شدند. اکنونکه وقایع این روزها نشاندهنده ناکارآمدی این طرح خشونتزاست و جامعه با قاطعیت با آن مخالف است، لازم است مسئولان ردهبالای ذینفع به خواسته اکثریت احترام گذاشته و مانع از خشونت بیشتر در جامعه شوند. اگر بپذیریم «میزان رای ملت است» و دموکراسی زیربنای سیستم سیاسی کشور است، نهاهای قدرت، واقعگرایی اکثریت را فدای آرمانگرایی توخالی اقلیت نکنند. جامعه در شرایط کنونی آبستن تحولات و بحرانهای عمیقی است که این اعتراضات ناشی از جنبش زنان میتواند همانند آتش زیر خاکستر عمل کند. با توجه به درگیری بین دانشجویان در دانشگاهها و دوپاره شدن رابطه مردم و دولت، مقامات بلندپایه با عذرخواهی از مردم بهخصوص بانوان، نشان دهند که از تفکر طالبانی به دور هستند. از سوی دیگر، با پیشبینی ناآرامیهای بیشتر در سراسر کشور و ازآنجاییکه این طرح سیاسی، بیشازپیش رنگ و بوی دینی به خود گرفته بهتر آن است که مراجع تقلید و ارکان نظام در این مسئله داخل شوند تا بتوانند از درگیریهای بیشتر در سطح جامعه ممانعت به عمل آوردند.