آقازادههای خارجنشین و چند سوال از توجیهگران
محمدعلی آقایی- همین یکی دو هفته پیش بود که دبیر ستاد امربهمعروف ونهی از منکر اعلام کردند که 4000نفر از فرزندان مسئولان میانی به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. تأکید میکنم مسئولان میانی.
این گفته منطوق سخن ایشان است، لیکن یکی از مفاهیم آن میتواند این باشدکه تعدادی(فعلاً به این تعداد کاری نداریم) از فرزندان مسئولان ردههای بالا و حتی ردههای پایینتر به خارج از کشور مهاجرت کردهاند.
البته که یکی از حقوق شناختهشده در اعلامیههای جهانی حقوق بشر تعیین محل اقامت و خروج از تابعیت کشوری و پذیرفتن تابعیت کشوری دیگر به اختیار خود شخص است؛ اما جای بسی شگفتی است که این مسئولان بهعنوان راهبران ملتی که مستضعفشان ملقب نمودهاند، چگونه است که فرزندان خود را چنان تربیت کنند که بهجای مهاجرت، در کشور خود تحصیلکرده و به همان مستضعفین خدمت کنند. البته شاید هم در دهههای اخیر مفهوم مستضعفین جای خود را به مفاهیمی دیگر داده است.
شگفتی بیشتر اینکه جناب اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران در مجلس توجیه کرده است که این دردانهها برای «پیشرفت کشور» به خارج مهاجرت میکنند. شاید ایشان علم غیب و یا دانش پیشبینی آینده دارند که با قاطعیت چنین اظهار فضل کردهاند.
این توجیه گران و همفکرانشان توجه ندارند که مقامات و مسئولان حوزه علوم مدعی هستند که دانشگاههای کشور دستکم در منطقه از بار علمی بالایی برخوردار هستند. مشخص است که اصلاً بحث تحصیل علم در میان نیست، انگیزه اصلی اخذ اقامت در دیار شیاطین و استعمارگران پیر و جوان است که البته برای مردم عادی خطرناک است. در این میانه یکی از مسئولان هم در مقام توجیه گفته است که قانونی برای جلوگیری ازین مهاجرتها وجود ندارد. ایشان درست میگوید، اما راهحلی ارائه نداده است.
البته کافی است که یکی از مقامات عالی مثلاً یکی از روسای قوای سهگانه با یک تشر موضعگیری نماید، آنوقت هم صاحب قانون خواهد شد و هم ضمانت اجرایی پیدا خواهد کرد.
به نظر میرسد که باید روسای بانک مرکزی و نیز مدیران مراکز مربوط به اطلاعات مالی کشور را مورد سوال قرار داد که چرا تاکنون هیچ اطلاعات، آماروارقامی در ارتباط با خروج سرمایههای کشور ارائه نمیکنند؟ مجلس هم که صلاح نمیداند، پس باید به کی متوسل شد؟