غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


حذف بازار سرمایه توسط دولت

رضا صادقیان (کارشناس سیاسی)

رضا صادقیان- کلیت ساختار دولت در ایران به دلیل کسب منابع مالی از طریق فروش نفت، در اصطلاح دانش علوم سیاسی «دولت رانتیر» دقیقاً در مقابل رشد بازار سرمایه قرار دارد. بازار سرمایه نمایی کامل و تصویری نزدیک به‌واقع از میزان سرمایه‌گذاری‌های نهادهای وابسته به دولت و بخش خصوصی و سرمایه‌های خرد است، گویا در ایران بازار سرمایه یکسره سهم دولت است.
سال 1399 در یادداشتی با عنوان «اقتصاد بدون نفت» نوشتم: طی تمام سال‌های گذشته، از زمان کشف نفت تا به امروز و به دلیل فربه بودن ساختار دولت و وابسته نبودن این نهاد به مالیات و درآمدهای شهروندان، مردم همیشه چشم به دست‌های دولت داشتند؛ دولتی که با حاتم‌بخشی فراوان سوبسید پرداخت می‌کند، فرزندان کارکنان سابق سازمان‌های دولتی را بدون توجه به دانش و تجربه و تنها بر اساس ادامه یافتن رانت به کار می‌گمارد، سیاست‌گذاری انجام می‌دهد، بر سیاست‌های ابلاغ‌شده نظارت می‌کند، برای راضی نگاه‌داشتن مردم توجهی به فعالیت‌های واسطه‌گری و دلالی در اقتصاد نداشته است و هر زمان که بحرانی در کشور رخ نمایانده با فروش نفت بیشتر و استفاده از ذخایر ثروت کسب‌شده از راه نفت در پی رفع دشواری‌ها بوده است. از منظر دولت وابسته به نفت؛ هر جا بحران و کاستی وجود داشت می‌توان با تزریق پول نفت آن مشکل را حل کرد، حال این ثروت وجود ندارد و بسیار ناچیز شده است. بی‌تردید دولتی که به همگان کمک کند،‌ بر اساس فروش نفت در پی آبادانی و توسعه دستگاه‌های دیگر اقدام نماید و هر جا لازم دید با عنوان‌های مختلف به پرداخت پول در راستای کسب رضایت شهروندان عمل کند،‌ دولت پاسخگو نخواهد بود. در واقع نمی‌توان از دولتی که به شهروندان کمک می‌کند و زندگی امروز و فردای آنان را با ثروت نفت مدیریت می‌کند، توقع داشت که درباره سیاست‌ها و هزینه‌های نهاد دولت پاسخگو باشد، چنین دولتی نه‌تنها پاسخگو نخواهد بود بلکه در مقام متوقع در برابر شهروندان اقدام خواهد کرد.
در این تحلیل مسئله شکل‌گیری حباب در بازار سرمایه موضوع ثانویه است، بحث بر سر بنیان‌های دولت بزرگ، فراگیر و عقلانیتی است که طی یک قرن گذشته بر کلیت نهاد دولت با اطمینان به درآمدهای نفتی چنبره زده است. حرف مدافعان حباب در سال 99 و قبل از شهریور همان سال بر اساس نمودار درست بود. چنانچه رشد شاخص کل را در نظر داشته باشیم، به‌یک‌باره و در انتهای سال 98 شاهد رشد پیوسته و ثبت رکوردهای جدید در بورس کشور بودیم. در واقع ما در حال تجربه رشدی بودیم که به‌سرعت در حال دست یافتن به سکوهای بالا و بالاتر بود؛ اما آن‌سوی این تحلیل به ساختار دولت در ایران ارتباط پیدا می‌کند، گویا و به عبارتی دقیق‌تر، رشد آن نمودار نیز در دست دولت بود. دولت دوازدهم پس‌ازآنکه امکان احیای برجام را دشوار و تقریباً غیرممکن دانست و افقی برای کسب توافق با ترامپ را متصور نبود (باوجودی که تلاش‌های بسیار کرد)، به‌سوی منابع داخلی و خصوصاً واگذاری شرکت‌های دولتی رفت. البته این سیاست را آن‌قدر با دقت انجام داد که از جیب دولت به جیب دیگرش برود، بخش زیادی از واگذاری شرکت‌های دولتی در همان بازه زمانی و حتی قبل‌تر به‌صورت بلوکی انجام شد تا مالکیت و مدیریت شرکت‌ها در دست دولتی‌ها باقی بماند. گزارش‌های سازمان خصوصی‌سازی و بازرسی کل کشور گواه این مدعاست. در واقع دولت با آگاهی کامل و بر اساس نیازهایش بازار سرمایه را پرورش داد و پس از مدتی بازار را همچون طفلی درمانده و نحیف رها ساخت.
دولت متکی به سرمایه‌های خرد و بازار سرمایه ‌باید شیوه پاسخگویی پیشه کند. چرا که این بار مردم و دارایی‌های آنان «ولی‌نعمت» به‌حساب می‌آیند و نه درآمدهای بی‌شمار نفت و سایر منابع زیرزمینی. عقلانیت دولت در ایران به دلایل مختلف آماده پذیریش چنین امری نبوده است، نه آن زمان که بورس را به‌عنوان سازمانی کپی‌برداری از نهادهای مالی غرب به کشور وارد ساخت و چه اکنون‌که سرمایه‌های سرگردان و خرد مردم را در شرایط بحران بسیار دوست دارد ‌ولی حاضر به پاسخگویی درباره سیاست‌گذاری‌ها، هیات‌های مدیره بدون کفایت و سود و زیان شرکت‌ها نیست.
وضعیت بازار سرمایه بر اساس وعده‌های ریاست مجلس و جمهوری و حتی چهره‌های اقتصادی نزدیک به دولت به سامان نخواهد شد؛ دو سال از تمام وعده‌ها گذشته و همچنان حال بازار خوب نشده است! بازار سرمایه در شرایط برقرار شدن تعادل در مبادلات مالی فعالیت می‌کند، زمانی که غول بزرگی همچون دولت نفت‌محور در کنارش باشد کارکرد معمول خود را نیز با اختلال انجام می‌دهد؛ بنابراین تا زمانی که دولت‌های وقت چشم امیدشان به افزایش فروش نفت و کسب درآمدهای نفتی است، تغییر در عقلانیت حاکم بر دولت رخ نخواهد داد.