ازدواج آسان و دمیدن سرنا از سر گشاد
رضا صادقیان (تحلیلگر سیاسی)بازتاب مواضع نماینده مردم اصفهان درباره ازدواج دختران ایرانی با «ملیتهای آمریکایی، اروپایی، آفریقایی و آسیایی» که «عشق ایران و اسلام» دارند با حاشیههای فراوان در رسانهها و شبکههای اجتماعی همراه بود.
بانکیپور، رئیس کمیسیون مشترک طرح حمایت از «خانواده و جوانی جمعیت» در مجلس شورای اسلامی است. او و برخی دیگر از کانونهای فرهنگی، کارشناسان حوزه زنان، خانواده و استادان که درباره جمعیت تحقیق میکنند به دلیل پیر شدن جمعیت کشور در آینده گردهم آمده و به دنبال راهحل میگردند، ولی بهجای پرداختن به علل به دنبال طرح مسائلی بسیار سادهسازی شده و دمدستی برای عبور از این بحران میگردند. به همین دلیل خیلی سریع و زود به کلید جادویی ازدواج میرسند! گفتههای افرادی مانند بانکیپور و برخی از چهرههای فرهنگی که دائم در شیپور ازدواج آسان، ازدواج در سن جوانی و فرزندآوری میدمند صورتمسئله را بهگونهای دیگر و حتی میتوان گفت نادرست متوجه شدهاند. نماینده اصفهان و سایر کسانی که به انتهای هدف میرسند و خواهان ازدواج جوانان و عبور از این بحران هستند، قبل از بیان اینهمه سخن حاشیهساز باید شرایط اقتصادی کشور را آنگونه که هست و نه آنطور که میبینند، درک کنند. جلوی تورم افسارگسیخته و اجرای سیاستهای نادرست دولتها بهعنوان نماینده مجلس ایستادگی کنند. دولت را از خلق پول و افزایش نقدینگی نهی کنند. مقابل افزایش قیمت ارز برای تأمین بودجه جاری دولتها بایستند. ارتباطات مبنی بر تجارت بینالملل برای توسعه کسبوکارها تسهیل و در نهایت امر زمینهساز ایجاد شغل پایدار را در کشور فراهم کنند، فقر مطلق را ریشهکن نمایند، برنامهای مدون برای توسعه اقتصادی، از جمله توسعه صنعتی و تکنولوژیک کشور فراهم کنند و باور بفرمایند نیازی به ارائه برنامهها و گفتههای عجیبوغریب و دخالت در امر ازدواج نیست، در واقع ما نیازمند سیاستهای حمایتی در این بخش هستیم و نه سخن گفتنهای بسیار.
کارشناسان و متخصصان بهخوبی میدانند واقعیت جمعیت کشور در آینده خوشایند نیست. اسناد آخرین سرشماری کشور در سال 1395 گواه این سخن است. بر اساس اطلاعات مرکز آمار کشور نسبت وابستگی، بار تکفل ایران از سال 1335 تا 1430 در طول دو دهه آینده به بدترین شرایط خواهد رسید. بار تکفل چیست؟ نشاندهنده مقدار تکفلی است که افراد واقع در سن فعالیت، تأمین هزینههای افراد غیرفعال را بر دوش میکشند. این شاخص از طریق مجموع جمعیت زیر 15ساله و بالای 64ساله تقسیم بر جمعت 15ساله تا 65ساله به دست میآید و به درصد بیان میشود. آمارها نشان میدهند که تا سال 1365 بار تکفل در ایران بیش از 90درصد بوده است و پس از سال 1385 بهیکباره به 43درصد رسیده است. چنانچه به روند رشد نمودار پیری جمعت دقت کنیم، جمعیت کشور از سال 1385 مسیر پیری را طی میکند. پنجره جمعیتی، نیروی جوان و کارآمد که زمینهساز رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری است و بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان از آن بهعنوان فرصت استثنایی و موهبت نام میبرند، در ایران سالهای پس از 1405 بسته خواهد شد و جمعیت کشور پیرتر، ناکارآمدتر و پرهزینهتر میشود. احتمالاً پاسخ افرادی مانند بانکیپور به این دشوار اساسی ازدواج است، بررسی و بهبود شرایط اقتصادی کشور نیز مهم نیست! لازم به یادآوری است، طی یک دهه گذشته نهتنها اقتصاد کشور با رشد همراه نبوده است، بلکه رشد کشور بیش از منفی شش درصد بوده است. خط فقط شهری در مقایسه با 10سال گذشته افزایش داشته است. کشور در تمام این سالها با معضل تورم روبهرو بوده است. چالش کاهش ارزش پول ملی را داشته و داریم و... حال بهجای پرداختن به تمام این مسائل، چالشها و حتی ابر بحرانها تنها یک مسئله را ببینیم و دائم روی آن پافشاری کنیم و از درک سایر مسائل به دلایل مختلف چشمپوشی نماییم، چیزی بهغیراز دمیدن سرنا از سر گشاد آن نیست. هیاهویی است برای هیچ.