غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


رسانه ملی؛ استراتژی دفع اکثریت و جذب مخاطب خاص

مهدی دهقان نیری (فعال مدنی)

پس از انتخاب پیمان جبلی به‌عنوان ریاست سازمان صداوسیما امیدواری به این دستگاه عریض و طویل وارد دوران تازه‌ای شد. برخی مواضع او روزنه‌ای از امید را میان جامعه باز کرد؛ گویی که در حال بازسازی اعتماد ویران‌شده مردم به رسانه ملی بود؛ انتشار اخباری که در مدیریت‌های قبلی به‌مثابه انتشار اخبار محرمانه بود بخشی از این روند به نظر می‌رسید؛ اتفاقاتی از قبیل اعلام هک شدن سامانه سوخت در همان روز اول، پخش تصویر دخترانی که جلوی دانشگاه تهران کشف حجاب کرده بودند و واکنش‌ها به آن، نشان دادن اعتراض معلمان و بازنشستگان مقابل مجلس نیز بخشی از این شروع معقول بود که با وعده رئیس جدید مبنی بازگشت عادل فردوسی پور به تلویزیون برخی را به تغییر خطی و مشی صداوسیما امیدوار کرده بود؛ موضوعی که اما انگار در حد همان چند خبر متوقف ماند. اخیراً پیمان جبلی آب سردی را روی دست منتظران به تغییر ریخت و اعلام کرد که بازگرداندن فردوسی پور دست من نیست. جرقه‌های کوچکی که می‌توانست روشن شود و موجبات امیدواری مردم و بازگشت اعتمادشان به رسانه ملی شود، ولی نشد.اتفاقات عجیبی که برای دو بانوی اصلاح‌طلب خانم‌ها شجاعی و ملاوردی در برنامه جهان‌آرا در شبکه افق، موجب ناراحتی بخشی از فعالان سیاسی و مدنی شد. شهیندخت ملاوردی و زهرا شجاعی که پس از حاشیه‌سازی‌های اين برنامه درباره وضعیت زنان در دولت‌های گذشته دعوت‌شده بودند تا از خود در برابر اتهامات طرح شد، دفاع کنند، با رفتاری مهندسی‌شده و البته دور از اخلاق حرفه‌ای مواجه شده و به‌ناچار مجبور به ترک برنامه شدند. همه این موارد تأییدی بود بر این موضوع که خط‌مشی صداوسیما به‌جای اینکه از ریاست سازمان صادر شود، این رئیس رسانه ملی است که باید خود را با روند موجود وفق ‌دهد. نقد امروز دلسوزان درباره عملکرد صداوسیما در جهت تحقق این آرزوست که مردم به‌خصوص جوانان نسل امروز و فردا دوباره با تلویزیون آشتی کنند؛ مخاطبانی که تحت تأثیر رسانه‌های غربی و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور دچار دگرگونی‌های فرهنگی می‌شوند. برای تشریح بهتر وضعیت عملکرد صداوسیما به مواردی اشاره می‌کنیم؛ وقتی اتفاقاتی در ایران می‌افتد، پس‌ازاینکه فضای مجازی و همچنین شبکه‌های ماهواره‌ای خارج از کشور بر موج خبری آن سوار می‌شوند و تحلیل‌های جهت‌گیرانه خود را به مخاطب ارائه می‌کند، با تأخیر قابل‌توجه صداوسیما به‌عنوان مهم‌ترین پایگاه رسانه‌ای کشور وارد ماجرا می‌شود و به آن می‌پردازد که خود موجب سلب اعتماد از سوی مردم می‌شود. هنوز گزارش صداوسیما را درباره شیوع کرونا در شهر قم از یاد نبرده‌ایم؛ گزارشی که ورود ویروس کرونا به ایران را تنها شایعه‌ای اعلام کرد.یکی دیگر از انتقاداتی که به وضعیت صداوسیما در چند دهه اخیر همواره وجود داشته، عدم رعایت اعتدال بین سلایق مختلف سیاسی است. در این امر سال‌هاست صداوسیما چرخش بیشتری را نسبت به یک جناح خاص داشته و موجبات اعتراض بدنه اجتماعی و چهره‌های جناح مقابل را فراهم آورد؛ تا جایی که در دولت یازدهم و دوازدهم این اعتراض از سوی دولتمردان و در رأس آن‌ها رئیس‌جمهور نیز مطرح شد. وجود برخی چهره‌های جنجالی از یک سلیقه خاص سیاسی و فرهنگی در برنامه‌های این رسانه، در حالی است که سال‌هاست کسانی چون هادی خانیکی، هوشنگ ابتهاج، شفیعی کدکنی، محمود دولت‌آبادی، اصغر فرهادی، محمدرضا شجریان، عباس کیارستمی، ناصر تقوایی، اسلامی ندوشن و ده‌ها چهره فرهنگی دیگر مجوز ورود به آن را نداشته‌اند؛ کسانی که به لحاظ توجه مردم می‌توانست سرمایه اجتماعی بزرگی برای رسانه ملی فراهم آورد.در حوزه سیاست چه بسیار کسانی که از همین رسانه مورد تهمت وافترا واقع شدند، اما کدام‌یک توانسته‌اند بر اساس قانون در آن رسانه حاضر شوند و به اتهامات پاسخ دهند؛ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، علی‌اکبر ناطق نوری و ده‌ها چهره سیاسی دیگر که سال‌هاست در برنامه‌های گوناگون به بهانه‌های مختلف عملکردشان زیر سؤال رفته و نتوانسته‌اند از خود دفاع کنند.فرار بسیاری از مجریان و هنرمندانی که از رسانه ملی با مردم ارتباط گرفته بودند و از آن‌طرف مردم بسیاری را به این رسانه جلب کرده‌اند؛ بخش دیگری از کارنامه نامطلوب این سازمان است؛ عادل فردوسی پور، محمدرضا حیاتی، مزدک میرزایی، ایرج طهماسب، سروش صحت، رضا عطاران و...نشان‌دهنده استراتژی معیوب دفع اکثریت و جذب گروهی مخاطب خاص است؛ رویکردی که در دنیایی که رسانه با مخاطب خود زنده است، گامی بزرگ در جهت مرگ رسانه ملی ارزیابی می‌شود و اگر برای آن فکری نشود، این بیمار در حال احتضار زودتر ازآنچه متولیان آن می‌اندیشند به کام مرگ فرو خواهد رفت.