روزی که قیام «سووتو» آفریقای جنوبی گلولهباران شد
شانزدهم ژوئن جنبش دانشجویی آفریقای جنوبی بهمنظور برگزاری جلسهای در مرکز مجمع دونالدسون در اورلاندو فراخوان داد. 300 تا 400 دانشجو که حدود 55 مدرسه را نمایندگی میکردند در این تاریخ تصمیم گرفتند که صحنهی سیاست را با یک تظاهرات تودهای تغییر دهند. یک کمیتهی اجرایی که بعدها بهعنوان شورای نمایندگی دانشجویان سووتو (SSRC) شناخته شد، برای این کارِ مبارزاتی انتخابشده بود. این کمیته مرکب بود از دو نماینده از هر مدرسه که جلسات خود را بهطور مخفیانه برگزار و از اسم سودنامس [نامی ساختگی که برای پنهان کردن هویت افراد بهکار میرفت] استفاده میکردند.
در شانزدهم ژوئن ستونهایی از جوانان، از محلهای از پیش تعیینشدهی تجمعات و درآنواحد حرکت کردند. این تاکتیک برای این انتخابشده بود که ضمن حفظ نظم و آرایش دفاعی، حتیالامکان صفوف پلیس را نیز پراکنده کنند. در مسیر حرکت بهمقصد نهایی: (ورزشگاه اورلاندو) که برای تظاهرات تودهای تعیینشده بود، دهها مدرسه بهعنوان مراکزی برای گرد همآیی بهکار گرفته شدند. باوجود برخوردهایی که در بین راه با پلیس پیش آمد، اما تمام راهپیمایان بهمحل تظاهرات در ارولندوی غربی رسیدند.بااینحال که صدها تن از راهپیمایان هنوز بهطرف اورلاندو در حال حرکت بودند، تودهی بسیار پرشماری از نیروهای پلیس، خود را با مینیبوسهای مخصوص، بهمسیر تظاهرات رسانده و در مقابل راهپیمایان در قالب نیمدایرهای موضع گرفتند. دانشجویان سرسختانه و پُرشور به خواندن سرودهای آزادیخواهانه ادامه دادند. ناگهان پلیسی سفیدپوست بستههای گاز اشکآور را بهطرف دانشجویان پرتاب کرد. دانشجویان کمی عقبنشینی کردند، اما مواضع خود را حفظ کرده و پلاکاردهای خود را تکان داده و شعار میدادند«سیاهپوستان زبالهدانی نیستند»، «آفریکانس زبانی قبیلهای است» و غیره.
ناگهان پلیسی هفتتیر خود را بیرون کشیده و دانشجویان غیرمسلحی را که در حال سرود خواندن بودند هدف گلوله قرار داد. هکتور پترسون اولین قربانی این قیام بود که در مقابل رفقای خویش بر خاک غلتید. پسازآن مأموران پلیس روی تظاهرات کنندگان آتش گشودند.دانشآموزان که بسیاری از آنها دختران 10 یا 12سالهای بیش نبودند، در ابتدا مات و مبهوت ایستاده و بهپیکر کشته و زخمی شدگان مینگریستند. بعدازآن، خشم و غضب بود که جای این بهتزدگی را گرفت. آنها سنگ، آجر و هر جسم سنگینی که دستشان به آن میرسید برمیداشتند، بهطرف خطوط پلیس حرکت کرده و بهسوی آنها پرتاب میکردند.قیام سووتو آغازشده بود.پلیس به دلیل هجوم جوانان عقبنشینی کرد. تمام ساختمانهایی که بهنوعی با دولت مرتبط بودند موردحمله قرار گرفتند. جوانان بنام انقلاب، بنزین را از صاحبان گاراژ برای درست کردن بمبهای بنزینی و آتش زدن ساختمانها مصادره میکردند.تخمین آمار کشتهشدگان در 16ژوئن بین 25 تا 100نفر است که بهضرب گلوله از پای درآمدند. روز دوم بود که 1500پلیسِ مسلح به مسلسلهای استین (Sten) و تفنگهای کارابینیِ کوتاه و سبک بهسووتو خوانده شدند و واحدهای ارتش به حالت آمادهباش درآمدند. تلفات جانی روز دوم بیشتر از روز اول بود، بر اساس برآوردهای احتمالی صدها نفر جان باختند. تیراندازی بدون توجه به کنشهای جمعیت در مقابل پلیس، دستور کار آن روز بود. بالا بردن مشتی گرهکرده و فریاد زدن شعار «آماندلا» (بهمعنای قدرت) برای اصابت گلوله به شقیقهی شعار دهنده و اطرافیان او کفایت میکرد.بسیاری از والدین شب را که به خانههای خود بازگشتند، گتوهای سیاهپوستها را سوخته در آتش یافتند و شاهد کشته و یا مفقود شدن کودکان خود بودند.بسیاری در روز هفدهم ژوئن بدون هماهنگیِ قبلی سرِ کارهای خود حاضر نشدند. دانشآموزان سفیدپوستِ دانشگاه ویتواترسرند تظاهراتی را تدارک دیدند که روی یکی از پلاکاردهای آن نوشته بودند: «انقلاب را بدون ما آغاز نکنید». دولت در هفدهم ژوئن مدارس سووتو را بست. سووتو در روز جمعه بهطور مؤثری توسط پلیس در محاصره بود، پلیس مجهز به ماشینهای مسلح بود و بهطرف هر گروهی که در خیابان دیده میشد، شلیک میکرد.