اجارهبهای مسکن بهمثابه یک معضل فرهنگی
سعید درویشی (تحلیلگر فرهنگ و ارتباطات)بهای اجاره خانه در ایران، بیشتر از اینکه موضوعی اقتصادی باشد معضلی فرهنگی است. اگر نقش سازمان تعزیرات حکومتی را در کنترل بهای اجاره مسکن 100درصد فرض کنیم نقش انسانیت و عاطفه موجر در این مسئله بیش از 100درصد است. وقتی دولت، حقوق کارمند را 10درصد افزایش میدهد و ستاد تنظیم بازار سقف افزایش اجارهبها را نسبت به پارسال، در تهران حداکثر ۲۵درصد، کلانشهرهای بالای یکمیلیون نفر جمعیت ۲۰درصد و سایر شهرها ۱۵درصد تصویب میکند، صاحبخانه به چه حقی مبلغ اجاره مسکن خود را 100درصد افزایش میدهد؟!
توجیه صاحبخانهها تورم است که قابلقبول نیست. برای تورم 40درصدی، نباید همنوع خود را با افزایش اجارهبهای 100درصدی دچار سکته قلبی کنید؛ درست مثل اتفاقی که چند روز پیش برای یک روزنامهنگار مستأجر در تهران افتاد و باعث مرگش شد. باوجوداینکه دولت برای کنترل بهای اجاره مسکن راهکار داده است اما قانونشکنی مالکان و برخی بنگاهها باعث میشود که راهکارهایش تضمینی نباشد. فرضیه خندهداری است که بگوییم در کشور به تعداد مالکان خانههای اجارهای، متهم داریم. همه آنهایی که کد رهگیری را در زمان بستن قرارداد اجاره دور میزنند، متهم هستند و متأسفانه مستأجران هم برای اینکه سرپناهی حداقل برای یک سال داشته باشند، مجبورند شریک جرم صاحبخانه و بنگاه معاملات ملکی شوند.اگرچه ممر درآمد برخی از مالکان همین خانههایی است که اجاره میدهند، اما برخی از صاحبخانهها از محل درآمد اجاره خانه و مغازه، چنان رفاهی برای خود ایجاد کردهاند که بسیاری از تحصیلکردهها با داشتن شغل و مزایای دولتی بهاندازه یک صاحبخانه کمسواد، رفاه و درآمد ندارند. به همین دلایل است که نهفقط ارزش پول بلکه ارزش دانش نیز در کشورمان پایین آمده است.تورم، اسم رمز برخی از این مالکان طماع شده است که با زیادهخواهی و بیتوجهی به عواطف انسانی و شرایط اقتصادی مستأجران وضعیت را بر بخش زیادی از مردم کشور تنگ میکنند و گناه خود را گردن اقتصاد و سیاست میاندازند. ریشه تمامی بیارزشیها در یک جامعه، رواج فرهنگهای سیاه و ناپسند است. فرهنگ امروز ما عکس تمامی ادعاهایمان در خوب بودن است.