هنر و معماری ایرانی؛ از فیزیک تا متافیزیک
فیض شریفی (منتقد و پژوهشگر ادبیات)هنر و معماری ایرانی و اسلامی در هم ادغام شدهاند؛ و اصولاً هنر و فرهنگ را نمیتوان محدود کرد. هنرها از هم وام میگیرند. همانگونه که تخت جمشید و معماریهای پیش از اسلام را صرفاً مهندسان ایرانی نیافریدند. هنر و ادبیات و معماری هم پس از اسلام از هم وام گرفتهاند. بخشی از معماریها برای نمایش آفریدهشدهاند، مثل کاخها و عمارات حکومتی، همانگونه که بخشی از مدایح درباری که در قالب قصیده سروده شدهاند هدفی جز تزیین و تذهیب و خودنمایی نداشتهاند. نمیتوان گفت که سبک خراسانی فقط تشبیهها و استعارات ساده داشته و مغلقگویی در آن سبک و اسلوب بی رواج بوده است. منوچهری، عنصری و ناصرخسرو، شاعرانی بودند که از فرهنگ عرب متأثر بودند. در بخشی از اشعار آنها طنطنه و خودنمایی بر سادگی و بیپیرایگی غالب آمده است. در سبک عراقی شاعران مغلق گو و بینابینی و ساده سرا هم داریم. در هیچ عصری مدیحهسرایی تعطیل نشده است. مدحیه گویی به خاطر غلبه روح تغزلی بر حماسی تنزل کرده و در حاشیه نشسته است. پس از حمله ویرانگر مغولها، تصوف و عرفان بر موج نشست تا مردم را از بیم مصائب بیرونی به درون خانقاهها و مساجد ببرد. مساجد و خانقاهها و زورخانهها در ابتدا برای نمایش ساخته نشدند بلکه برای کارکردی معلوم و معین و انتقال پیامی معین در یک زمینه خاص شکل گرفتند. حتا مدارس و حوزههای علمیه همه علوم و صنایع را از قبیل بنایی، نجاری، آیینهکاری، گچ کاری، کاشیکاری، خطاطی و نقاشی و حتا شعر را در خود میگوارند. معماری هم در سطوح فیزیکی و هم در سطوح متافیزیکی، هنری انتظام بخش به فضا و حال و هوای انسانهایی است که به فضا تقدس و تبرک میبخشند و خود را به محضر پروردگار میبرند. معماری قدسی مسجد و خانقاهی این امور قدسی را ازلحاظ طراحی به خانه هم میبردند. شاید به همین دلیل باشد که کف اتاق را مقدس میدانستهاند و در هنگامه ورود کفشها از پا بیرون میآوردهاند و میآورند. در ایران پیش از اسلام هم، هنرهایی چون معماری آتشکدهها، شعر «گاتهای زرتشت» و موسیقی با مناسک زرتشتی آغشته شده بود.به عمارت قالبی قدسی بخشیده بود. در معماریهای تخت جمشید طرحهایی از اهورامزدا بهصورت فرشته موجود است که فرمانهایی از آسمان آورده است که تجسم و تجسد چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ست. همین فرمان بعد از اسلام به همین لون درآمد و در حکومت و در عرفان بهعنوان نوری از جانب یزدان تلقی شد. در قرآن آمده: «الله نورالسماوات و الارض» در حدیث نبوی هم همین را به توقیع مؤکد میکند که: «اولین چیزی که خدا خلق کرد نور بود.» شاهکارهای معماری اسلامی مثل مسجدالحمراء در اسپانیا، ایوانها و رواقهای بسیاری از مساجد ایرانی و تاجمحل در هندوستان، تبلور نور و روشنیاند؛ که کنایهای از حضور باریتعالی است. عارفان شاعر در ستایش نور فصول مشبعی دارند. مولانا گوید: «خلق را چون آب دان صاف و زلال/اندرو پیدا جمال ذوالجلال/شد مبدل آب این جو چند بار/عکس ماه و عکس اختر برقرار.»