غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


تجربه‌های زیسته، نزیسته و این نسل‌های نوآمده

علی داریا (جستارنویس)

به چند می‌خری، روزهای زیسته‌ام در شب‌های بی ماه، بی پرنده، بی ترانه و لبخند و پر تشویش را، در دریا، میان ماهیان در هم‌صحبتی دلفین‌ها، به چند می‌خری رؤیاهایم را در پهنه کویر با دانه‌های شن، لبریز خاطره‌های دریاها بی‌نشان و نشانه‌ای ...به چند می‌خری ترانه‌هایم را که کولی‌ها می‌خوانند در جاده‌های بی‌مقصد، دور و ناپیدا با عاشقانه‌های ساده، بی‌پیرایه و پر فراموشی ...به چند می‌خری خوشه‌های گندم را از دستان کوچک خوشه‌چین در روزهای دغدغه ...به چند می‌خری سفرهایم را بی اسب و کوپه و زاد و توشه‌ای، به چند می‌خری برف‌های بام زندگی‌ام، این وسوسه‌ها که کلمات اگر نبودند زندگی زبان نداشت، شعر، عشق و لبخند هیچ نبود، کتاب و کاج و آواز گنجشک‌ها بر نارون هیچ نبود و راستی این قشقرق هستی است:
 آواز پرندگان بر بوم زندگی که بی آن دام و دانه چه بی‌معنا می‌نمود و مگر نیستی کنتراست زندگی و هستی نیست چونان سکوت که بی همراهی شکوهمندش موسیقی می‌گریست و بعد باران و پیاده راه سپردن در جاده‌های تلخ، سخن گفتن با باد و اندوه‌های بی‌شمار، پوشیدن کفش آهنی میان قصه‌ها برای به دلدار رسیدن و برهنه رفتن تا کوه و مدرسه و صحرا، کار و کار و کار و گاه بیگاری در فصل‌های تلخ کودکی در خیابان‌های مرده زندگی ...
و حالا تا ابد قرار نیست از رؤیاهای دوردست و دست‌نیافتنی زندگی شاعرانه بگویم و از تجربه‌ها که تلخ یا اندکی شیرین‌قلم فرسودن که نسل نوآمده نیز سخن‌ها فراوان دارد.
داوری قاطع دشوار است تا بتوانم به قطعیت بگویم:
 نسل نوآمده اساساً فاقد تجربه زیسته است، البته برخی به قطعیت می‌گویند نسل تازه نسل گلخانه‌ای است در فضاهای آپارتمانی به بار نشسته و بالیده است با طبیعت و سرشت وسیع زندگی کمتر در تماس بوده است ممکن است رگه‌هایی از واقعیت در این داوری‌ها وجود داشته باشد اما تردید هم گاهی می‌تواند سازنده باشد.
چرا تردید را طرح کردم و ترجیح می‌دهم از تفاوت‌ها سخن بگویم، وقتی از نسل تازه حرف می‌زنیم شخصاً نگاه می‌کنم بیشتر انگار دارم به جهان شتابان و شگفت‌انگیزی نگاه می‌کنم به‌عنوان‌مثال: 
ریتم موسیقی نسل من در وجه غالب کند است در نقطه مقابل موسیقی نسل تازه یا شاید بهتر باشد بگوییم موسیقی موردعلاقه‌اش رنگ و لحن دیگری دارد خوب حالا حتماً پرسش در چرایی این تفاوت‌هاست راستش را بخواهید دارم از این منظر نگاه می‌کنم که کاراکتر یک پسر یا دختر سی‌ساله در یک رمان یا نمایشنامه با پدر یا مادر همان پسر یا دختر چه تفاوت‌هایی دارد؟ بله من هم موافقم که خواه‌ناخواه بحث تفاوت جهان‌ها پیش می‌آید فراتر از فضای دشت‌های وسیع یا آپارتمانی که نسل‌ها در آن رشد و نمو کرده‌اند البته و بی‌تردید نوع تجربه‌ها و پس‌زمینه‌های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و...هم تأثیرات خودش را دارد. 
جنگ، انقلاب، آموزش، مدرسه و دانشگاه و تحولات در عرصه فناوری‌های تأثیرگذار بر فضا، فکر و اتمسفر زندگی، فضای مجازی و فراتر از آن جهان ارتباطات دیجیتال که لایه‌لایه زندگی را درنوردیده است و البته که لااقل در این فصل جستار بحث از بد و خوبش نیست بلکه می‌خواهم آرام‌آرام وارد واکاوی پدیده‌ای بشویم که ما خواهد گفت: به‌راستی تجربه‌های زیسته من به پول سیاهی می‌ارزد یا نه؟! 
چه شاخص‌ها و سنجه‌ای برایش در اختیار داریم، چه بخش‌هایی را دور بریزیم و کدام بخش‌ها نیازمند تجلیل و بازآفرینی است نسل دیجیتال چه در چنته دارد و آورده‌اش چیست ما بازهم به‌قصد کنکاش در این وادی سفر خواهیم کرد.