خرمشهر، «متروپل» و گلوگاههای فساد
محمدرضا چمننژادیان (فعال مدنی)روزهایی در تاریخ و جغرافیای آبادان و خرمشهر حوادث بسیار تلخ و شیرینی رخداده است که در تاریخ معاصر ایران با حروف درشتی ثبتشده است. ۲۷مرداد سال 1357 با آتشسوزی سینما رکس آبادان و کشته شدن حدود600نفر شهروند بیگناه تا ۲۹شهریور ۱۳۵۹ آغاز جنگ هشتساله با هجوم ارتش متجاوز رژیم بعث به ایران از طرف آبادان و خرمشهر و سوم خرداد ۱۳۶۱ روز آزادی خرمشهر که تاریخساز و مایه غرور ایرانیان شده است؛ و بهتازگی در دوم خرداد ۱۴۰۱ و در آستانه گرامیداشت آزادی خرمشهر با فروریختن برج ۱۱طبقه متروپل در خیابان امیری آبادان باز این خطه مظلوم خبرساز شد؛ اما این بار کشته شدن دردناک دهها شهروند بیگناه آبادانی تلختر از قبل شده است. چراکه این بار نه عاملان تروریست سینما رکس و نه ارتش بعثی صدام پشت این فاجعه نبودند. این بار انگشت اتهام، فساد مدیریتی، مسئولان بیمسئولیت و رانتخواران سودجو نشانه را نشانه رفته است.موضوعی که البته علیرغم تأکیدهای دو سه روز گذشته و همیشگی مسئولان نگرانی را کم نمیکند. به گمان نویسنده این یادداشت، گذر از دهلیزهای سختی است که همچون «متروپل»های فساد در سراسر کشور پیش روی نظام سیاسی است که از این رهگذر قانونگرایی، شایستهسالاری مدیریتی، کارآمدی ساختارهای حاکمیتی، پرهیز از تبعیض، عدالتگستری، فسادستیزی سیستمی و... در سایه اصلاحات واقعی و ترمیم ساختارهای معیوب اولویت حیاتی پیدا میکند. شاید فتح خرمشهر با دستهایی خالی و دلهایی پر از ایمان و صداقت بتواند نقشه راه این اتفاق باشد. لیکن برای رسیدن به فتح خرمشهرهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی... باید عُده و عِده علمی، لجستیکی، مدیریتی و اراده حاکمیتی متناسب با شرایط و جبهه پرپیچوخم مبارزه داشت که صدالبته اصلاح امور و برگشت به مسیر عقلانی مشارکت، قانونمندی جامعه، اعتماد ملت، پاسخگویی شجاعانه و شفاف، عقلانیت در حکمرانی، فداکاری عالمانه برای توسعه، ایثارگری آزادمنشانه مدنی و رویکرد تحولی و اصلاحی است. تا شاید بتوان جایگاههای آغشته شده به ناکارآمدی و فساد را یکییکی از غاصبان و رانتخواران پس گرفت؛ غاصبانی که در سطوح مدیریتی نظام با رنگ و لعاب تملق و تظاهر و مصادره ارزشها رشد سرطانی کردهاند و تا بن دندان به قدرت، ثروت و عوامل فسادآور مسلح شدهاند. اشغالگرانی که توانستهاند در تاروپودهای نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مملکت ریشه بدوانند و بیمحابا ارزشهای فتح خرمشهر و جانفشانی رزمندگان، جانبازان و شهدا را هم با مصادره به مطلوب، سپر بلای خود و امیال نامشروعشان قرار میدهند و بسیاری از مسئولان و مدیران کشور و حتی صاحبان تریبونهای مذهبی را بر حرامخواری و فساد خود میهمان کناند و هماکنون برای اعتماد عمومی، امنیت و منافع ملی مشکلات جدی فراهم آورد.گر چه پروندههای بسیاری همانند ماجرای متروپل باز شده ولی افکار عمومی قانع نشده که این برخوردها کافی، اقناعکننده، متناسب با مفسدهها و صدمات وارده به بیتالمال، بدنه مدیریت نظام و اعتماد ملت بوده است. برخورد با مؤسسات مالی و اعتباری و پرداخت ۳۴هزارمیلیاردی تومان از بیتالمال بهواسطه فشار برخی نهادهای متنفذ، فساد علنی کسانی مانند طبری در نهادهای حاکمیتی، واگذاری گرانقیمتترین املاک به نورچشمیها در شهرداری تهران، پروندههای ابربدهکاران بانکی و برجسازی بانکها، عدم برخورد عادلانه و قاطع با مسئولان تجملگرایی که در املاک و منازل سران رژیم گذشته نشستهاند، عدم نظارت بر بنگاههای اقتصادی خصولتی، نهادی و حاکمیتی و...صدها مورد مشابه باعث ایجاد تبعیضات فراوان، بیعدالتی گسترده و فلاکت فزاینده اکثریت ملت شده است. لذا هم خرمشهرهایی در راهند که میتوانند سبب ایجاد اعتماد مردم به نظام سیاسی شوند و هم متروپلهای دیگری بر سر راه است که میتواند بهمثابه مینهایی موجب انهدام بیشتر امید و اعتماد ملت شوند. در این میان تنها برخوردهای قاطعتر و باورپذیر در نزد ملت میتواند دیوار بیاعتمادی مردم را فرو بریزد.