بررسی رابطه سیاسی ایران و روسیه از لیاخوف تا اولیانوف
اولیاخوف!
همدلی| محسن رفیق: این روزها «اُف»های روسی به تأسی از روحیه قلدرمآبانه تاریخی خود در عصر تزارها و قزاقهای چکمهپوش، مرزهای سیاست ورزی خود را در سرزمین همسایه جنوبی گسترش داده و با حضور بیواهمه و بدون مانع و با گستاخیِ محض، وزیر خارجه پیشینِ ایران را به سخره گرفته و دستمایه طنز خود قرار میدهند، برای دوران استیلای خود بر این سرزمین و جنایتهای خود دلتنگ شده و در قلب تهران، تصاویر بازسازیشده آن را بازنشر میکنند و از سوی دیگر خود را دلسوز و جادهصافکن سیاستهای ایران در حوزه بینالملل تعریف میکنند. در پس بازتر شدن فضا و امضای قراردادهای مودت چندین ساله، روسهایِ پا از گلیم برون نهاده، نسخه جدیدی از لیاخوفِ پیشین یعنی اولیانوف را رو کردهاند؛ شخصی که در قامتِ سخنگو، گزارش دهنده، میانجی، لابیگر، نظریهپرداز و مشاور؛ ازنظر برخی کاربران فضای مجازی مرد چندشغله جدید وزارت خارجه ایران محسوب شده و در این فضای باز و ایجادشده برای او از هیچگونه یکهتازی دریغ ندارد. او که قادر است هرازچندگاه، با توییتهای متکبرانه و خارج از نزاکت دیپلماسی، قلدریِ تاریخی همسایه شمالی را به رخ کشیده و با هیچ نگاه تندی از سوی دستگاه دیپلماسی ایران روبهرو نشود.114سال از به توپ بستن مجلس توسط ولادیمیر لیاخوف روسی میگذرد. او هفتمین فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران بود که مجلس شورای ملی را به دستور محمدعلی شاه قاجار به توپ بست. لیاخوف، افسر ارتش روسیه، از طرف دربار تزار به ایران اعزام شد و در زمان سلطنت محمدعلی شاه قاجار، فرماندهی بریگاد مرکزی قوای قزاق را بر عهده گرفت. کلنل لیاخوف در مقابل وزیر جنگ و هیچیک از مقامات وقت ایران برای خود مسئولیتی قائل نبود و مستقیماً از پترزبورگ کسب تکلیف میکرد. بر اثر این واقعه، جمعی از نمایندگان مجلس را متفرق ساخت و عدهای را کشت و قوای قزاق وارد مجلس شدند و دست به تخریب و غارت زدند. بعدازاین آشوب سازی مهلک، کلنل لیاخوف از طرف محمدعلی شاه قاجار مورد قدردانی قرار گرفت. حادثه به توپ بستن مجلس که از خشنترین مقاطع حوادث عصر مشروطه بود، نقطه اوج درگیری نظام استبدادی قاجار با مردم بود. این حادثه در دومین هفته رئیسالوزرایی میرزا احمدخان مشیرالسلطنه و در شرایطی اتفاق افتاد که محمدعلیشاه با راهنمایی نظامیان روس، نقاط مختلف تهران را به ستاد عملیاتی خود علیه مشروطهخواهان تبدیل کرده بود، رخ داد.این روزها هم پس از بیش از 100سال، بهگونهای دیگر، رویکرد بهظاهر دلسوزانه و مستشاری روسهای پوتینی، همراه دیپلماتهای ایرانی شده است و در این روند بهواقع میخائیل اولیانوف از هوش و درایت بیشتری نسبت به سلف خود برخوردار است چراکه بهخوبی میداند شکلِ به توپ بستن فیزیکی در دنیای کنونی را چگونه تغییر دهد و کیسه سیاستهای منفعتطلبانه سران خود در کرملین را چگونه از پاستور پر کند.
در همین بین گفتوگوی میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات وین با رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در وین، دستمایه تفسیرهایی از سوی تحلیلگران مسائل بینالملل در ایران شده است. در بین ناظران سیاسی اینگونه تعبیر میشود که چون اعضای تیم مذاکرهکننده ایرانی فاقد اختیارات لازم برای مذاکره با مقامهای آمریکایی میباشند چارهای جز نمایندگی اولیانف برای نقطه نظرات ایرانی – روسی باقی نمیماند. این در شرایطی است که در بین افکار عمومی ایران، اعتمادی به این مستشار روسی دستگاه دیپلماسی ایران وجود ندارد.
محمدجواد ظریف 8سال وزیر خارجه ایران بوده است. او موفق به توافق با طرفین غربی در مورد مناقشه مسائل هستهای ایران شد و نهایتاً برجام را به سرانجام رساند. شاید هیچکس بهخوبی او نتواند به تبیین سیاستهای روسها در این سالهای متمادی و روند پر چالش، بپردازد. او در آخرین ماههای مسئولیت خود در یک مصاحبه خبرساز خود با سعید لیلاز، با انتقاد از نقش روسیه در برجام میگوید: «مسکو مخالف امضای توافقنامه برجام بود و در به نتیجه نرسیدن این توافقنامه کارشکنیهای زیادی انجام داد. هدف روسها این بود که توافق هستهای انجام نشود و آنها وقتی دیدند ما داریم به توافق میرسیم، شروع کردند به ایجاد مانع.»
در بخش دیگر از سخنان ظریف در مورد کارشکنی روسیه در برجام آمده است: «روسها فکر نمیکردند برجام به نتیجه برسد و در هفتههای آخر که دیدند برجام دارد به نتیجه میرسد، شروع کردند به طرح پیشنهادهایی جدید.» به گفته وزیر امور خارجه ایران، در این مرحله روسیه و فرانسه پیشنهاد دادند که ایران هر شش ماه یکبار موظف به تمدید مجوز از شورای امنیت برای ادامه توافق هستهای باشد. این پیشنهاد ایران را هر شش ماه مجبور به انجام مذاکرات با کشورهای دائم و غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد برای دوام برجام میکرد.
ظریف در ادامهِ سیاستِ روسیه برای ضربه زدن به توافقنامه برجام میگوید که پرواز بمبافکنهای روسی از حریم هوایی ایران برای بمباران سوریه در صورت که این کار را از حریم هوایی مدیترانه نیز میتوانست، مربوط به اتفاقات پس از برجام است. به گفته او، مسکو در هفته آخر امضای توافقنامه برجام تمام تلاش خود را به خرج داد تا این توافقنامه به نتیجه نرسد. او با اشاره به عکس مشهور وزرای خارجه کشورهای پنج بهعلاوه یک پس از امضای توافق برجام که در آن وزیر امور خارجه روسیه غایب است، میگوید که این عکس بیانگر بسیاری از موضوعات در برجام است. به گفته او، روسها که از توافق هستهای ایران با غرب ناراضی بود، میخواستند که دستاوردهای وزارت خارجه ایران را نابود کنند.او همچنین با اشاره به حضور نظامی ایران در سوریه میگوید: «ما ادعا میکنیم که آقای سلیمانی پوتین را به جنگ کشید، اما پوتین تصمیمش را گرفته بود. پوتین وارد جنگ شد، اما با نیروی هوایی، اما نیروی زمینی ایران را هم به جنگ کشید. ما تا آن زمان نیروی زمینی در سوریه نداشتیم.»
بااینوجود به نظر میرسد که روی کار آمدن دولت جدید، فرصت جدیدی برای میدانداری نمایندگان روس در ایران ایجاد کرده است. برای نمونه میتوان به جسارت تمامعیار اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات وین اشاره کرد که در پاسخ به اظهارات یکی ایرانی، توییتی توهینآمیز را نسبت به محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه پیشین ایران منتشر کرد. او پسازآنکه یک کاربر ایرانی در توییتر خطاب به مذاکرهکننده روسیه در مذاکرات برجامی نوشت: «محمدجواد ظریف درباره نقش منفی روسیه در مذاکرات حق داشت.» در صفحه توییتر خود نوشت: «شما آزاد هستید که بر اساس نظرات شخص دیگری تحت تأثیر دندان درد، سردرد یا موارد دیگر، خود را گمراه کنید.»او البته در واکنش به اعتراض شدید کاربران ایرانی شبکههای مجازی کمی بعد از توییت قبلی خود عقبنشینی کرد و در توییتی دیگر نوشت: «به آقای ظریف بابت تولدشان تبریک میگویم. من در تعدادی از جلسات با حضور او شرکت داشتم و احساس توأم با احترامی برای او قائل هستم.»
او ادامه داد: «ما نمونههای بیشمار از همکاری ایران و روسیه در بحث برجام را فراموش نمیکنیم.»این حد از خودبزرگبینی در آیین سیاست ورزی روسیه در قبال ایران، البته که روند تاریخی پردامنهای داشته است. روسها سالیانِ متمادی، ایران را برای تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر به بازی گرفتند و میلیونها دلار از سرمایه مردمان این سرزمین را با طول دادنِ انجام پروژه به یغما بردند. ربودنِ امتیازِ انتقال گاز ایران به اروپا، یکی دیگر از ترفندهای مسکو در قبال ایران بود که روسها توانستند بهراحتی از ضعف ایران در ارتباطات بینالمللی بهره بردند و این امتیاز مهم را از آنِ خود کنند. این روزها در کنار میخائیل اولیانوفِ خبرگزار، رایزن و مشاور، سفیر روسیه در تهران نیز سیاستهای موازی و تعریفشده با مواضع مسکو را در قلب ایران بهپیش میبرد. چندی پیش سفیر روسیه در محل سفارت روسیه در تهران به همراه سفر انگلیس اقدام به بازسازی تصویری تاریخی از کنفرانس تهران کردند که با واکنش و انتقادهای گستردهای در فضای مجازی همراه شد.
سفارت روسیه با انتشار این عکس نوشت: «ملاقات لوان جاگاریان سفیر روسیه در ایران با رئیس جدید نمایندگی دیپلماتیک انگلیس در ایران سیمون شرکلیف در راهپله تاریخی جایی که کنفرانس تهران در سال ۱۹۴۳ در آن برگزار شد.»
سیمون شرکلیف سفیر جدیدالورود انگلیس به ایران با حضور در سفارت روسیه در تهران به همراه سفیر روسیه عکس یادگاری در محل باغ سفارت انداختند که این تصویر از در حساب توییتری روسیه در تهران منتشر شد. در این تصویر لوان جاگاریان به همراه سیمون شرکلیف تصویر مربوط کنفرانس تهران در سال ۱۹۴۳ را بازسازی کردند و صندلی مربوط به آمریکا را خالی گذاشتند. در تصویر مربوط به کنفرانس تهران وینستون چرچیل، فرانکلین دلانو روزولت و ژوزف استالین در کنار یکدیگر نشستهاند. در این جلسه که بهصورت سرّی و محرمانه و در فقدان نماینده ایران در سفارت شوروی در تهران برگزارشده بود آمریکا به همراه انگلیس و روسیه درباره سرنوشت ایران گفتگو و توافق کردند. در آن زمان ایران در اشغال متفقین بود. در عکس سفارت روسیه، سفیر انگلیس در جای چرچیل و سفیر روسیه در جای استالین نشستهاند و جای روزولت رئیسجمهوری وقت آمریکا را خالی گذاشتند.
غلامرضا حداد، عضو هیات علمی دانشگاه، در یادداشتی دراینباره نوشت: «نشانهشناسی تصویر در زمینه سیاسی کنونی یک پیام آشکار برای دولتهای اروپایی و آمریکا دارد؛ اینکه برای شما مسیر تهران از مسکو میگذرد و اگر به دنبال امتیاز یا توافقی با ایران هستید، باید با روسیه کنار بیایید؛ جایی که شما در محدودیت هستید ما حضور داریم.»حشمتالله فلاحت پیشه، رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس دهم نیز تأکید کرد: «به خاطر يکسري چالشهايي که روسها با آمريکاييها پيدا ميکنند، نزديکيهاي موردي با ايران دارند که مسئولان را بهاشتباه مياندازد و روابط راهبردي با روسيه مطرح ميشود، اما هيچوقت اینگونه نبوده است و همین عکس نشان داد که رابطه با انگلستان براي روسها راهبرديتر است تا با ايران.» او ادامه داد: «سفير روسيه کسي است که تقريباً در هرماه با مقامات ايراني ديدار ميکند و هر شخصي را که بخواهد به ملاقاتش ميرود، درب دفاتر مقامات ايراني همواره به روي سفير اين کشور باز بوده و ايرانيان فکر ميکنند که اين روابط، راهبردي است. درصورتیکه روسها به تمام معني فقط به دنبال نوعي توازن هستند.»
حشمتالله فلاحت پیشه نماینده پیشین مجلس، در مورد ادامه جنایتهای روسیه در قبال ایران در دوره حاضر میگوید: «ما در دوران اوج کرونا روزانه ۵۰۰ الي ۶۰۰نفر را از دست دادیم، چون ايران عملاً به پشتوانه روسيه دست رد به همه واکسنهاي دنيا زد، اما ديديم که روسها عهدشکني کردند و اين يک واقعيت است.»
بااینوجود به نظر میرسد مسئولان دولت فعلی حتی با درک واقعیتهای موجود نیز تمایل زیادی برای محدود کردنِ میدانِ جولانِ روسها در ایران ندارند. اقداماتِ خارج از عرفِ سیاسیِ روسها معمولاً با واکنش خاصی از سوی دولت ایران روبرو نمیشود و بهجای آن گسترش روابط در تمام حوزهها دائماً از سوی دولتمردان ایرانی تبلیغ میشود. اگرچه در میزان اهمیت رابطه با کشور مهم و تأثیرگذاری مانند روسیه هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد اما حفظ اعتبار، اقتدار، استقلال و پرستیژ ملی در پرتو تضمین دستیابی به منافع ملی بهمراتب از اهمیت بالاتری برخوردار است. دراینبین نباید فراموش کرد که رویکردهای لیاخوفها و اولیانوفهای روسی هیچگاه تغییری نخواهد کرد همانگونه که سیاستهای رئیسجمهور روسیه کنونی کاملاً امتدادیافته رویکردهای تزارهای شوروی سابق است.