جریان سیاسی اصلاحات و ابهامات پیش رو
احسان دری (روزنامهنگار)جریان سیاسی اصلاحات از دوم خرداد ۷۶ تا به امروز با چالشهای زیادی روبهرو بوده و دوران پرفرازونشیبی را گذرانده است. از کسب اقبال میلیونی جامعه در انتخابات مختلف تا شنیدن شعار «اصولگرا، اصلاحطلب دیگه تمومه ماجرا.»
برای جریان اصولگرایی یا به تعبیر خودشان انقلابی ماجرا تمام نیست، این جریان شاید نزد اکثریت جامعه محبوبیت و مقبولیتی نداشته باشد که ندارد اما از بعد برخورداری و حضور در قدرت با مشکلی روبهرو نیست؛ مشکل آنان تنها در فتح نهادهای انتخابی و انتخابات با حضور رقیب است که ظاهراً این مشکل را توانستهاند حل کنند. حداقل در دو انتخابات اخیر به برکت رد صلاحیتهای گسترده و بیسابقه، بیرقیب بودهاند.اما آیا ماجرا برای جریان اصلاحات که همواره سهم چندانی از قدرت نداشته و معدود دفعاتی هم که دولت و مجلس را در دست داشته از سوی مخالفان با موانع زیادی روبهرو بوده و همچنین به دلیل عملکرد برخی اصلاحطلبان قلابی و تصمیمات و موضعگیریهای گاه غلط و بهدوراز انتظار برخی بزرگان و چهرههای شاخص این جریان که در بین جامعه با انتقادهای زیادی روبهرو بوده، تمام است؟
در دو انتخابات اخیر گرچه موضع رسمی شورای سیاستگذاری جبهه اصلاحات تحریم انتخابات نبود اما با حمایت نکردن از افراد و لیست خاصی عملاً بهطور غیرمستقیم اعلام داشت در انتخابات حضوری ندارد که ناخواسته کمک به جریانی شد که میگفت رای ندادن بهتر از رای دادن است. در بین خیلی از اصلاحطلبان عادی (حزبی و غیر حزبی) هم بر سر شرکت کردن یا نکردن در انتخابات اختلافنظرهایی بود که نهایت حرف مخالفان حضور در انتخابات به کرسی نشست. هر دو برای حضور و عدم حضور توجیهاتی داشتند که قصد پرداختن به آن را نداریم.اما سؤالی که از جریان سیاسی اصلاحات و بزرگان این جریان میتواند مطرح باشد این است که اکنون چه باید کرد؟ برنامه شما برای آینده (دور و نزدیک) چیست؟ آن بخش از موافقان تحریم انتخابات پاسخ دهند حالا که در انتخابات شرکت نکردید و حکومت هم یکدست شده است، برای این دوره چه سبکی از سیاست ورزی را پیشنهاد میدهند؟قطعاً عملکرد ضعیف جریان انقلابی میتواند بخشی از دلخوری جامعه از عملکرد اصلاحطلبان را مرتفع کند یا به فراموشی بسپارد اما بهتر است این جریان محبوبیت را در عملکرد جریان رقیب جستجو نکند. منتظر خشم و عصبانیت مردم از رقیب نمانند.چند مرتبهای بزرگانی چون سیدمحمد خاتمی از مردم به خاطر شرایط موجود عذرخواهی داشتهاند اما بحث را خیلی باز نکردهاند که اصلاحات کجاها اشتباه داشته و اگر مجدداً فرصتی فراهم شود آن اشتباهات و تندرویها را تکرار نخواهند کرد. باید بیشتر با مردم ارتباط برقرار کنند و بهنقد درونی و پالایش رو بیاورند.
جمهوری اسلامی به جریان اصلاحات نیازمند است، ظرفیت فکری و سرمایههای انسانی بیشماری در این جریان بوده که میتواند برای مردم، کشور و تداوم انقلاب مفید باشد. این مفید بودن تنها وقتی رقم خواهد خورد که این جریان بتواند با نیروهای اصیل خود وارد عرصه شوند و به اندیشهاش اعتماد شود. مخالفان، اصلاحات را برانداز معرفی میکنند اما این جریان برآمده از دل انقلاب است و تنها در نوع حکمرانی دارای تضاد با جریان رقیب است. اصلاحطلبان ازآنجاکه اصلاحات را کمهزینهترین مسیر برای نجات کشور از بحرانها دانسته در دوره فعلی دو راه را میتواند بپیماید، صحبت با مردم و گفتگو با حاکمیت.