غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


صدای رسای تعرفه‌های مخدوش

عادل جهان‌آرای (روزنامه‌نگار)

معمولا در هر انتخاباتی که از طریق برگه‌های رأی انجام شود، به دلایلی برخی از تعرفه‌ها یا خوانده نمی‌شوند یا رأی‌دهندگان به دلیل نارضایتی یا بی‌اعتمادی، نام‌هایی را روی آنها می‌نویسند که با سازوکار انتخابات و اسامی تعیین شده همخوانی ندارد، در نتیجه این دسته از برگه‌های رأی دور انداخته می‌شود که به آرای باطله معروف است. اما معمولا شمارش‌کنندگان و مسئولان برگزاری انتخابات به تناوب تعداد این برگه‌ها را اعلام می‌کنند و گاهی هم اعلام نمی‌شود، مثل انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی که وزارت کشور حسن روحانی، میزان این بخش از آرا را اعلام نکرد. اما در انتخابات متعددی که در ایران برگزار شد، برگه‌های باطله بخشی از آرای ریخته شده به صندوق‎ها  بودند که چه بسا اگر این تعداد از آرا مخدوش نمی‌بودند، می‌توانستند در تعیین سرنوشت نامزدی تأثیرگذار باشند. به هر حال آرای باطله بخشی از واقعیت صندوق‌های رأی به شمار می‌روند، ولی وقتی که تعداد این آرا از حد طبیعی خود بیشتر می‌شود، دیگر به عنوان یک رفتار معمولی یا هنجاری شناخته شده، تلقی نمی‌شود، بلکه می‌تواند حاوی پیام یا پیامدهای مهمی باشد که بیش از همه برگزارکنندگان انتخابات- مسئولان، دولتمردان و حاکمان- باید به آن توجه داشته باشند. در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 بیش از 33میلیون تن پای صندوق‌های رأی نیامده بودند و با توجه به آنکه هر روز وضعیت معیشت و زندگی مردم بد و بدتر می‌شد، انتظار می‌رفت در انتخابات ریاست جمهوری نیز همین وضعیت تکرار شود که شد. حال آنچه که در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ایران بیش از همه پررنگ‌تر ظاهر شد، آن بخش از آرایی بود که به نام آرای باطله به صندوق‌ها ریخته شد. این‌که چرا بیش از 3میلیون تن پای صندوق رفتند، اما هیچ نامزدی را شایسته یا اصلح ندانستند، موضوع کم‌اهمیتی نیست. به نظر می‌رسد اگر بخواهیم کنش انسان‌ها را در موقعیت‌های مختلف به عنوان کنشی سلبی یا ایجابی تحلیل کنیم یا آنکه آن را نوعی زبان و نظرشان بدانیم، بی‌تردید اینجا بیش از 3میلیون تن، بی‌آنکه از کسی یاد گرفته باشند یا جریانی پشت سر آنها باشد، خود به این نتیجه رسیده‌اند که به جای قهر با صندوق، بهتر است زبان دیگری را برگزینند تا بتوانند از این طریق سخن خود– یا اعتراض به وضع موجود- را به گوش مسئولان برسانند. سخنی که در ابتدا به ظاهر هیچ صدایی نداشت، اما سرشار از ناگفته‌هایی بود که تاریخ 100ساله ایران و بخصوص عمر 40ساله جمهوری اسلامی نمونه آن را به یاد ندارد. اگر این رفتار جمعی را با کمی تسامح، کنش‌گری نوین بدانیم، راه خطایی نپیمودیم. نوعی کنش‌گری که نه در پی تخریب کسی است و نه آنکه می‌خواهد تنی زخمی یا جایی تخریب شود. این‌که سه‌ونیم میلیون نفر براساس چه تجربه تاریخی به این جمع‌بندی رسیدند که برگه‌های آرای خود را مخدوش کنند تا به نوعی صدای تازه‌ای را به گوش مسئولان برسانند، یقینا به کالبدشکافی بیشتر و واکاوی جامعه‌شناختی و روان‌شناختی خاصی نیاز است. معمولا در عرصه‌های انتخاباتی کشورها یا در کشور ما، شور و هیجان خاصی در جامعه حاکم است و حال اگر احزاب و گروه‌های مرجع تعیین‌کننده هم در میان مردم فعال باشند، این شور و حرارت مضاعف می‌شود، اما در کشور ما که خبری از احزاب نیست و نام احزاب فقط در روی کاغذها دیده می‌شود، گروه‌های مرجع هم هیچ محلی از اعتبار در جامعه کنونی ایران ندارند، پس کسی نبود که به این سه‌ونیم‌میلیون تن بگوید که آرای خود را سفید یا مخدوش به صندوق‌ها بریزند. اتفاقا در فضای مجازی به جای این کنش تازه، بیشتر بر عدم حضور در پای صندوق‌های رأی تأکید می‌شد. پر بیراه نیست که این رفتار جدید انتخاباتی بخشی از بدنه اجتماعی ایران را، نوع هوشمندی آنها دانست؛ هوشمندی‌ای که اگرچه از تجربه تاریخی کسب نشده باشد، ولی می‌توان آن را نشانه درک و تحلیل 14درصد از جمعیت عاقل و دارای حق رأی ایران از وضعیت امروز سیاست‌ورزی در کشور تلقی کرد. این هوشمندی ضمن آنکه امروز به نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران تبدیل شده است، اما می‌تواند از این به بعد در انتخابات متعدد به عنوان کنشی تازه در مواجهه با سیاست‌مردان یا دولتمردان عمل شود. البته شاید مهم‌ترین آفتی که در آینده چنین کنشی را تهدید کند، شمارش‌کنندگان یا برگزارکنندگان انتخابات باشند که نخواهند یا اجازه نداشته باشند تعداد واقعی آرای باطله را اعلام کنند؛ چون شاید از این تجربه تاریخی جدید درسی بگیرند و آن هم کتمان تعداد کامل آرا باشد. اما اگر شفافیت در رأی‌گیری وجود داشته باشد، طبیعتا این کنش از آفت کتمان و لاپوشانی به دور خواهد بود.