غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


شعارهایی برای هیچ!

سجاد مرادی (شهرساز)

یکی از مشقت‌هایی که همواره محققین و پژوهشگران شهری در ادوار گذشته انتخابات شوراهای شهر برای بررسی میزان دانش نامزدها از شهر و همچنین سنجش سطح آگاهی کاندیداها از مسائل، معضلات و مشکلات شهرها، با آن مواجه بودند، جمع‌آوری اقلام تبلیغاتی کاندیداها در فرصت تبلیغات رسمی انتخابات بود. در این دوره از انتخابات به برکت فضای مجازی و همچنین فعالیت‌های زیرپوستی نامزدها از ماه‌های گذشته در شبکه اجتماعی خاصه در اینستاگرام فرصتی مغتنم برای محققین حاصل شد تا به صورت گسترده و عمیق و بدون محدودیت‌های جغرافیایی به بررسی برنامه‌ها و شعارهای کاندیداهای این دوره از انتخابات بپردازند.  بررسی محتوای به اشتراک گذاشته شده در صفحات اینستاگرام کاندیداهای این دوره از انتخابات در شهرهای شیراز، یاسوج، سنندج و سعادت‌شهر بیانگر حقایقی تلخ است؛ حقایقی که شمارش آنها در واقع از یک‌سو گریزی است به چرایی ناکارآمدی شوراهای شهر و از سوی دیگر پاسخی به چرایی تداوم و تعمیق مسائل، معضلات و مشکلات مختلف شهرها و شهرداری‌ها است.اولین یافته این پژوهش بیانگر این است که متاسفانه اکثریت کاندیداها آگاهی چندانی از قانون شهرداری‌ها و به تبع آن شرح وظایف این نهادهای اجتماعی ندارند. تجلی این عدم آگاهی را می‌توان به وضوح در شعارهای جذاب و عامه‌پسند آنها مشاهده کرد، به عنوان مثال یکی از در لیگ‌های حرفه‌ای، مرسوم‌ترین شعارهای کاندیداها، تشکیل یا احیای تیم‌های ورزشی است، آن هم در شرایطی که فارغ از محدودیت‌های مالی حاکم بر شهرداری‌ها برای به فعلیت رساندن چنین شعارها و برنامه‌هایی با رجوع به قانون شهرداری‌ها به درستی درمی‌یابیم که قانونگذار صراحتا ماموریت شهرداری‌ها در زمینه ورزش را توسعه ورزش همگانی برشمرده و نه سرمایه‌گذاری در ورزش حرفه‌ای.دومین یافته محققین عمومیت ضعف دانش کاندیداها از شهر و شهرداری است، ضعفی که به روشنی در عدم پرداختن کاندیداها به مسائل اصلی و کلان، شهر و شهرداری‌ها در شعارهایشان قابل رویت است.آری؛ علی‌رغم این‌که مهم‌ترین مسائل، معضلات و بحران‌های شهر و شهرداری‌ها مواردی چون بحران‌های زیست‌محیطی، سرمایه اجتماعی، حاشیه‌نشینی، تورم نیروی انسانی در شهرداری‌ها و اتکای شهرداری‌ها به درآمدهای ناپایدار و مسائلی چون حاکمیت تفکر مدیریت نمایشی در شهرداری‌ها و توسعه سواره مبنا و ناپایدار است،
 کاندیداها در شعارهایشان بر مسائلی تاکید می‌کنند که اگرچه از مسائل و معضلات شهرها به شمار می‌روند، اما جزء اولویت‌ها و بحران‌های اصلی شهر قرار نمی‌گیرند. با نگاهی گذرا به بنرهای تبلیغاتی و محتواهای مجازی کاندیداها که در شبکه‌های اجتماعی جهت معرفی دیدگاه‌ها و برنامه‌هایشان به اشتراک گذاشته شده،  می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که متاسفانه هیچ گفت‌وگوی تخصصی در ارائه راهکارهایی جهت تغییر وضع موجود در شهر رویت نمی‌شود.