غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نبرد پدرخوانده‌ها بر سر حکمرانی شهری

عباس دهقان (روزنامه‌نگار )

پس از کش‌وقوس‌های فراوان سرانجام شورای ائتلاف ‌اصول‌گرایان لیست خود را برای انتخابات شورای شهر تهران معرفی کرد. هرچند پیش از این نام برخی افراد این لیست رسانه‌ای شده بود، اما انتقادات به نحوه انتخاب و همین طور برنامه‌ریزی برای قرارگیری برخی افراد در این لیست بسیار گسترده بوده است. اختلافات در میان ‌اصول‌گرایان به حدی بوده که تاکنون سه لیست متفاوت با خاستگاه‌های سیاسی متفاوت بیرون آمده است. درست ساعاتی پس از معرفی فهرست شورای ائتلاف با سرلیستی مهدی چمران، فهرست شورای وحدت ‌اصول‌گرایان که منتسب به مرتضی طلایی است نیز معرفی شد. مرتضی طلایی که در آخرین اطلاعیه وزارت کشور نامش در میان تایید شدگان انتخابات شورای شهر دیده نمی‌شد، پس از تهدید محمدباقر قالیباف به افشاگری و خبر دادن از اسرار مگو، به یک‌باره تایید صلاحیت شد و اندکی بعد از آن لیست خود را معرفی کرد. هرچند گفته می‌شد دلیل رد صلاحیت مرتضی طلایی به پرونده بانک سرمایه مربوط بوده، اما تایید صلاحیت وی پس از نامه به قالیباف نشان می‌دهد که این طیف در نظر داشته‌اند تا با هم رای‌کردن و یکپارچه ساختن فضای انتخاباتی، لیست منحصربه‌فرد و بی‌رقیب خود را معرفی کنند. 
جدا از اختلافات درونی ‌اصول‌گرایان بر سر معرفی افراد نزدیک به خود در لیست شورای شهر ششم، چیزی که باعث نقدهای گسترده و بی‌سابقه به این فهرست‌ها شده، باندبازی، ژن‌سالاری و عدم شفافیت در فرآیند معرفی آنها بوده است. این وضعیت بخصوص در لیست شورای ائتلاف برجستگی بیشتری یافته به گونه‌ای که ردپای مافیا و پدرسالارها در آن به راحتی قابل ردیابی است. حضور برخی چهره‌های ناشناخته و بدون تخصص‌های مورد نیاز مدیریت شهری که تنها منتسب به ژن خوب ‌اصول‌گرایانند حیرت‌آور است. پنج نفر از افراد این لیست شامل میثم مظفر، مهدی بابایی، مهدی پیرهادی و نرجس سلیمانی به واسطه نسبت خانوادگی و فامیلی خود به این فهرست راه پیدا کرده‌اند. چهره‌های دیگر نظیر علیرضا نادعلی، مهدی بابایی، مهدی عباسی، مهدی پیرهادی، مهدی اقراریان و احمد علوی با سرانگشتان اشاره دست یک شخص بیرون از دایره شهرداری وارد لیست شورای ائتلاف شده‌اند. 

حال پرسشی که از ریش سفیدان و مشخصاً سرلیست ‌اصول‌گرایان مطرح می‌شود این است که چگونه می‌توان به شورای شهری که منحصراً نتیجه لابی‌گری، باندبازی و مافیای پشت پرده است امید بهبود وضعیت کنونی و خدمات ارزنده برای کلان‌شهر تهران و باشندگان آن داشت. جمله‌ای عمیق و تاریخی از شهید سرافراز دکتر «مصطفی چمران» نقل شده «کسی که تخصص ندارد و مسئولیت‌ بپذیرد تقوا هم ندارد». به صرف داشتن تجربه در بسیج شهرداری آیا می‌توان برای بودجه شهری، مسکن و شهرسازی، پسماند و زیباسازی شهری و حتی حمل و نقل و ترافیک تصمیم‌گیری کرد؟! بدون داشتن مدرک تحصیلی مرتبط چطور می‌توان به شهر و شهروندان در رابطه با مسائل و معضلات کلان‌شهری با ابعاد وسیع پیچیدگی و چالش‌های خاص تهران کمک کرد؟! آیا استفاده از انتساب به نام‌های بزرگ و محترمی چون شهید سردار سلیمانی که با هدف مشروعیت‌بخشی به فهرست‌های انتخاباتی معرفی شده، می‌تواند پاسخ‌گوی چالش‌های متعدد شهری باشد؟!
هرچند حضور مهدی چمران در سرلیست شورای ائتلاف به واسطه شیخوخیت و پیشینه او بوده اما پدرخوانده و گرداننده اصلی این نمایش یکی از نمایندگان کنونی مجلس است که نخستین بار صلاحیتش برای انتخابات مجلس یازدهم به واسطه پرونده‌های اقتصادی رد شده بود، اما با وساطت و لابی‌گری فشرده تأیید شد. با این وجود عموم مردم و حتی باورمندان به این جناح سیاسی شخص «مهدی چمران» را مسئول انتخاب افراد و چینش فهرست کاندیداهای شورای شهر برای دوره پیش رو خواهند شناخت. ظهور همزمان سه لیست از میان ‌اصول‌گرایان نشانه‌ای آشکار و شفاف از وجود جنگ قدرت و رقابت زیرپوستی میان پدرخوانده‌ها و باندهای مختلف نزدیک به این طیف سیاسی است. عدم اجماع و پراکندگی آرا برای جناحی که همواره خود را اخلاق‌مدار و باورمند به شعارهای عدالت و برابری معرفی می‌کرد یک شکست آشکار و تاریخی محسوب می‌شود. 
مدیریت شهری میدان تخصص و تجربه است و بدون این دو مؤلفه و پیش‌نیاز محکوم به شکست است. برای عرصه‌ای که با انواع و اقسام چالش‌های ریز و درشت دست و پنجه نرم می‌کند و نیازمند مدیریتی شفاف، تخصصی و کارآمد است با چنین شرایطی و با وجود چنین افرادی در لیست‌های معرفی شده کارکرد و نتیجه‌اش کاملا از پیش هویداست. شهر تهران به خلاقیت و نوآوری در کسب درآمدهای پایدار نیاز حیاتی دارد. به شفافیت و تعهد و استقلال نیاز فوری دارد. شاخصه‌هایی که از لیست‌های معرفی شده به کلی دور بوده و چه بسا در جهت عکس آنها نیز عمل کنند. شایستگانی که طی یک فرآیند مخدوش و غیرشفاف از راهیابی به فهرست نهایی شورای ائتلاف بازماندند، هرکدام وزنه‌ای سنگین و دارای پرستیژ برای این عرصه محسوب می‌شوند. پرسش اساسی اینجاست که آیا تنها به صرف داشتن تجربه چند فرد و همین طور تعهد و تخصص دو یا سه نفر دیگر می‌توان به نتیجه‌ای دلخواه و مفید فایده به حال شورای شهر و شهروندان دست پیدا کرد؟ لیستی که بیشتر آن از افرادی سازمان یافته که از استقلال رای و تخصص لازم برای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در عرصه مدیریت شهری به دورند، تنها می‌تواند خواسته‌ها و مطالبات پدرخوانده‌های خود را نمایندگی کند نه شهروندان و حتی طرفداران سنتی خود. بازندگان اصلی این ماجرا در وهله اول تهران و شهروندان تهرانی و در مرتبه‌ای دیگر، خود ‌اصول‌گرایان هستند.