غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نامزدی جوانان برای شوراها توهم یا مسئله‌ای اجتماعی؟

عارف لایق‌زاده (شهرساز)

فضای مجازی فرصت‌های بسیاری برای جوامع به همراه داشته است، بی‌شک اگر بخواهیم به بازشماری فرصت‌هایی که شبکه‌های اجتماعی برای شهروندان مهیا کرده‌‌اند بپردازیم، صدادار شدن مردم کوچه و بازار در جوامع کمتر توسعه یافته و در حال توسعه را می‌بایست نخستین و ‌‌مهم‌ترین برکت این رسانه‌ها برای شهروندان جوامع ذکر شده دانست، هم‌چنانکه یکی از بارزترین آثار نامبارک این رسانه‌ها بر جوامع مورد اشاره را می‌باید کم عمق شدن سواد شهروندان برشمرد، آسیبی اجتماعی که تجلی آن را در ابتلای بخش اعظمی از شهروندان به توهم «همه‌چیزدانی» می‌توان مشاهده کرد، توهمی خطرناک که سبب قضاوت‌های ناصحیح عوام و تحلیل‌های سطحی خواص در مواجهه با رویدادها و پدیده‌های اجتماعی شده است.
در روزهای اخیر و همزمان با شروع رسمی تبلیغات انتخابات شوراهای شهر، یکی از پربحث‌ترین موضوعات محافل مجازی و دورهمی‌های ایرانی‌ها، قضاوت‌های ناصحیح، تحلیل‌های سطحی و به تبع آن برچسب‌زنی‌های نامحترمانه به قشر خاصی از داوطلبان این دوره از انتخابات است.
عوام تحلیل‌شان از کثرت حضور آنها (نامزدهای جوان و بی‌کارنامه) را باجملات سخیف اما مرسوم مثل «هرجوانی که از خانه پدرش قهر کرده کاندید شورای شهر شده» بیان می‌کنند. همچنین عده‌‌‌ای از خواص به مدد برخی از کلیدواژه‌ها و مفاهیم پرتکرار علوم رفتاری که در شبکه‌های اجتماعی دیده و شنیده‌‌اند، تحلیل‌شان از حضور این جوانان را با کلیدواژه‌هایی چون توهم و نارسیسم بیان می‌کنند. بررسی‌های نگارنده از زیست مجازی و همچنین فعالیت‌های تبلیغاتی زیرپوستی برخی از این جوانان بی‌کارنامه در شبکه اجتماعی اینستاگرام در شهرهای یاسوج، سنندج و شیراز بیانگر این مهم است که علی‌رغم آنکه در دوره‌های قبل انتخابات شوراها، با ‌‌‌این‌که بسیاری از این جوانان تاکیدشان بر زیبایی ظاهری و نمایش افراطی آن در انواع، اقلام تبلیغاتی بوده، اما در این دوره از انتخابات تمرکزشان بر طرح برنامه‌ها و همچنین بازشماری داشته‌های علمی‌شان است.
دومین انگ و برچسب مشترکی که عوام و برخی از خواص به این قشر از کاندیداها نسبت می‌دهند «توهم» است. به راستی تلاش‌های این جوانان برای محقق ساختن توانایی‌های بالقوه‌شان با توسل به داشته‌های علمی، مادی و... معطوف به خود، نشان‌دهنده توهم است؟! یا بیانگر اراده آنها برای تامین یکی از نیازهای انسانی؟
خودشکوفایی اصطلاحی در روان‌شناسی انسان‌گرایانه بوده و به این نکته اشاره دارد که انسان‌ها تمایل دارند فراتر از نیازهای اولیه خود پیشرفت کنند. آری؛ انسان‌ها می‌کوشند از طریق خودشکوفایی از امکان‌ها و فرصت‌های پیش‌رو استفاده بهینه را برده و بدین وسیله تمامی پتانسیل‌های خود را شکوفا کنند.
اگر از منظر جامعه‌شناسی سیاسی به بررسی چرایی نگاه منفی جامعه و خانواده‌ها به فعالیت‌های سیاسی و حزبی پرداخته و از منظر نهادی وضعیت تحزب در ایران و چارچوب‌های ترقی در این نهادهای سیاسی را مورد سنجش قرار دهیم و متعاقبا به واکاوی نشاط سازمان‌های مردم‌نهاد و محدودیت‌های این نهادها بپردازیم و هم‌راستا با این اقدامات به بررسی وضعیت اقتصادی ایران در یک دهه اخیر همت گماریم می‌توانیم مدعی شویم که فرصت‌ها برای رویت‌پذیری در جامعه کمرنگ بوده و لذا دور از انتظار نیست که در چنین شرایطی خیلی از جوانان برای تامین نیاز به خودشکوفایی در چنین عرصه‌هایی قدم بگذارند، شاید بتوان آن‌ها را به سبب خطایی استراتژیک یعنی نادیده گرفتن نقش و تاثیر سرمایه اجتماعی در فرایند انتخابات سرزنش کرد، اما یقینا زدن برچسب‌هایی چون خودشیفته و متوهم به همه آنها چندان  اخلاقی نیست. در ادامه ذکر این نکته ضروری‌ست که مستند به مطالعات متعدد جامعه‌شناسان در کشورهای مختلف اگر دولت‌ها برای این مسئله اجتماعی چاره‌‌اندیشی نکنند دور از انتظار نخواهد بود اگر شاهد بروز خشونت در جامعه باشیم کما ‌‌‌این‌که اگر امکان بروز در جامعه نیز نباشد بی‌شک این خشم و خشونت به خانواده‌ها منتقل می‌شود. در پایان باید متذکر شد که بر اساس یافته‌های محققین در جوامعی که فرصت رویت‌پذیری کم رنگ باشد، مهاجرت گزینه‌‌‌ای جذاب برای بسیاری از جوانان است.