غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


چرا کاندیداها بدون برنامه‌اند؟

جهانگیر ایزدپناه (فعال اجتماعی)

افکار اهداف را مشخص می‌کند و اهداف معیارهایی را می‌پسندد و برمی‌گزیند. در مورد انتخابات ریاست جمهوری یا هر انتخاب دیگری باید دید که آیا اهداف و معیارهای دست‌اندرکاران انتخابات یا حکومت با اهداف و معیارهای آحاد ملت با هر ایده و مسلکی انطباق دارد؟ عدم انطباق بین اهداف و معیارهای مردم در امر انتخابات با اهداف و معیارهای دست‌اندرکاران انتخابات یا حاکمیت منجر به تضاد و ناسازگاری‌هایی در معرفی کاندیداها می‌شود که در هر دوره به شکل انتقاد، اعتراض، خشونت یا حتی قهر با انتخابات بروز می‌نماید. اصل اول و مسلم در انتخابات صحیح و بدون خدشه حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای همه آحاد جامعه با هر ایده و مرام و مسلکی است. واقعیت این است که هدف مردم از انتخابات گزینش گزینه برتر برای پیشرفت و توسعه کشور، اشتغال، فقرزدایی، بهروزی و رفاه و آسایش و آینده بهتر برای جامعه است. بر همین اساس هر کس با هر عقیده و مسلکی کارایی، تخصص، توانایی و مدیریت بهتری برای نیل به این اهداف داشته باشد، گزینه برتر یا منتخب اصلح مردم است. یگانه معیار مردم توانایی و تخصص علمی مدیریتی و کاردانی برای نیل به این اهداف است و هر معیار دیگری را غیر اصولی، تحمیلی و خلاف نظر و منافع اکثریت جامعه می‌دانند. آیا دست‌اندرکاران امور انتخابات به خصوص شورای نگهبان به این معیار مورد نظر اکثریت مردم معتقد، هماهنگ و پایبند است یا معیارهای متفاوتی دارد؟ وقتی انطباقی بین اهداف مردم در انتخابات و اهداف مسئولین امر وجود نداشته باشد و معیارهای دیگری ملاک قرار گیرد، درنتیجه کاندیداهای تایید صلاحیت شده با آنچه مورد نظر و انتظار مردم است همسانی و هماهنگی نخواهد داشت. معیارهایی با بینش خاص و محدود خواه ناخواه تبعیض‌آمیز خواهد بود. در نتیجه افرادی با بینش محدود به میدان رقابت انتخابات فرستاده خواهند شد که جوهره و توانایی علمی تخصصی آن‌ها محدود خواهد بود. اینکه ما در انتخابات با گروهی از کاندیداهای بدون برنامه اقتصادی–اجتماعی مواجه می‌شویم و مشکلات مردم لاینحل باقی می‌مانند، معلول همین معیارهای ناصحیح رایج برای تایید صلاحیت‌هاست. ناتوانی کاندیداها در ارائه برنامه و برنامه‌ریزی یک معلول است. علت را باید جای دیگری جست‌وجو کرد. علت این نقیصه را باید در معیارهای متفاوت تایید صلاحیت‌ها جست‌وجو کرد. تا زمانی که معیارهای قیم‌مآبانه‌‌ای حاکم باشد که بخش وسیعی از مردم را از حق انتخاب شدن محروم می‌کند و‌ اهدافش با اهداف مردم ناسازگار و‌ ناهماهنگ است، این نقیصه و این معلول پابرجاست. معیار انتخابات بدون خدشه در توانایی و متعهد بودن به اجرای خواست و اهداف مردم است نه متعهد بودن به اهدافی دیگر. ارائه برنامه و برنامه‌ریزی یک فرآیند آگاهانه تصمیم‌گیری برای اهداف و عملکرد آینده یک ملت است که بر اساس آن موقعیت تحلیل می‌شود و محدودیت‌ها و شرایط زمان و منابع و امکانات مادی و معنوی و توانایی‌ها و... سنجیده و به کار گرفته و در محدوده زمان خاصی عملی می‌شود.
به عبارت دیگر برنامه‌ریزی یک فرآیند است برای رسیدن به وضعیت مطلوب که همه شاخص‌های رشد و توسعه اقتصادی، اشتغال، فقرزدایی، بهداشت، رفاه، آسایش، بهروزی مردم، فرهنگ و علم و پیشرفت، مناسبات جهانی و... وضعیت بهتری یابد. چرا کاندیداها بدون برنامه‌اند؟ جواب چرایی را باید در معیار ناصحیح رایج و مرسوم برای احراز مسئولیت‌ها از سطح خُرد تا سطح کلان همچون ریاست جمهموری جست‌وجو کرد. تا بینش تبعیض‌آمیز و معیار مبتنی بر این بینش برای احراز مسئولیت‌ها تغییر نیابد و با اهداف و نظر مردم هماهنگ نشود این نقیصه همچنان پا برجاست.