نگاهی به عدم رعایت کپیرایت محصولات فرهنگی در روزهای گذشته
ماهیگیری صداوسیما از آب گلآلود انتخابات
همدلی| علی نامجو: با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، موجی از وطنپرستی و ایراندوستی باید سراسر کشور را در بربگیرد. موسیقی همواره در بزنگاههای تاریخی توانسته در ایجاد این موج اثرگذار باشد، بنابراین اکنون میتواند بهعنوان یکی از مهمترین ابزار در ایجاد این احساسات به کار گرفته شود؛ اینها را میشود از رفتار این چندروزه در صداوسیما و البته بقیه رسانه و در اغلب پلتفرمها دید. همین چند روز قبل بود که استارت پخش آثاری با کلیدواژه ایران، زده شد. آخر بیست و هشتم این ماه بناست مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند و صداوسیما که هنوز خود را رسانهای قوی و تعیینکننده میداند، از چند ماه قبل آستینها را بالا زده برای تولید کارهای در ظاهر ملی میهنی. البته بسیاری از این آثار، از منظر موسیقایی ایرادات فاحش دارد اما دستکم با الحان و لهجههای مختلف میتواند نام ایران را تا روز انتخابات هزاران بار در مغز مخاطب فروکند.
نیرنگبازی یا فراموشکاری؟
البته میشود در این مجال به مدیران سازمان صداوسیما که گرچه چند سالی است از سوی خودشان رسانه ملی و از سوی بسیاری از منتقدان میلی خطاب میشود، این انتقادات وسوالات وارد است که چرا در طول سال از آثاری که در آن نام همه ایرانیان از شیعه و سنی و مسلمان و غیرمسلمان و زن و مرد لااقل بهظاهر آمده باشد، خبری نیست، اما تا به ایام انتخابات میرسیم از درودیوار این رسانه سرود و ترانه و تصنیف ملی میهنی است که با مضامینی قهرمانانه و در مدح و تهییج همه ساکنان این سرزمین در فضا منتشر میکند. تا اینجای کار البته میشود این رسانه را فرصتطلب و سیاستمدار(در معانی منفی) دانست، اما ماجرای رفتار عجیب صداوسیما به این راحتیها به پایان نمیرسد. همین دو روز قبل و بعد از پایان مناظره اول نامزدهای انتخابات، اتفاقی افتاد که بر اساس آن صداوسیما را باید سردسته سارقان و سوءاستفادهگران از اندیشه و هنر دیگران دانست که از آب گلآلود انتخابات ماهی خود را صید میکند
سرقت یک اثر ملی در رسانه ملی
پوریا سوری؛ ترانهسرای قطعه ایران من با آهنگسازی سهراب پورناظری و به خوانندگی همایون شجریان با انتشار این ویدیو در توئیترش به آخرین سرقت هنری صداوسیما واکنش نشان داد. او نوشت: «امشب برخلاف اعلام نظر صریح همایون شجریان و سهراب پورناظری مبنی بر اینکه صداوسیما حق پخش و هرگونه استفاده تبلیغی از ترانه «ایران من» را ندارد، بخشی از این ترانه (نه همهی آن با همه مفاهیمش) در مناظره انتخابات۱۴۰۰ پخش شد، من هم بهعنوان شاعر این اثر نسبت به پخش این قطعه معترضم.»
البته در این روزها مردم بهقدری دارند از این جعبه کجوکوله که قدیمها میگفتند جادوییست، معجزات خیرهکننده میبینند که شاید سرقت اثری از یک گروه موزیسین چندان به چشمشان نیاید، اما اهالی رسانه بهویژه در حوزه فرهنگ و هنر باید صداوسیما را مورد پرسش قرار بدهند. ما وظیفه داریم از آقای علی عسگری و همکارانش بپرسیم چگونه ممکن است که او یکی از اعضای نظارت بر مناظرههای تلویزیونی باشد و بر اساس آن بتواند توهین و ناسزا و طفره رفتن نامزدها از پاسخ به پرسشها را تشخیص بدهد، اما دزدی فرهنگی را متوجه نشود و اگر متوجه میشود(که عملکرد طولانی مدت رسانه ملی نشان از بیتفاوتی دارد نه نفهمیدن) خودش را به کوچه علی چپ بزند.
دانشگاهی که سرقت فکر را آموزش میدهد
در دستورالعمل تلویزیون در آغاز انقلاب بنا بود این محیط و برنامههایش به دانشگاهی برای مردم تبدیل شود اما سوءاستفاده از آثار هنرمندان، پخش بدون اجازه آثار و کپیبرداری از کارهای ماندگار موسیقی ایران همچون بهار دلنشین با موسیقی روانشاد روح الله خالقی، شعر زنده یاد بیژن ترقی و استاد صدای بنان در تبلیغات و ... امروز نشان میدهد اگر دانشگاهی هم راه افتاده باشد برای تعلیم نادیده گرفتن حقوق دیگران، سرقت آثارشان و در نهایت آموزش مال مردمخوری مفید است و کمتر توانسته مکارم اخلاقی را به جامعه بیاموزد. تا این لحظه البته هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری در دوره حاضر درباره برنامههای فرهنگی خودشان سخنی به میان نیاوردهاند و درباره هنر ایران و ناگواریهایش در این ایام حرفی نزدهاند.
لایحه حمایت از مالکیت فکری چه زمانی قانون خواهد شد؟
شاید اکنون بشود فرصت را غنیمت شمرد و از آقایان کاندیدا پرسید برای کوتاه کردن دست سارقان آثار هنری چه برنامهای دارند و برای قانون شدن لایحه جدید حمایت از مالکیت فکری در حوزه رسانه که در مجلس قبل در کمیسیونهای مختلف موردبررسی قرار گرفت، چهکارهایی را در دستور کار قرار دادهاند؟ چطور ممکن است کسی یا گروهی تا این حد خودش را مقید به شعائر مذهبی نشان بدهد اما از دسترنج و محصول فکر و اندیشه دیگری ارتزاق کند. این کار جزو شرمآورترین اقداماتی است که شاید لااقل امروز و در دنیایی که فکر و اندیشه برای خودش در قانون حامی جدی پیدا کرده، در کشور ما همچنان انجام میشود و هیچ کس در میان مدیران این نهاد هم نگران آخرت و آن دنیای خودش نیست. به قول یکی از نامزدها اگر همین الان این آقایان جان بدهند و از دنیا بروند، آن طرف چطور میخواهند جواب خدا را بدهند؟ در ادامه یادداشتی از اردوان جعفریان؛ ناشر حوزه موسیقی و تنها عضو ایرانی مجمع جهانی موسیقی یونسکو را آوردهایم که در آن به لایحه مورد اشاره پرداخته و درباره اهمیت و کاری اش توضیح داده است.